Perdic | محور عرضی نقشه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	northing U	محور عرضی نقشه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	nose up U	چرخش حول محور عرضی وخارج شدن محور طولی ازوضعیت تراز بطرف اوج
	transverse axis U	محور عرضی
	y axis U	محور عرضی مختصات
	transverse cardan shaft U	محور کاردان عرضی
	tumple U	گردش حول محور عرضی
	phugoid oscillation U	نوسانهای با پریود طولانی هواپیما حول محور عرضی
	pitch control U	کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
	canard U	رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
	canards U	رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
	sight alinement U	تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
	countershaft U	محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
	crossbars U	خط عرضی صلیب میله عرضی
	crossbar U	خط عرضی صلیب میله عرضی
	wheelbases U	فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
	wheelbase U	فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
	rate integration gyro U	ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
	axis of signal communication U	محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
	maps U	نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
	map U	نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
	strategies U	طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
	strategy U	طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
	conformal projection U	نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
	line route map U	نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
	docking plan U	نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
	control map U	نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
	cartographer U	ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
	hyetography U	نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
	cartographers U	ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
	mapping U	نقشه کشی کردن تهیه نقشه
	topographic map U	نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
	storage map U	نقشه انباره نقشه انبارش
	transect U	بطور عرضی برش کردن برش عرضی کردن
	orthographic U	تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
	plot U	تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
	plots U	تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
	plotted U	تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
	geodesy U	نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
	map sheet U	شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
	vignetting U	سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
	spandrel U	لچک [در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
	outline assembly drawing U	نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
	common control U	کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
	traversed U	عرضی
	crossbars U	خط عرضی
	traverses U	عرضی
	crosser U	عرضی
	crosses U	عرضی
	transverse U	عرضی
	crossest U	عرضی
	traversing U	عرضی
	cross U	عرضی
	lateral U	عرضی
	traverse U	عرضی
	crossbar U	خط عرضی
	map compilation U	تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
	geodetic datum U	سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
	sagrod U	مهار عرضی
	latitude band U	نوار عرضی
	radial load U	بار عرضی
	accident U	صفت عرضی
	cross brace U	گیره عرضی
	transverse wave U	موج عرضی
	cross head U	تیر عرضی
	cross beam U	تیر عرضی
	axis U	خط طولی یا عرضی
	accidents U	صفت عرضی
	sag rod U	مهار عرضی
	shape of cross section U	نیمرخ عرضی
	transversal section U	برش عرضی
	baselinesman U	خط نگهدار خط عرضی
	transection U	برش عرضی
	collateral ganglia U	عقدههای عرضی
	phenomenally U	عارضی عرضی
	frame U	دنده عرضی
	transverse acceleration U	شتاب عرضی
	radial play U	بازی عرضی
	cross fall U	شیب عرضی
	phenomenal U	عارضی عرضی
	transversal wave U	موج عرضی
	transverse stress U	تنش عرضی
	profiles U	مقطع عرضی
	lateral forces U	نیروهای عرضی
	profiling U	مقطع عرضی
	lateral route U	جاده عرضی
	traversing fire U	اتش عرضی
	trimmed joist U	تیر عرضی
	lateral shifts U	تغییرات عرضی
	lateral stability U	پایداری عرضی
	deflection sweep U	درو عرضی
	lateral tell U	سبقت عرضی
	transverse reinforcement U	ارماتور عرضی
	profiled U	مقطع عرضی
	profile U	مقطع عرضی
	transverse section U	مقطع عرضی
	transverse valley U	دره عرضی
	square ball U	پاس عرضی
	horizontal plane U	صفحه عرضی
	transverse plane U	صفحه عرضی
	sides way U	نوسان عرضی
	transverse scale U	مقیاس عرضی
	accidentalism U	فلسفه عرضی
	latitude band U	کمربند عرضی
	accidentalism U	فلسفهء عرضی
	transverse joint U	درز عرضی
	timber U	دنده عرضی
	transverse fault U	گسل عرضی
	cross section U	مقطع عرضی
	cross roll U	نورد عرضی
	cross piece U	تیر عرضی
	leak coil U	بوبین عرضی
	cross linking U	اتصال عرضی
	transverse bulkhead U	تیغه عرضی
	cross hole U	سوراخ عرضی
	transverse bracing U	تقویت عرضی
	cross feed U	تغذیه عرضی
	cross cut U	برش عرضی
	cross compartment U	دهلیز عرضی
	cross brace U	مهار عرضی
	cross section U	برش عرضی
	cross section U	نیمرخ عرضی
	crossed belt U	تسمه عرضی
	cross traverse U	تراورس عرضی
	cross trail U	جاده عرضی
	transverse crack U	ترک عرضی
	northing U	مختصات عرضی
	abeam U	جهت عرضی
	athwart U	به طور عرضی
	rafters U	تیر عرضی طاق
	thwart U	نشیمنگاه عرضی قایق
	career courses U	دورههای عرضی نظامی
	thwarted U	نشیمنگاه عرضی قایق
	transverse test specimen U	نمونه ازمایش عرضی
	transection U	برش یا مقطع عرضی
	transverse fatigue test U	ازمایش خستگی عرضی
	transverse bending test U	ازمایش خمش عرضی
	broadside aerial U	تشعشع کننده عرضی
	transverse conductance U	مقدار هدایت عرضی
	backward pass U	پاس عرضی یا به عقب
	rafter U	تیر عرضی طاق
	cross hole nut U	مهره با سوراخ عرضی
	cross wall U	دیوار پلهای عرضی
	crossrial carriage U	پاگیر تیر عرضی
	valley cross section U	نیمرخ عرضی دره
	swinging of flow U	نوسانات عرضی جریان
	crossing target U	هدفهای متحرک عرضی
	brace U	تیر تقویت عرضی
	shrouds U	بکسلهای عرضی ناو
	braced U	تیر تقویت عرضی
	cross tree U	رابط عرضی دکلها
	cross slide U	کشوی لغزنده عرضی
	cross sectional data U	دادههای برش عرضی
	cross barred U	دارای میلههای عرضی
	counter-brace U	تیر تقویت عرضی
	latitude band U	نوار عرضی زمینی
	cross-tree U	[رابط عرضی دکلها]
	accidental U	غیر مترقبه عرضی
	section of valley U	نیمرخ عرضی دره
	cross section U	سطح مقطع عرضی
	cross level buble U	حباب تراز عرضی
	traverse U	حرکت عرضی یا مورب
	enfilade U	درو عرضی کردن
	cross sectional area U	سطح مقطع عرضی
	traversed U	حرکت عرضی یا مورب
	traversing U	حرکت عرضی یا مورب
	traverses U	حرکت عرضی یا مورب
	cross-aisle U	[گوشواره عرضی کلیسا]
	computer aided design and drafting U	طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
	bench mark U	شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
	keel U	ستون عرضی مرکزی ناو
	keels U	ستون عرضی مرکزی ناو
	cross-gable U	[سه گوشی کنار شیروانی عرضی]
	terete U	استوانهای شکل در برش عرضی
	cross folding test U	ازمایش چین خوردگی عرضی
	cross trail U	جاده سرتاسری عرضی در منطقه
	I have nothing more to say . U	دیگر عرضی نیست ( ندارم )
	head string U	خط عرضی فرضی وسط میزبیلیارد
	lateral tell U	پیشگیری هواپیما در حرکت عرضی
	broad beam headlamp U	نور افکن با تشعشع عرضی
	balkline U	خط عرضی روی میز بیلیارد
	balking U	قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
	balked U	قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
	stocked U	ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
	stock U	ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
	toggle U	میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان
	balk U	قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
	baulking U	قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
	frame U	قاب زهوار دور دنده عرضی نرده
	toggles U	میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان
	baulks U	قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
	baulked U	قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
	Could I have a word with you ? U	عرضی داشتم (چند کلمه صحبت دارم )
	balkline spot U	نقطه مرکزی خط عرضی روی میز بیلیارد
	balks U	قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
	grid navigation U	ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
	projection U	سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
	trimsize U	اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
	projections U	سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
	polar stereographic U	سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
	trig list U	لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
	ante-chapel U	[قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]