Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
reconviction
U
محکومیت مجدد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
charges
U
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charge
U
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
re endorsement
U
پشت نویسی مجدد فهرنویسی مجدد
condemnations
U
محکومیت
convictions
U
محکومیت
conviction
U
محکومیت
sentencing
U
محکومیت
sentences
U
محکومیت
sentence
U
محکومیت
coniviction
U
محکومیت
condemnation
U
محکومیت
foredoom
U
محکومیت قبلی
proscription
U
تبعید محکومیت
conviction
U
محکومیت مجرمیت
convictions
U
محکومیت مجرمیت
guiltiness
U
محکومیت بزهکاری
criminal conviction
U
محکومیت جنایی
guilt
U
گناه مجرمیت محکومیت
self condemnation
U
محکوم ساختن نفس محکومیت وجدایی
regenerate
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerated
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerates
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerating
U
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
attaint
U
محکومیت قاضی یا عضوهیئت منصفه بعلت دادن رای غلط
summary conviction
U
حکم محکومیت صادره ازدادگاه بخش بدون دخالت هیات منصفه
condemnation
U
ملی کردن یا مصادره کردن اموال خصوصی به منظوراستفادههای عام المنفعه محکومیت
condemnations
U
ملی کردن یا مصادره کردن اموال خصوصی به منظوراستفادههای عام المنفعه محکومیت
second
U
مجدد
seconding
U
مجدد
seconds
U
مجدد
further on
U
مجدد
furthermore
U
مجدد
further
U
مجدد
furthers
U
مجدد
renewed
U
مجدد
furthered
U
مجدد
seconded
U
مجدد
furthering
U
مجدد
reflorescence
U
مجدد
reissues
U
چاپ مجدد
reissuing
U
چاپ مجدد
reissue
U
چاپ مجدد
resale
U
حراج مجدد
remotion
U
حرکت مجدد
reinterpretation
U
تفسیر مجدد
reintegration
U
استقرار مجدد
reexport
U
صادرات مجدد
remands
U
بازداشت مجدد
remanding
U
بازداشت مجدد
remanded
U
بازداشت مجدد
remand
U
بازداشت مجدد
reformat
U
فرمت مجدد
regelation
U
انجماد مجدد
regeneracy
U
تولید مجدد
reinfection
U
عفونت مجدد
reinsurance
U
بیمه مجدد
renascence
U
زندگی مجدد
renegotiation
U
مذاکره مجدد
rallied
U
اجتماع مجدد
replenishes
U
پرکردن مجدد
reporduce
U
تولید مجدد
reorganization
U
سازماندهی مجدد
rally
U
اجتماع مجدد
reorganization
U
تشکیلات مجدد
recount
U
شمارش مجدد
recounted
U
شمارش مجدد
recounting
U
شمارش مجدد
recounts
U
شمارش مجدد
revisit
U
ملاقات مجدد
revisiting
U
ملاقات مجدد
republication
U
انتشار مجدد
revisits
U
ملاقات مجدد
resale
U
فروس مجدد
reoccur
U
فهور مجدد
revisited
U
ملاقات مجدد
rallies
U
اجتماع مجدد
re attachment
U
توقیف مجدد
reinforcement
U
وضع مجدد
reconversion
U
گرایش مجدد
reconveyance
U
اعاده مجدد
recurrences
U
رویدادن مجدد
recurrence
U
رویدادن مجدد
restatements
U
بیان مجدد
restatement
U
بیان مجدد
reassurances
U
اطمینان مجدد
reassurance
U
اطمینان مجدد
reproduction
U
تولید مجدد
reproductions
U
تولید مجدد
re claim
U
تقاضای مجدد
re establishment
U
تاسیس مجدد
reactivation
U
فعالیت مجدد
reallocation
U
تخصیص مجدد
reapparition
U
فهور مجدد
crossecheck
U
مقابله مجدد
recaption
U
توقیف مجدد
recompile
U
کامپایل مجدد
after shrinkage
U
انقباض مجدد
recreations
U
خلق مجدد
recreation
U
خلق مجدد
reconditioning
U
تعمیر مجدد
replenished
U
پرکردن مجدد
reebtry
U
دخول مجدد
replenish
U
تدارک مجدد
replenish
U
پرکردن مجدد
subdivisions
U
تقسیم مجدد
subdivision
U
تقسیم مجدد
reebtry
U
تملک مجدد
reeducation
U
تربیت مجدد
reenlistment
U
سربازگیری مجدد
replenished
U
تدارک مجدد
reebtry
U
ورود مجدد
recoupment
U
کسب مجدد
recrystallization
U
تبلور مجدد
rededication
U
اهدا مجدد
rededication
U
تقدیم مجدد
rerun
U
اجرای مجدد
redirection
U
راهنمایی مجدد
replenishing
U
تدارک مجدد
replenishing
U
پرکردن مجدد
replenishes
U
تدارک مجدد
reentrance
U
دخول مجدد
comeback
U
دستیابی مجدد
rearrangements
U
ترتیب مجدد
reorganised
U
تشکیلات مجدد
revaluation
U
ارزیابی مجدد
revaluation
U
بهاگذاری مجدد
regenerate
U
تولید مجدد
retrials
U
محاکمه مجدد
retrials
U
ازمایش مجدد
retrial
U
محاکمه مجدد
reorganises
U
تشکیلات مجدد
reorganises
U
سازماندهی مجدد
reorganised
U
سازماندهی مجدد
repayment
U
پرداخت مجدد
repayments
U
پرداخت مجدد
re election
U
انتخاب مجدد
retread process
U
تعمیر مجدد
retransmission
U
ارسال مجدد
reversion
U
ترجمه مجدد
reorganising
U
تشکیلات مجدد
rearrangement
U
ترتیب مجدد
regenerated
U
تولید مجدد
retrial
U
ازمایش مجدد
regenerates
U
تولید مجدد
redrawing
U
رسم مجدد
reload
U
بارکردن مجدد
reload
U
پر کردن مجدد
redrawn
U
رسم مجدد
redraws
U
رسم مجدد
resurgence
U
طغیان مجدد
redistribution
U
توزیع مجدد
redrew
U
رسم مجدد
reloaded
U
پر کردن مجدد
reloaded
U
بارکردن مجدد
redraw
U
رسم مجدد
readjustments
U
سازگاری مجدد
readjustment
U
سازگاری مجدد
reloads
U
بارکردن مجدد
reloads
U
پر کردن مجدد
regenerating
U
تولید مجدد
reloading
U
بارکردن مجدد
reloading
U
پر کردن مجدد
rehearsal
U
تکرار مجدد
rehearsals
U
تکرار مجدد
repaint
U
رسم مجدد
reorganising
U
سازماندهی مجدد
restart
U
شروع مجدد
re-run
U
نمایش مجدد
resurvey
U
بررسی مجدد
re-running
U
نمایش مجدد
retransmission
U
مخابره مجدد
reissued
U
چاپ مجدد
re-runs
U
نمایش مجدد
retake
U
گرفتن مجدد
retaken
U
گرفتن مجدد
retakes
U
گرفتن مجدد
restoration
U
استقرار مجدد
retaking
U
گرفتن مجدد
reorganized
U
تشکیلات مجدد
resupply
U
اماد مجدد
remarriage
U
ازدواج مجدد
remarriages
U
ازدواج مجدد
resorption
U
مکیدن مجدد
re-election
U
انتخاب مجدد
reorganized
U
سازماندهی مجدد
reorganizes
U
تشکیلات مجدد
reorganizes
U
سازماندهی مجدد
reorganize
U
سازماندهی مجدد
reshipment
U
حمل مجدد
reorganizing
U
تشکیلات مجدد
comebacks
U
دستیابی مجدد
reorganizing
U
سازماندهی مجدد
re examination
U
بازپرسی مجدد
re-ran
U
نمایش مجدد
re-examination
U
بازپرسی مجدد
reorganize
U
تشکیلات مجدد
reconversion
U
تبدیل مجدد پول
redesign
U
طراحی مجدد کردن
overpacking
U
لفاف پیچی مجدد
manual recalculation
U
محاسبه مجدد دستی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com