Perdic | مخصوص تهیه چاشنی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	melinite U	مخصوص تهیه چاشنی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	salad dressings U	چاشنی وادویه مخصوص سالاد
	salad dressing U	چاشنی وادویه مخصوص سالاد
	squib U	یک نوع چاشنی مخصوص در مداراتش موشک
	squibs U	یک نوع چاشنی مخصوص در مداراتش موشک
	barrage rocket U	موشک مخصوص تهیه سداتش
	cratering charge U	خرج مخصوص تهیه چاله تخریب
	aerocartograph U	دستگاه برجسته بین مخصوص تهیه نقشه
	layig up position U	موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
	fuze U	ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
	ferrets U	هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
	ferret U	هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
	flash tube U	لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
	first fire mixture U	خرج انفجاری یا چاشنی انفجاری سریع العمل چاشنی اولیه
	laying up U	تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
	purveys U	تهیه اذوقه تهیه سورسات
	purvey U	تهیه اذوقه تهیه سورسات
	purveying U	تهیه اذوقه تهیه سورسات
	purveyed U	تهیه اذوقه تهیه سورسات
	airhead operations U	عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
	skeletonizer U	تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
	fuzing U	چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
	lutes U	گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
	lute U	گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
	write U	وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
	writes U	وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
	fog oil U	روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
	typeface U	مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
	typefaces U	مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
	graphics U	کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
	map compilation U	تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
	registering U	که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
	register U	که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
	registers U	که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
	deleted U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	deletes U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	deleting U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	delete U	کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
	primers U	چاشنی
	dressing U	چاشنی
	flavoring U	چاشنی
	flavorings U	چاشنی
	detonators U	چاشنی
	primer U	چاشنی
	flavourings U	چاشنی
	dressings U	چاشنی
	capsule U	چاشنی
	capsules U	چاشنی
	device U	چاشنی
	fuze U	چاشنی
	devices U	چاشنی
	seasoning U	چاشنی
	detonator U	چاشنی
	detonating charge U	چاشنی
	stuffing U	چاشنی
	amorce U	چاشنی
	igniter U	چاشنی
	ignitor U	چاشنی
	destructor U	چاشنی
	cap U	چاشنی
	salmagundi U	چاشنی
	safety fuze U	چاشنی
	capped U	چاشنی
	sauces U	چاشنی
	percussion cap U	چاشنی
	percussion caps U	چاشنی
	sauce U	چاشنی
	lure U	چاشنی
	luring U	چاشنی
	lures U	چاشنی
	lured U	چاشنی
	flavouring U	چاشنی
	embedded code U	کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
	spices U	چاشنی غذا
	adapter booster U	چاشنی خوران
	defuse U	چاشنی کشیدن
	defused U	چاشنی کشیدن
	defuses U	چاشنی کشیدن
	defusing U	چاشنی کشیدن
	ignition cap U	کلاهک چاشنی
	igniting powder U	خرج چاشنی
	igniter train U	مجموعه چاشنی
	ketchup U	چاشنی غذا
	garniture U	تزیین چاشنی
	flash fuze U	چاشنی الکتریکی
	percussion caps U	چاشنی ضربتی
	relish U	چاشنی ذوق
	relished U	چاشنی ذوق
	spiced U	چاشنی غذا
	spice U	چاشنی غذا
	primer seat U	مقر چاشنی
	primer pouch U	محفظه چاشنی
	seasoner U	چاشنی زننده
	primes U	چاشنی گذاشتن
	primed U	چاشنی گذاشتن
	prime U	چاشنی گذاشتن
	spicing U	چاشنی غذا
	relishing U	چاشنی ذوق
	relishes U	چاشنی ذوق
	percussion cap U	چاشنی ضربتی
	electric primer U	چاشنی الکتریکی
	detonating cord U	مدار چاشنی
	cannon primer U	چاشنی توپ
	sauces U	چاشنی زدن به
	sauce U	چاشنی زدن به
	garnish U	چاشنی زدن
	blasting cap U	کلاهک چاشنی
	garnished U	چاشنی زدن
	garnishes U	چاشنی زدن
	destructor U	چاشنی انفجاری
	detonation cord U	فتیله چاشنی
	detonation cap U	کلاهک چاشنی
	tutti frutti U	چاشنی میوهدار
	projection U	سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
	projections U	سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
	purveys U	تهیه کردن سورسات تهیه کردن
	purveying U	تهیه کردن سورسات تهیه کردن
	purvey U	تهیه کردن سورسات تهیه کردن
	purveyed U	تهیه کردن سورسات تهیه کردن
	flavour U	چاشنی زدن به معطرکردن
	condiments U	چاشنی ادویه زدن
	sauce-boat U	فرف چاشنی خوری
	flavors U	چاشنی زدن به معطرکردن
	condiment U	چاشنی ادویه زدن
	uncharged U	چاشنی گذاری نشده
	sauce boat U	فرف چاشنی خوری
	flavours U	چاشنی زدن به معطرکردن
	primer leak U	خروج گازاز ته چاشنی
	French dressing U	چاشنی سالاد فرانسوی
	primer pouch U	کیف یافانوسقه چاشنی
	primer leak U	نشد کردن چاشنی
	primer setback U	عقب نشستن چاشنی
	primming U	چاشنی گذاری کردن
	au naturel U	ساده و بدون چاشنی
	safing U	چاشنی برداری کردن
	sauce-boats U	فرف چاشنی خوری
	seasoned U	دوران چاشنی زدن
	seasons U	دوران چاشنی زدن
	season U	دوران چاشنی زدن
	chutney U	یکنوع چاشنی غذا
	garnishes U	چاشنی زدن به ارایش
	igniting primer U	چاشنی مشتعل کننده
	adhesion agent U	چاشنی چسب افزا
	flavored U	چاشنی زدن به معطرکردن
	garnished U	چاشنی زدن به ارایش
	cannon primer U	چاشنی خرج توپ
	garnish U	چاشنی زدن به ارایش
	initiator U	چاشنی مشتعل کننده
	flavor U	چاشنی زدن به معطرکردن
	precussion detonator U	چاشنی ضربتی یا دنگی
	activate U	چاشنی مین را کشیدن
	gamey U	چاشنی زده افتضاح اور
	firing mechanism U	چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
	flavored U	چاشنی مزه دار کردن
	flavor U	چاشنی مزه دار کردن
	gamy U	چاشنی زده افتضاح اور
	squib U	چاشنی خرج راکتهای دریایی
	flavour U	چاشنی مزه دار کردن
	hung striker U	چاشنی عمل نکرده نارنجک
	coupling base U	اتصال دهنده چاشنی به کلاهک
	electric squib U	نوعی چاشنی با فتیله الکتریکی
	flavours U	چاشنی مزه دار کردن
	squibs U	چاشنی خرج راکتهای دریایی
	initiator U	چاشنی اولیه خرج ابتدایی
	hung striker U	ضارب چاشنی معیوب نارنجک
	flavors U	چاشنی مزه دار کردن
	cock U	چخماق کشیدن ضربه زدن به چاشنی
	cocks U	چخماق کشیدن ضربه زدن به چاشنی
	cocking U	چخماق کشیدن ضربه زدن به چاشنی
	mayonnaise U	نوعی چاشنی غذا وسالاد مایونز
	to dress [salad] U	چاشنی زدن [آرایش دادن ] [سالاد]
	dispersal airfield U	فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
	arm U	مسلح کردن چاشنی کشیدن اماده انفجارکردن
	coupling base U	وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
	soy U	سبوس یا چاشنی چینی یاژاپونی مرکب از لوبیای جوشانده وشیر وغیره
	activated U	به کار انداختن چاشنی مین را کشیدن چکانیدن ماشه جنگ افزار
	activating U	به کار انداختن چاشنی مین را کشیدن چکانیدن ماشه جنگ افزار
	activates U	به کار انداختن چاشنی مین را کشیدن چکانیدن ماشه جنگ افزار
	off hand U	بی تهیه
	counter preparation U	ضد تهیه
	provision U	تهیه
	supplied U	تهیه
	ministration U	تهیه
	supplying U	تهیه
	supply U	تهیه
	procurement U	تهیه
	purveying U	تهیه
	preparation U	تهیه
	seating U	تهیه جا
	purveys U	تهیه
	purvey U	تهیه
	housing U	تهیه جا
	purveyed U	تهیه
	preparations U	تهیه
	cater U	تهیه کردن
	catered U	تهیه کردن
	preparation fire U	تیر تهیه
	preparation of food U	تهیه خوراک
	processes U	تهیه کردن
	triplicity U	تهیه در سه نسخه
	preparation fire U	اتش تهیه