Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
loculus
U
محوطه یا قسمت کوچک اطاقک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cabinet
U
اطاقک کوچک
cabinets
U
اطاقک کوچک
trap
U
محوطه کوچک
cubbyhole
U
محوطه کوچک ومحصور
loculus
U
محوطه یاحفره کوچک
bloop
U
ضربه به توپ به قسمت داخلی محوطه بیس بال
short lot
U
کالایی که مقدار موجود از ان کم است و در محوطه کوچک انبار میشود
chutes
U
چترنجات محوطه کوچک گاو پیش از ورود به میدان بادبان سه گوش بزرگ
chute
U
چترنجات محوطه کوچک گاو پیش از ورود به میدان بادبان سه گوش بزرگ
detachments
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
outfield
U
محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
modicum
U
مقدار یا قسمت کوچک
desender
U
قسمت پایین حروف کوچک
ascender
U
قسمت بالای حروف کوچک
taxiway
U
محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن
open storage
U
انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
Open-plan
<adj.>
U
سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
apron
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
fraction
U
بخش قسمت تبدیل بکسر متعارفی کردن بقسمتهای کوچک تقسیم کردن
fractions
U
بخش قسمت تبدیل بکسر متعارفی کردن بقسمتهای کوچک تقسیم کردن
classification yard
U
محوطه مانور قطارها محوطه تقسیم مسیر قطارها
clear way
U
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
machinery space
U
محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
figural rug
[pictorial]
U
فرش تصویری
[در این نوع بافت چهره انسان و یا مناظر قسمت اصلی فرش را تشکیل داده و معمولا در ابعاد کوچک بافته می شود.]
rosette border
U
حاشیه گل و بوته
[اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
butts
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
U
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
cubicle
U
اطاقک
booth
U
اطاقک
booths
U
اطاقک
cubicles
U
اطاقک
cabinet
U
اطاقک
cabin
U
اطاقک
cabins
U
اطاقک
cabinets
U
اطاقک
blast box
U
اطاقک هوا
cockpit
U
اطاقک خلبان
cuddy
U
اطاقک کشتی
checker chamber
U
اطاقک مشبک
compartments
U
اطاقک کابین
cockpits
U
اطاقک خلبان
air lock
U
اطاقک فشارهواپیما
exhaust chamber
U
اطاقک خروجی
compartment
U
اطاقک کابین
ballonet
U
اطاقک مسدود
coking chamber
U
اطاقک کک سازی
ballonet
U
اطاقک خلاء
manhole
U
اطاقک بازرسی
regenerative chamber
U
اطاقک رژنراتیو
manholes
U
اطاقک بازرسی
seadopod
U
اطاقک غواصی
cabinet
U
هیئت وزرا اطاقک
cockpit
U
اطاقک خلبان درهواپیما
sternsheets
U
اطاقک عقب قایق
cockpits
U
اطاقک خلبان درهواپیما
penthouses
U
اطاقک بالای بام
cabinets
U
هیئت وزرا اطاقک
penthouse
U
اطاقک بالای بام
carrel
U
کابین یا اطاقک چوبی
box
U
اطاقک جای ویژه
rescue chamber
U
اطاقک نجات زیردریایی
cooling chamber
U
اطاقک سرد کننده
boxes
U
اطاقک جای ویژه
terne
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora
U
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
quartersaw
U
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terneplate
U
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
plank
U
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling
U
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone
U
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
camera obscura
U
اطاقک تاریک جعبه عکاسی
freight container
U
اطاقک حمل بار یکپارچه
cross disbursing
U
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section
U
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
reefers
U
خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
barrack
U
منزل کارگران کلبه یا اطاقک موقتی انبارکاه
reefer
U
خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
barracked
U
منزل کارگران کلبه یا اطاقک موقتی انبارکاه
barracking
U
منزل کارگران کلبه یا اطاقک موقتی انبارکاه
section
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
sections
U
قسمت قسمت کردن برش دادن
fanfold
U
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
shuttled
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled
U
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles
U
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle
U
قسمت قسمت حرکت کردن
executing agency
U
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttles
U
حمل کردن قسمت به قسمت
gemmule
U
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget
U
آلت کوچک
[ابزار ]
[اسباب مکانیکی کوچک]
increments
U
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board
U
تخته کوچک برای موجهای کوچک
increment
U
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
jigger
U
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
public relations officers
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer
U
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
wards
U
محوطه
enclosures
U
محوطه
enclosure
U
محوطه
compounded
U
محوطه
spaces
U
محوطه
compounds
U
: محوطه
ground
U
محوطه
compounds
U
محوطه
space
U
محوطه
precincts
U
محوطه
hawed
U
محوطه
ward
U
محوطه
haws
U
محوطه
haw
U
محوطه
garth
U
محوطه
compound
U
: محوطه
precinct
U
محوطه
hawing
U
محوطه
zones
U
محوطه
zone
U
محوطه
compound
U
محوطه
areas
U
محوطه
area
U
محوطه
compounded
U
: محوطه
cincture
U
حلقه محوطه
runs
U
ترتیب محوطه
enceinte
U
محوطه قلعه
freeze space
U
محوطه سردخانه
lawn
U
محوطه چمن
embarkation area
U
محوطه بارگیری
lawns
U
محوطه چمن
dock yard
U
محوطه لنگرگاه
dock yard
U
محوطه بارانداز
yard man
U
متصدی محوطه
aprons
U
محوطه بارگیری
run
U
ترتیب محوطه
chill space
U
محوطه سردخانه
cubby
U
محوطه مکعب
Inc
U
مخفف محوطه
apron
U
محوطه بارگیری
clear way
U
محوطه صعود
closest
U
چهاردیواری محوطه
closes
U
چهاردیواری محوطه
closer
U
چهاردیواری محوطه
god's acre
U
محوطه کلیسا
buffer distance
U
محوطه امنیت
stockyard
U
محوطه دامداری
close
U
چهاردیواری محوطه
environment architecture
U
معماری محوطه
goal crease
U
محوطه دروازه
yards
U
حیاط محوطه
yards
U
محوطه یا میدان
area of probability
U
محوطه احتمالات
penalty areas
U
محوطه پنالتی
farmyard
U
محوطه مزرعه
lot
U
قرعه محوطه
yard
U
حیاط محوطه
yard
U
محوطه یا میدان
penalty area
U
محوطه پنالتی
ambit
U
وسعت محوطه
area of visibility
U
محوطه دید
out port
U
بندرخارج از محوطه
run way
U
محوطه فرود
runout
U
محوطه دویدن
farmyards
U
محوطه مزرعه
courtyard
U
محوطه محصور
enlisted section
U
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps
U
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
modules
U
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
module
U
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
landscape architecture
U
معماری محوطه سازی
quarterdecks
U
محوطه تشریفات ناو
magazine space
U
محوطه زاغه مهمات
outdoor lighting fixtures
U
چراغهای روشنائی محوطه
parking
U
محوطه پارک کردن
fabrique
U
[ساختمانی در محوطه باغ]
ward
U
حیاط محوطه زندان
run way
U
محوطه دویدن هواپیما
wards
U
حیاط محوطه زندان
chill space
U
محوطه سرد انبار
impark
U
در محوطه نگاه داشتن
catcher's box
U
محوطه مخصوص توپگیر
backcourt
U
محوطه پشت یک سوم
site
U
محل محوطه کار
back boundary line
U
محوطه پشت خط سرویس
back judge
U
داور در محوطه دفاعی
sited
U
محل محوطه کار
sites
U
محل محوطه کار
side lines
U
محوطه بیرون از خط کناری
area of uncertainity
U
محوطه عدم امنیت
holding ground
U
محوطه نگهدارنده لنگر
plainest
U
میدان یا محوطه جنگ
plain
U
میدان یا محوطه جنگ
quarterdeck
U
محوطه تشریفات ناو
plains
U
میدان یا محوطه جنگ
plainer
U
میدان یا محوطه جنگ
pannikin
U
لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble
U
برامدگی کوچک گره کوچک
border break
U
ادامه محوطه نقشه تا حاشیه ان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com