Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
generalized coordinates
U
مختصات تعمیم یافته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
generalized
U
تعمیم یافته
generalized force
U
نیروی تعمیم یافته
generalized routine
U
روال تعمیم یافته
sort merge program
U
پردازش تعمیم یافته
generalized planning
U
برنامه ریزی تعمیم یافته
generalized inhibitory potential
U
پتانسیل بازداشتی تعمیم یافته
generalized reinforcer
U
تقویت کننده تعمیم یافته
generalized function
U
تابع تعمیم یافته
[ریاضی]
Distribution
U
تابع تعمیم یافته
[ریاضی]
centroid
U
در مختصات هندسی نقطهای که مختصات ان میانگین حسابی مختصات همه نقاط ان شکل است
relative
U
دادهای که اطلاعات مختصات جدید دررابط ه با مختصات قبلی میدهد
restitution
U
تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
polar plot
U
روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
true origin
U
نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی
popularization
U
تعمیم
universalization
U
تعمیم
extension
U
تعمیم
genbraliztion
U
تعمیم
extensions
U
تعمیم
generalisations
U
تعمیم
generalization
U
تعمیم
generalizations
U
تعمیم
extendable
U
قابل تعمیم
response generalization
U
تعمیم پاسخ
extends
U
تعمیم دادن
generalising
U
تعمیم دادن
generalises
U
تعمیم دادن
generalised
U
تعمیم دادن
extensile
U
قابل تعمیم
generable
U
قابل تعمیم
fallacy of composition
U
تعمیم نادرست
stimulus generalization
U
تعمیم محرک
overgeneralization
U
تعمیم افراطی
generalizing
U
تعمیم دادن
extend
U
تعمیم دادن
extending
U
تعمیم دادن
generalizes
U
تعمیم دادن
generalize
U
تعمیم دادن
generalizability
U
تعمیم پذیری
extend the maining of
U
مفهومی را تعمیم دادن
distribute
U
تقسیم کردن تعمیم دادن
distributes
U
تقسیم کردن تعمیم دادن
distributing
U
تقسیم کردن تعمیم دادن
vulgarization
U
تعمیم چیزی بزبان ساده
extensible
U
قابلیت تمدید قابل تعمیم
extrapolations
U
ادامه روند تعمیم دهی
extrapolation
U
ادامه روند تعمیم دهی
structured programming
U
برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
university extension
U
تعمیم مزایای دانشگاه بدانش جویانی که دردانشگاه اقامت ندارند
coordinates
U
مختصات
coordinate
U
مختصات
data
U
مختصات
grid coordinates
U
مختصات
plotting scale
U
خط کش مختصات
cartesian coordinates
U
مختصات دکارتی
plain coordinates
U
مختصات مسطحه
spherical coordinates
U
مختصات کروی
input coordinate
U
مختصات اولیه
polar coordinate
U
مختصات قطبی
coordinates
U
مختصات نقشهای
coordinates
U
دستگاه مختصات
spherical coordinates
U
مختصات سماوی
grid coordinates
U
مختصات شبکه
cartesian coordinates
U
محور مختصات
image coordinates
U
مختصات تصویر
axis
U
محورهای مختصات
transformation of coordinates
U
تبدیل مختصات
the peculiarities of mammals
U
مختصات پستاندارها
target grid
U
مختصات هدف
axis of coordinates
U
محورهای مختصات
cordinate axis
U
محورهای مختصات
northing
U
مختصات عرضی
canonical coordinates
U
مختصات بندادی
cartesian chart
U
مختصات کارتزین
lagrangian coordinates
U
مختصات لاگرانژی
plain coordinates
U
مختصات افقی
jacobian coordinates
U
مختصات ژاکوبی
grid chart
U
شبکه مختصات
cross-references
U
سیستم مختصات
equatorial coordinates
U
مختصات استوایی
eulerian coordinates
U
مختصات اولری
cross reference
U
سیستم مختصات
coordinate scale
U
گونیای مختصات
cross-reference
U
سیستم مختصات
reaction coordinates
U
مختصات واکنش
polar coordinates
U
مختصات قطبی
coordinate axises
U
محورهای مختصات
geomagnetic coordinates
U
مختصات ژئومگنتیکی
geographic coordinates
U
مختصات جغرافیایی
rectangular coordinate
U
مختصات متعامد
easting
U
مختصات طولی
preferred system of coordinates
U
دستگاه مختصات مرجع
ablique coordinates
U
دستگاه مختصات قائم
momentum coordinates
U
مختصات اندازه حرکت
military grid
U
شبکه مختصات نظامی
relative coordinate system
U
دستگاه مختصات نسبی
coordinate
U
همرتبه کردن مختصات
coordinate system of axis
U
سیستم محورهای مختصات
georef grid
U
مختصات جغرافیایی جهانی
coordinate code
U
رمز مختصات نقاط
polar chart
U
نمودار با مختصات قطبی
inertial coordinate system
U
سیستم مختصات ماندی
horizon system of coordinates
U
دستگاه مختصات افقی
spherical coordinates
U
دستگاه مختصات کروی
polar coordinates
U
دستگاه مختصات قطبی
polar diagram
U
نمودار با مختصات قطبی
coordinate code
U
رمزمربوط به مختصات نقشهای
cartesian coordinate system
U
سیستم مختصات کارتزین
curvilinear coordinates
U
مختصات خمیده خط
[ریاضی]
polar coordinates
U
مختصات قطبی
[ریاضی]
coordinate system
U
دستگاه مختصات
[ریاضی]
spherical coordinates
U
مختصات کروی
[ریاضی]
Y coordinate
U
مختصات بردار عمودی
X coordinate
U
مختصات بردار افقی
cylindrical coordinate
U
مختصات استوانه ای
[ریاضی]
y axis
U
محور عرضی مختصات
cartesian coordinates
U
سیستم مختصات سه بعدی فضایی
x axis
U
محور افقی مختصات یا محورطولها
celestial equator system of coordinates
U
دستگاه مختصات استوای سماوی
spherical coordinate system
U
دستگاه مختصات کروی
[ریاضی]
cylindrical coordinate system
U
دستگاه مختصات استوانه ای
[ریاضی]
axis
U
برای مختصات عمودی در گراف
Cartesian coordinate system
U
دستگاه مختصات دکارتی
[ریاضی]
known datum point
U
نقطهای با مختصات وگرای معلوم
polar coordinate system
U
دستگاه مختصات قطبی
[ریاضی]
rectangular coordinates
U
دستگاه مختصات راست گوشه
axis
U
برای مختصات افقی در گراف
findings
U
یافته
finding
U
یافته
plots
U
بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
plot
U
بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
plotted
U
بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
universal transverse mercator
U
سیستم مختصات نقشهای قائم الزاویه
spherical coordinate system
[with constant radius]
U
دستگاه مختصات کروی
[با شعاع ثابت]
y axis
U
محور عمودی روی یک صفحه مختصات
due out
U
خاتمه یافته
nee
U
تولد یافته
mature economy
U
تکامل یافته
endrgized
U
انرژی یافته
tuned
U
وفق یافته
downfallen
U
زوال یافته
installed
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
glorified
U
تجلیل یافته
applied
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
appointed
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
deployed
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
inserted
<adj.>
<past-p.>
U
گسترش یافته
nascent
U
پیدایش یافته
instinct with force
U
نیرو یافته
matched
U
تطبیق یافته
instinct with life
U
روح یافته
porrect
U
بسط یافته
structured
U
ساخت یافته
awakened
U
اگاهی یافته
expanded
U
بسط یافته
transferred
U
انتقال یافته
waney
U
کاهش یافته
wany
U
کاهش یافته
abroad
U
گسترش یافته
deployed
U
گسترش یافته
allocated
U
اختصاص یافته
done
U
وقوع یافته
extended
U
تمدید یافته
past
U
پایان یافته
linked
U
پیوند یافته
organized
U
سازمان یافته
transmissive
U
انتقال یافته
full-fledged
U
تکامل یافته
depauperate
U
تقلیل یافته
full fledged
U
تکامل یافته
grid
U
مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
abscise
U
جدا کردن طول روی محور مختصات
grids
U
مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
plotters
U
اسامی که مختصات داده شده را رسم میکند
plotter
U
اسامی که مختصات داده شده را رسم میکند
interoperability
U
قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
linked subroutine
U
زیربرنامه پیوند یافته
centralized design
U
طراحی تمرکز یافته
mature economy
U
اقتصاد رشد یافته
twice born
U
تولدتازه روحانی یافته
mature soil
U
خاک تکامل یافته
allopatric
U
بتنهایی وقوع یافته
structured design
U
طراحی ساختار یافته
structured english
U
انگلیسی ساخت یافته
inning
U
زمین باز یافته
bimanual
U
بادودست انجام یافته
organized market
U
بازار سازمان یافته
endarch
U
از مرکزبخارج امتداد یافته
structured walkthroughs
U
بررسیهای ساخت یافته
systematized delusions
U
هذیانهای نظام یافته
diminished
U
[قوس تقلیل یافته]
diminished
U
: تقلیل یافته کاسته
organizes
U
بازار سازمان یافته
extended precision
U
دقت توسعه یافته
extended memory
U
حافظه توسعه یافته
organizing
U
بازار سازمان یافته
find
U
چیز یافته مکشوف
finds
U
چیز یافته مکشوف
elaborated code
U
رمز بسط یافته
reduced mass
U
جرم کاهش یافته
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com