Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ping pong court
U
محوطه بازی پینگ پنگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
table tennis
U
بازی پینگ پنگ
expedite rule
U
مقررات سرعت بخشیدن به بازی پینگ پنگ
open ice
U
قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
squash tennis
U
بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
taxiway
U
محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن
open storage
U
انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
Open-plan
<adj.>
U
سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
aprons
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
apron
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
classification yard
U
محوطه مانور قطارها محوطه تقسیم مسیر قطارها
machinery space
U
محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
clear way
U
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
table tennis
U
پینگ پنگ
ping-pong
U
پینگ پنگ
ping pong
U
پینگ پنگ
paddle
U
راکت پینگ پنگ
paddled
U
راکت پینگ پنگ
ping pong buffering
U
میانگیر پینگ پنگی
paddles
U
راکت پینگ پنگ
ping pong table
U
میز پینگ پنگ
paddling
U
راکت پینگ پنگ
ping pong set
U
مسابقه پینگ پنگ با 3 یا 5گیم
centerline
U
خط زیر تور پینگ پنگ
mixed doubles
U
پینگ پنگ یاتنیس 2 نفره مختلط
pinged
U
صدای موج سونار دریایی پینگ
pinging
U
صدای موج سونار دریایی پینگ
ping
U
صدای موج سونار دریایی پینگ
sponge
U
لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ
sponged
U
لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ
sponging
U
لایه اسفنجی راکت پینگ پنگ
backspin
U
چرخش توپ پینگ پنگ به عقب
pings
U
صدای موج سونار دریایی پینگ
shinny
U
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
harlequinade
U
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame
U
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
misplay
U
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
gamesmanship
U
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat
U
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
game
U
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
dib
U
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
fire fight
U
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
to make a trick
U
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
shinney
U
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
kiss in the ring
U
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
inning
U
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
harlepuinade
U
نمایش لال بازی ودلقک بازی
charlatanic
U
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
crampet game
U
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
hawed
U
محوطه
spaces
U
محوطه
haw
U
محوطه
compound
U
محوطه
enclosure
U
محوطه
precinct
U
محوطه
area
U
محوطه
areas
U
محوطه
garth
U
محوطه
zones
U
محوطه
zone
U
محوطه
enclosures
U
محوطه
ground
U
محوطه
compound
U
: محوطه
haws
U
محوطه
compounded
U
: محوطه
compounded
U
محوطه
compounds
U
: محوطه
compounds
U
محوطه
precincts
U
محوطه
ward
U
محوطه
wards
U
محوطه
hawing
U
محوطه
space
U
محوطه
Bureaucracy . Red tape .
U
کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
area of probability
U
محوطه احتمالات
stockyard
U
محوطه دامداری
area of visibility
U
محوطه دید
embarkation area
U
محوطه بارگیری
lot
U
قرعه محوطه
lawns
U
محوطه چمن
environment architecture
U
معماری محوطه
lawn
U
محوطه چمن
courtyard
U
محوطه محصور
freeze space
U
محوطه سردخانه
aprons
U
محوطه بارگیری
Inc
U
مخفف محوطه
farmyards
U
محوطه مزرعه
farmyard
U
محوطه مزرعه
ambit
U
وسعت محوطه
yard man
U
متصدی محوطه
yard
U
محوطه یا میدان
yard
U
حیاط محوطه
yards
U
محوطه یا میدان
penalty area
U
محوطه پنالتی
penalty areas
U
محوطه پنالتی
enceinte
U
محوطه قلعه
goal crease
U
محوطه دروازه
god's acre
U
محوطه کلیسا
trap
U
محوطه کوچک
close
U
چهاردیواری محوطه
closer
U
چهاردیواری محوطه
closes
U
چهاردیواری محوطه
out port
U
بندرخارج از محوطه
closest
U
چهاردیواری محوطه
yards
U
حیاط محوطه
dock yard
U
محوطه لنگرگاه
buffer distance
U
محوطه امنیت
cubby
U
محوطه مکعب
runs
U
ترتیب محوطه
runout
U
محوطه دویدن
apron
U
محوطه بارگیری
run way
U
محوطه فرود
cincture
U
حلقه محوطه
chill space
U
محوطه سردخانه
dock yard
U
محوطه بارانداز
run
U
ترتیب محوطه
clear way
U
محوطه صعود
plainer
U
میدان یا محوطه جنگ
landscape architecture
U
معماری محوطه سازی
quarterdeck
U
محوطه تشریفات ناو
quarterdecks
U
محوطه تشریفات ناو
outdoor lighting fixtures
U
چراغهای روشنائی محوطه
impark
U
در محوطه نگاه داشتن
fabrique
U
[ساختمانی در محوطه باغ]
site
U
محل محوطه کار
holding ground
U
محوطه نگهدارنده لنگر
sites
U
محل محوطه کار
cubbyhole
U
محوطه کوچک ومحصور
side lines
U
محوطه بیرون از خط کناری
catcher's box
U
محوطه مخصوص توپگیر
wards
U
حیاط محوطه زندان
run way
U
محوطه دویدن هواپیما
loculus
U
محوطه یاحفره کوچک
backcourt
U
محوطه پشت یک سوم
back boundary line
U
محوطه پشت خط سرویس
back judge
U
داور در محوطه دفاعی
area of uncertainity
U
محوطه عدم امنیت
sited
U
محل محوطه کار
plains
U
میدان یا محوطه جنگ
plainest
U
میدان یا محوطه جنگ
ward
U
حیاط محوطه زندان
parking
U
محوطه پارک کردن
plain
U
میدان یا محوطه جنگ
magazine space
U
محوطه زاغه مهمات
chill space
U
محوطه سرد انبار
broken field
U
محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
departure end
U
انتهای محوطه دویدن هواپیما
border break
U
ادامه محوطه نقشه تا حاشیه ان
gulleys
U
محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
gullies
U
محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
tank farm
U
محوطه مخازن نفت وغیره
outland
U
زمینهای خارج از محوطه ملک
gully
U
محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
pickup field
U
محوطه سوار شدن درهواپیما
outer fix
U
محوطه توقف خارجی هواپیما
tree farm
U
محوطه درخت کاری جنگل
base hit
U
ضربه به داخل محوطه باامتیاز
loculus
U
محوطه یا قسمت کوچک اطاقک
nets
U
محوطه تمرین محصوربا تور
batter's box
U
محوطه مستطیل نزدیک پایگاه
net
U
محوطه تمرین محصوربا تور
back room
U
محوطه بین خط پایانی ودیوار
front court
U
محوطه جلو خط سرویس اسکواش
arresting sheave span
U
محوطه ریل و سرسره مهارهواپیما
arresting system runout
U
محوطه دویدن سیستم مهارهواپیما
clearance inwards
U
ورود کشتی به محوطه گمرک
nett
U
محوطه تمرین محصوربا تور
marshalling yard
U
محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
embarkation area
U
محوطه سوار شدن در کشتی یاخودرو
Green architecture
U
[ساختمان با محوطه هایی با مناظر بدیع]
navy yard
U
محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
yardmaster
U
رئیس محوطه بارانداز راه اهن
region
U
محوطه بسیار وسیع وبی انتها
land scaping
U
محوطه سازی و ایجاد فضای سبز
covered position
U
محوطه تحت پوشش موضع مخفی
ball hawk
U
مدافع خوب بازیگر در محوطه دوردست
regions
U
محوطه بسیار وسیع وبی انتها
holding station
U
محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
Genius Loci
U
نابغه
[واژه لاتین در معماری یا محوطه سازی]
threshold
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshholds
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
yard track
U
ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
thresholds
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
drylot
U
محوطه محصور ومحدودی برای زراعت وغیره
bloop
U
ضربه به توپ به قسمت داخلی محوطه بیس بال
lumberyards
U
محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
lumberyard
U
محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
solocross
U
مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
short lot
U
کالایی که مقدار موجود از ان کم است و در محوطه کوچک انبار میشود
City Beautiful
U
[جنبش طراحان، محوطه سازان آمریکایی در دفاع از زیبایی شهرها]
tolls
U
حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolling
U
حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
rack space
U
محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
toll
U
حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
batting order
U
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
chutes
U
چترنجات محوطه کوچک گاو پیش از ورود به میدان بادبان سه گوش بزرگ
chute
U
چترنجات محوطه کوچک گاو پیش از ورود به میدان بادبان سه گوش بزرگ
winner's circle
U
محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
desert
U
[طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
y site
U
نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
round robin (tournament or contest)
<idiom>
U
بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com