English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 182 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
metastable solution U محلول شبه پایدار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
solutions U حل محلول
solvable U محلول
dilution U محلول
solution U محلول
solutions U محلول
antifreezing solution U محلول ضد یخ
solution U حل محلول
ammonia water U محلول امونیاکی
cutting solution U محلول برش
soluble U حل شدنی محلول
solid solution U محلول جامد
caustic solution U محلول سوزاور
soild solution U محلول جامد
buffer U محلول تامپون
water glass U شیشه محلول
ammonia U محلول امونیاک
solvate U ماده محلول
alkaline solution U محلول قلیایی
standard solution U محلول استاندارد
acid soluble U محلول در اسید
acid solution U محلول اسید
normal solution U محلول نرمال
ideal solution U محلول ایده ال
pseudosolution U شبه محلول
stock solution U محلول ذخیره
emulsoid U محلول سریشمی
battery solution U محلول باتری
soap solution U محلول صابون
buffer solution U محلول بافر
saline U محلول نمک
benedict's solution U محلول بندیکت
dissolved solids U مواد محلول
aromatic vinegar U محلول سرکه و کافور
substitutional solid solution U محلول جامد جانشینی
solution heat treatment U عملیات حرارتی محلول
wine of opium U محلول تریاک وشراب
saturated solution U محلول سیر شده
medium curing U قیرهای محلول کندگیر
javelle water U محلول هیپوکلریت سدیم
rapid curing U قیرهای محلول زودگیر
slow curing U قیرهای محلول دیرگیر
cut back bitumens U قیرهای محلول پس بریده
ammonia U محلول یا بخار امونیاک
soda solution U محلول جوش شیرین
solate U بصورت محلول دراوردن
oleoresin U محلول رزین در روغن
livelong U پایدار
never failing U پایدار
written in water U نا پایدار
changeless U پایدار
perdurable U پایدار
abiding U پایدار
durable U پایدار
unflinching U پایدار
impermanent U نا پایدار
permanent U پایدار
resistant U پایدار
stable U پایدار
constant U پایدار
inexhaustible U پایدار
persistent U پایدار
stanch U پایدار
constants U پایدار
indissoluble U پایدار
stables U پایدار
ether extract U ماده الی محلول دراثر
solute U جسم حل شده موجود در محلول
salvolatile U محلول معطر اب امونیاک والکل
sirup U محلول غلیظ قندی دارویی
cn solution U محلول گاز اشک اور
alkali proof U مقاومت محلول سوزش اور
syrup U محلول غلیظ قندی دارویی
supersaturated solution U محلول فوق سیر شده
supersaturated solution U محلول ابر سیر شده
syrups U محلول غلیظ قندی دارویی
permanent flow U بده پایدار
proof weather U هوا پایدار
p.m. U مغناطیس پایدار
permanent magnet U مغناطیس پایدار
stable isotope U ایزوتوپ پایدار
perdurably U بطور پایدار
sustainable energy U انرژی پایدار
steady growth U رشد پایدار
stable nucleus U هسته پایدار
stable equilibrium U تعادل پایدار
steady state U وضعیت پایدار
steady state growth U رشد پایدار
stable airfoil U ایرفویل پایدار
sustained illumination U روشنایی پایدار
baldachin U سایبان پایدار
baldachino U سایبان پایدار
baldacchino U سایبان پایدار
baldaquin U سایبان پایدار
stable oscillation U نوسان پایدار
air resistant U پایدار در هوا
stabilisers U پایدار کننده
stable air U هوای پایدار
stabilizer U پایدار ساز
stabilizer U پایدار کننده
dielectric strength U پایدار دی الکتریکی
fast U پایدار باوفا
continuous wave U موج پایدار
fasted U پایدار باوفا
continuous fire U اتش پایدار
continous operation U عملکرد پایدار
coarse mine U مین پایدار
fastest U پایدار باوفا
undamped wave U موج پایدار
fasts U پایدار باوفا
c.w. U موج پایدار
stabilisers U پایدار ساز
undying U پایدار فناناپذیر
inconstantly U بطور نا پایدار
indissolubly U بطور پایدار
permanent U پایدار ماندنی
undamped oscillation U موج پایدار
metastable U شبه پایدار
metastable U نیم پایدار
stable U پایدار پابرجا
unfailing U کم نیامدنی پایدار
magnet U مغناطیس پایدار
stables U پایدار پابرجا
magnets U مغناطیس پایدار
fixed material U مواد پایدار
anodization U به وسیله عمل الکترولیز در محلول اسیدکرومیک
pigments U رنگ غیر محلول ماده رنگی
pigment U رنگ غیر محلول ماده رنگی
suspensoid U محلول سریشمی دارای ذرات معلق
pickling U غوطه ور ساختن در محلول رقیق اسید
saponated U صابون زده دارای محلول صابونی
for good <idiom> U برای همیشه ،پایدار
sustained fire U اتش پایدار یادائمی
future-oriented <adj.> U پایدار [نسبت به آینده]
sustainable <adj.> U پایدار [نسبت به آینده]
quasi stable elementry particle U ذره شبه پایدار
hard goods U اجسام پایدار ومقاوم
self sustaining growth U رشد خود پایدار
quasi stable elementry particle U ذزه نیم پایدار
semistable elementry particle U ذره شبه پایدار
metasable equilibrium U تعادل شبه پایدار
metastable state U حالت نیم پایدار
metastable state U تراز نیم پایدار
semistable elementry particle U ذره نیم پایدار
diergolic U خرج مایع پایدار
binary switch U سویچی با دو وضعیت پایدار
frequency stabilization U پایدار نمودن فرکانس
metastable phase U فاز شبه پایدار
fibrin U ماده پروتئینی رشته مانند وغیر محلول
chlorinated hydrocarbon U ماده حلال هیدروکلروکربن محلول هیدروژن و کلروکربن
continuous illumination U روشنایی پایدار منطقه رزم
dowel bar U میله پایدار کننده بتن
permanent magnet dynamic U بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
equilibrium U وضع ثابت و پایدار ترازمندی
steady state equilibrium U تعادل در وضعیت رشد پایدار
liquid crystal displays U صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
listerine U یکجور محلول که برای پلشت بری بکار میبرند
liquid crystal display U صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
permanent magnet focusing U تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
unfaling U تمام نشدنی کم نیامدنی پایدار با وفا
permanent magnet centering U تمرکز اشعه بوسیله مغناطیسهای پایدار
to paynize wood U چوب را با محلول ویژه شیمیایی اندون برای اینکه زودنپوسد
danc solution U نوعی محلول شیمیایی برای رفع الودگی عوامل تاول زا
lotion U محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
lotions U محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
amphetamines U مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
LCD U Display Crystal Liquid صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
amphetamine U مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
setting time U [مدت زمان لازم جهت تثبیت و پایدار شدن رنگ در رنگرزی]
warm-ups U روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
warm-up U روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری
calendaring U قرار دادن الیاف کتان یاپارچه در محلول داغ و غلیظ سود برای افزایش مقاومت وشفافیت ان
age hardening U سخت گردانی همبسته ها به وسیله تشکیل محلول جامد فوق اشباع و رسوب مقادیراضافی در اثر گذشت زمان
toggle U مربوط است به هر دستگاهی که دارای دو حالت پایدار است
toggles U مربوط است به هر دستگاهی که دارای دو حالت پایدار است
slurry U تبدیل به محلول ابکی کردن ابکی
fat soluble U قابل حل در چربی محلول در حلالهای چربی
sustained U پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
sustain U پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
sustains U پایدار نگهداشتن نگهداشتن ادامه دادن
energy transition U عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
solvate U حل شدن محلول شدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com