Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tankage
U
مخزن سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
bombed
U
مخزن
repository
U
مخزن
repositories
U
مخزن
storing
U
مخزن
bomb
U
مخزن
depository
U
مخزن
sump
U
مخزن
sumps
U
مخزن
store
U
مخزن
pond
U
مخزن
ponds
U
مخزن
caches
U
مخزن
cache
U
مخزن
repertoire
U
مخزن
moderator tank
U
مخزن
ice cream container
U
مخزن
vessel
U
مخزن
vessels
U
مخزن
fount
U
مخزن
water tank
U
مخزن اب
pool
U
مخزن
pooled
U
مخزن
reservoirs
U
مخزن
reservoir
U
مخزن
storage tank
U
مخزن
stank
U
مخزن
pools
U
مخزن
storage
U
مخزن
quartering
U
مخزن
receptacles
U
مخزن
warehouse
U
مخزن
thesauruses
U
مخزن
thesaurus
U
مخزن
cisterns
U
مخزن
cisterns
U
مخزن اب
cistern
U
مخزن
feed tank
U
مخزن اب
cistern
U
مخزن اب
warehouses
U
مخزن
bombed out
U
مخزن
tank
U
مخزن
bombs
U
مخزن
receptacle
U
مخزن
reservedness
U
مخزن
warehouses
U
انبار مخزن
warehouse
U
انبار مخزن
repertory
U
انبار مخزن
magazine feed
U
تغذیه مخزن
blessed folder
U
مخزن فرعی
reservoir
U
ذخیره مخزن اب
feed tank
U
مخزن سوخت
duplicates
U
مخزن دوتایی
septic tank
U
مخزن فاضل اب
petrol tank
U
مخزن بنزین
gas storage
U
مخزن بنزین
collecting tank
U
مخزن مادر
collecting tank
U
شاه مخزن
duplicated
U
مخزن دوتایی
duplicate
U
مخزن دوتایی
annual storage
U
مخزن سالانه
reservoirs
U
ذخیره مخزن اب
carryover storage
U
مخزن سالیان
powder magazine
U
مخزن باروت
fuel tank
U
مخزن سوخت
pump cistern
U
مخزن تلمبه
system floder
U
مخزن سیستم
peak tank
U
مخزن نوک
total reservoir storage
U
گنجایش کل مخزن
wet bulb thermometer
U
دماسنج تر مخزن
vent
U
دریچه مخزن
ponds
U
مخزن گودال
fountain
U
مخزن چشمه
fountains
U
مخزن چشمه
card stacker
U
مخزن کارت
pond
U
مخزن گودال
vents
U
دریچه مخزن
oxygen cylinder
U
مخزن اکسیژن
venting
U
دریچه مخزن
tankers
U
مخزن سوخت
tanker
U
مخزن سوخت
hot water storage tank
U
مخزن اب جوش
vented
U
دریچه مخزن
septic tank
U
مخزن پلشتی
winter storage
U
مخزن زمستانه
daily storage
U
مخزن روزانه
magazines
U
مخزن ماسه
acid tank
U
مخزن اسید
acid receiver
U
مخزن اسید
drum magazine
U
مخزن استوانهای
mercury tank
U
مخزن جیوه
surge chamber
U
مخزن تعادل
watering place
U
اب انبار مخزن
weekly storage
U
مخزن هفتگی
wet bulb temperature
U
دمای تر مخزن
tank
U
حوض مخزن
reservoir pressure
U
فشار مخزن
water towers
U
برج مخزن اب
water tower
U
برج مخزن اب
seasonal storage
U
مخزن فصلی
canister
U
مخزن خرج
storehouses
U
مخزن انبار
maximum water level
U
ترازطبیعی مخزن
air chamber
U
مخزن هوا
cooling water tank
U
مخزن اب سرد
seminal vesicle
U
مخزن منی
storehouse
U
مخزن انبار
magazine
U
مخزن ماسه
canisters
U
مخزن خرج
duplicating
U
مخزن دوتایی
cotainer
U
مخزن فرف
accumulator tank
U
مخزن جمع کننده
gate
U
دریچه تنظیم اب در مخزن سد
magazines
U
مخزن فشنگ خشاب
gates
U
دریچه تنظیم اب در مخزن سد
fuel reserve tank
U
مخزن ذخیره سوخت
useable reservoir storage
U
گنجایش مفید مخزن
magazine
U
مخزن خشاب اسلحه
magazines
U
مخزن خشاب اسلحه
magazine
U
مخزن فشنگ خشاب
liquid air container
U
مخزن هوای مایع
ware room
U
انبار کردن مخزن
warehouses
U
انبار کردن مخزن
available storage capacity
U
گنجایش مفید مخزن
warehouse
U
انبار کردن مخزن
dump
U
مخزن انبار کردن
dry bulb thermometer
U
دماسنج خشک مخزن
dry tank space
U
مخزن بار خشک
gun room
U
مخزن مهمات درکشتی
bunkers
U
مخزن مواد اولیه
dozzle
U
مخزن کمکی تغذیه
bin
U
مخزن مواد اولیه
bins
U
مخزن مواد اولیه
gasoline dump
U
مخزن موقتی بنزین
storeroom
U
مخزن انبار کالا
storehouse
U
مخزن انبار کالا
dry bulb temperature
U
دمای خشک مخزن
bunker
U
مخزن مواد اولیه
tankage
U
گنجایش تانک یا مخزن
reservoir of knowledge
U
مخزن یا گنج دانش
tank
U
در مخزن جای دادن
normal pool level
U
تراز بهنجار مخزن
bulk loading
U
بارگیری مخزن به طور یک جا
rail tanker
U
واگن مخزن دار
road tanker
U
اتومبیل مخزن دار
cooling tank
U
مخزن سرد کننده
bulk liquid storage space
U
حجم کلی مخزن
magazine feeding attachment
U
تجهیزات تغذیه مخزن
storehouses
U
مخزن انبار کالا
bulk production
U
تخلیه سوخت از تانکر به مخزن
cenote
U
مخزن طبیعی وتحت الارضی اب
wash out valve
U
شیر تخلیه رسوبات در مخزن
ingot feeder head
U
مخزن کمکی تغذیه شمش
thief sample
U
نمونه مایع مخزن ناو
forepeak
U
مخزن جلو وپایین کشتی
silo
U
مخزن زیرزمینی غلات و غیره
peak tank
U
مخزن زیر سینه ناو
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
bays
U
مخزن پشت ابگیر دهانه بند
bay
U
مخزن پشت ابگیر دهانه بند
bayed
U
مخزن پشت ابگیر دهانه بند
depot
U
ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
echo sounding
U
اندازه گیری عمق اب دررودخانه یا مخزن
wine cooler
U
هرنوع وسیله یا مخزن سردکننده شراب
maximum water level
U
تراز بیشینه طرح شده مخزن
depots
U
ایستگاه راه اهن مخزن مهمات
baying
U
مخزن پشت ابگیر دهانه بند
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
semirigid
U
دارای مخزن گاز استوانهای شکل وقابل انحناء
all-in-one
<adj.>
U
همه چیز در یکی
[مانند شامپو و حالت دهنده مو در یک مخزن]
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
thieving paste
U
مایع مخصوص اغشتن شاغول اندازه گیری عمق مخزن ناو
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
non tilting mixer
U
بتن ساز دواری که مخزن ان دارای دو سوراخ میباشد وحول محور افقی می چرخد
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
magazine
U
مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com