English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rack space U محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
magazine space U محوطه زاغه مهمات
y site U نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
antimateriel ammunition U مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
taxiway U محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن
open storage U انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
check boxes U جعبههای مقابله
sinicism U متابعت از اداب ورسوم چینی چینی پرستی
field storage U انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
ammunition loading line U صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
walls U مانع یکپارچه در پرش اسب مرکب از جعبههای روی هم
wall U مانع یکپارچه در پرش اسب مرکب از جعبههای روی هم
Open-plan <adj.> U سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
sinicize U جنبه چینی دادن چینی کردن
preposition U استقرار در محل پیش بینی شده استقرار در محل معین شده
prepositions U استقرار در محل پیش بینی شده استقرار در محل معین شده
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
Loudon's hollow wall U [دیوار آجری با دونوع آجر چینی کله راسته و راسته چینی]
machinery space U محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
classification yard U محوطه مانور قطارها محوطه تقسیم مسیر قطارها
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
atomic demolition munition U خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
sessility U استقرار
settlement U استقرار
solidification U استقرار
settlements U استقرار
establishments U استقرار
downloading U استقرار
mounting U استقرار
stability U استقرار
establishment U استقرار
colony U استقرار
pitches U استقرار
installation U استقرار
installations U استقرار
pitch U استقرار
localization U استقرار
inventory fraction U نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
centralisation U استقرار درمرکز
stations U استقرار یافتن
restoration U استقرار مجدد
confirmation U تثبیت استقرار
centralization U استقرار درمرکز
lodgment area U منطقه استقرار
delocalization U عدم استقرار
seat U سکوی استقرار
seated U سکوی استقرار
seats U سکوی استقرار
reintegration U استقرار مجدد
posteriori U ازراه استقرار
positioning band U حلقه استقرار
permanent emplacement U استقرار دایمی
tent striking U فرمان ضد استقرار
station U استقرار یافتن
stationed U استقرار یافتن
crimping groove U شیار استقرار
yoke U پایه استقرار
yoke U دوشاخه استقرار
angle of repose U زاویه استقرار
stanchion U سکوی استقرار
automatic font downloading U استقرار خودکار فونت
downloading utility U برنامه کمکی استقرار
angle of repose U حداکثر شیب استقرار
lodgement U منزل گیری استقرار
set up U اماده بکار استقرار
setting ring U حلقه استقرار یا ثبات
alt azimuth mounting U استقرار سمت- ارتفاعی
equatorial mounting U استقرار معدل النهاری
network topology U چگونگی استقرار شبکه
lodgment U منزل گیری استقرار
seating U محل استقرار نشیمن
disposition U استقرار یکانها و اماد درمنطقه
metacenter U نقطه استقرار وثبات یاتوازن
make up <idiom> U استقرار وسایل تزئین وآرایش
downloadable font U فونت قابل استقرار در حافظه
location of industry U تعیین محل استقرار صنعت
settling rounds U تیر استقرار قنداق توپ
anchor line cable U کابل استقرار چتردر هواپیما
cannelure U شیار استقرار پوکه روی گلوله
settles U مستقر شدن یامستقر کردن استقرار
gun post U سوراخ محل استقرار لوله توپ
cannelure U شیار استقرار روکش گلوله ثاقب
settle U مستقر شدن یامستقر کردن استقرار
sponson U سکوی استقرار توپ روی برجک
location theory U نظریه تعیین محل استقرار صنعت
steric U وابسته بطرز استقرار اجزاء اتم در فضا
trailer camp U محل استقرار ترایلربااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
trailer park U محل استقرار ترایلربا اتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
trailer court U محل استقرار ترایلر بااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
ordnace U مهمات
ammo U مهمات
ordnance U مهمات
munition U مهمات
munitions U مهمات
ammunition U مهمات
tracer U مهمات رسام
live ammunition U مهمات جنگی
fixed ammunition U مهمات ثابت
blank ammunition U مهمات مشقی
blank ammunition U مهمات مانوری
caisson U صندوق مهمات
ammunition carrier U خودرو مهمات کش
inert ammunition U مهمات مشقی
caisson U واگون مهمات
armed ammunition U مهمات مسلح
artillery ammunition U مهمات توپخانه
inert ammunition U مهمات بی اثر
igloo space U زاغههای مهمات
cook off U گل کردن مهمات
ammunition handler U متصدی مهمات
ammunition dump U انبار مهمات
ammunition depot U انبار مهمات
ammunition credit U سهمیه مهمات
ammunition condition U وضعیت مهمات
ammunition chest U جعبه مهمات
ammo zero U مهمات تمام
chemical ammunition U مهمات شیمیایی
ammunition carrier U مهمات بیار
ball ammunition U مهمات مانوری
ammunition identification code U کد شناسایی مهمات
drill ammunition U مهمات مشقی
ammunition trains U بنه مهمات
magazine U انبار مهمات
magazines U انبار مهمات
ammunition pit U چاله مهمات
ammunition pit U زاغه مهمات
ammunition lot U نوبه مهمات
ammunition loading line U خط بارگیری مهمات
explosive ordnance U مهمات منفجره
ammunition barricade U بستههای مهمات
separate loading U مهمات مجزا
piggy back U کیسه مهمات
practice ammunition U مهمات مشقی
lot U نوبه مهمات
bunkers U زاغه مهمات
bunker U زاغه مهمات
separate ammunition U مهمات مجزا
inert U مهمات مشقی
lived U مهمات جنگی
live U مهمات جنگی
service ammunition U مهمات رزمی
cave U زاغه مهمات
caves U زاغه مهمات
service ammunition U مهمات جنگی
loads U بارگیری مهمات
munitioneer U مهمات ساز
munitions of war U مهمات جنگی
tracers U مهمات رسام
ammunition dump U زاغه مهمات
load U بارگیری مهمات
ground U محوطه
ward U محوطه
space U محوطه
enclosure U محوطه
spaces U محوطه
garth U محوطه
compounded U محوطه
haw U محوطه
zone U محوطه
precincts U محوطه
precinct U محوطه
hawed U محوطه
compounded U : محوطه
compounds U : محوطه
compounds U محوطه
wards U محوطه
zones U محوطه
haws U محوطه
compound U : محوطه
hawing U محوطه
areas U محوطه
enclosures U محوطه
compound U محوطه
area U محوطه
ammo plus U مهمات بیش از نصف
type load U نوع بار مهمات
special ammunition U مهمات مخصوص یا ویژه
ammo minus U مهمات کمتر از نصف
shell room U انبار مهمات ناو
type load U نوع مهمات هواپیما
racks U قفسه مهمات و وسایل
armed ammunition U مهمات اماده انفجار
ammunition handler U متصدی جابجایی مهمات
racked U قفسه مهمات و وسایل
ammunition point U نقطه اماد مهمات
wracked U قفسه مهمات و وسایل
ammunition modification U بهتر سازی مهمات
wracks U قفسه مهمات و وسایل
ammunition lift capability U مقدورات حمل مهمات
ammunition depot U محل نگهداری مهمات
ammunition depot U محل تدارک مهمات
rack U قفسه مهمات و وسایل
ammunition day of supply U روز اماد مهمات
ammunition data card U کارت مشخصات مهمات
ammunition credit U سهمیه مهمات ذخیره
armement U مهمات کشتی جنگی
ordnance U مربوط به اسلحه و مهمات
ordnance U مهمات ساز وبرگ
loading U بارگیری مهمات درهواپیما
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com