English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
canister U محفظه گلوله افشان
canisters U محفظه گلوله افشان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shrapnel U گلوله افشان
beehives U گلوله افشان شراپنل
fragmentation U ضد نفر گلوله افشان
beehive U گلوله افشان شراپنل
multi chamber U نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
buffer chamber U جان لوله محفظه ضربت گیر محفظه دافع
torch pot [محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
missed U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
miss U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
misses U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
trend U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
trends U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
sensing U تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
ullage U فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
sabot U کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
clues U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
clue U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
frangible bullet U گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
fire ball U گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
ogive U ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
dud U منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
splinterproof U ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
velocity jump U جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
maximum ordinate U حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
multicore U افشان
fog nozzle U مه افشان
benign scarlet fever U گل افشان
spray U افشان
sprayed U افشان
curved design U افشان
spraying U افشان
sprays U افشان
multicore cable U کابل افشان
multi conductor cable U کابل افشان
beehive shaped charge U خرج افشان
polliniferous U گرده افشان
irradiant U نور افشان
injector U نفت افشان
braided wire U سیم افشان
atomizers U سوخت افشان
atomizer U سوخت افشان
atomisers U سوخت افشان
corn dril U تخم افشان
corn drill U بذر افشان
panicle U ارایش افشان
pollinizer U گرده افشان
pollinator U گرده افشان
sower U تخم افشان
winnowwing fan U باد افشان
seeder U بذر افشان
relucent U نور افشان
sowing machine U بذر افشان
self fruitful U بخود بخودگرده افشان
puffballs U سماروق گرده افشان
luculent U نور افشان واضح
radioisotope U ایزوتوپ پرتو افشان
fluidize U باد افشان ساختن
winnow U باد افشان کردن
plaster charge U خرج انفجاری افشان
pollenizer U درخت گرده افشان
pollenizer U درخت نر گرده افشان
puffball U سماروق گرده افشان
crankcase upper half U قسمت فوقانی محفظه لنگ محفظه لنگ فوقانی
base of trajectory U تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
nuclear stalemate U گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
paniculate U خوشهای دارای گلهای افشان
radioactive U پرتو افشان تابش دار
seedsman U بذر افشان تخم گیاه فروش
square base U کف گلوله یا قسمت ته گلوله
side spray U بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
cavities U محفظه
envelopes U محفظه
enclosure U محفظه
enclosures U محفظه
container U محفظه
housing U محفظه
cavity U محفظه
containers U محفظه
incasement U محفظه
chambers U محفظه
lacuna U محفظه
guard assembly U محفظه
encasement U محفظه
envelope U محفظه
chamber U محفظه
card cage U محفظه کارت
case U فرف محفظه
mould cavity U محفظه قالب
circular cell U محفظه گرد
incubators U محفظه رشد
pinch U پایه محفظه
cases U فرف محفظه
ootheca U محفظه تخم
oil pan U محفظه کارتر
breech U محفظه کولاس
air chamber U محفظه هوا
breech ring U محفظه کولاس
primer pouch U محفظه چاشنی
system unit U محفظه سیستم
starting chamber U محفظه استارت
pinches U پایه محفظه
shield U محفظه سپرشدن
gas chamber U محفظه باروت
potpourri U محفظه عطر
gas chambers U محفظه باروت
resonating cavity U محفظه تشدید
intake chamber U محفظه ورودی
shields U محفظه سپرشدن
breech recess U محفظه کولاس
potpourris U محفظه عطر
combustor U محفظه احتراق
combustion chamber U محفظه احتراق
computer enclosure U محفظه کامپیوتر
combustion area U محفظه احتراق
incubator U محفظه رشد
reliquaries U محفظه عتیقه باقیمانده
gasholders U محفظه نگاهداری گاز
gasholder U محفظه نگاهداری گاز
acoustical sound enclosure U محفظه عایق صوتی
reliquary U محفظه عتیقه باقیمانده
caisson U [محفظه یا صندوق زیرآبی]
to tip something into a container [British E] U چیزی را در محفظه ای ریختن
low pressure casing U محفظه ی فشار ضعیف
gas port U محفظه عبور گاز
reaction chamber U محفظه فعل و انفعال
floppy disk case U محفظه فلاپی دیسک
gas chambers U محفظه اعدام با گاز
disk unit enclosure U محفظه واحد دیسک
gas chamber U محفظه اعدام با گاز
crankcase U محفظه میل لنگ
chamber furnace U کوره محفظه دار
hopper U محفظه خوراک دستگاه
hoppers U محفظه خوراک دستگاه
breech chamber U محفظه خرج انفجار
carter U محفظه میل لنگ
ballistics of penetration U شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
can annular U محفظه احتراق حلقوی شکل
dewar U محفظه عایق حرارتی با دوجداره
house U قرار دادن یک وسیله در یک محفظه
cavities U سوراخ حفره یا محفظه قالب
ignitor U محفظه حامل باروت اشتعال
housed U قرار دادن یک وسیله در یک محفظه
cavity U سوراخ حفره یا محفظه قالب
houses U قرار دادن یک وسیله در یک محفظه
burner cans U محفظه احتراق موتورهای توربینی
rhumbatron U نوع متداول محفظه تشدید
cannular U محفظه احتراق حلقوی شکل
crankcase supercharger U سوپرشارژر محفظه میل لنگ
scattered design U طرح افشان [طرحی مخلوط و پرکار از انواع نگاره ها که بسیار پر کار بوده و تمام فضاهای متن فرش را می پوشاند.]
flooder U غرق کننده محفظه مین زیرابی
time capsule U محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
crankcase U محفظه کارتر پوسته میل لنگ
Thermoses U قمقمه محفظه یافرف عهایق حرارت
cartridges U جعبه پلاستیکی که محفظه جوهر است
cartridge U جعبه پلاستیکی که محفظه جوهر است
crankcase bottom o.lower half U قسمت تحتانی محفظه لنگ کف کارتر
crankcase explusion U سرو صدای داخل محفظه لنگ
Thermos U قمقمه محفظه یافرف عهایق حرارت
ccd U محفظه هایی برای ذخیره داده
vault storage U محفظه یا انبار ضد حریق وبتون ارمه
equipment bay U محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود
to break into something U از محفظه ای [با زور وارد شدن و] دزدی کردن
panels U بخش مسط ح محفظه با قط عات کنترل و سوکت
panel U بخش مسط ح محفظه با قط عات کنترل و سوکت
interior label U بجای اینکه برچسب خارجی یا فیزیکی روی محفظه باشد
burner compartment U قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
cartridges U محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
toner U محفظه پلاستیکی برای تونر پودری که در چاپگر لیزری استفاده میشود
charactristic lenght U نسبت حجم محفظه احتراق به مساحت دهانه ورودی موتوردر راکت
cartridge U محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
angle of arrival U زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
lead collision course U مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
residence time U مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
multipropellant U سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
vapor pressure U فشار مولکولهای بخار روی دیواره فرف یا محفظه برابر فشارهای جزئی یا سهمی
plenum chamber U محفظه اب بندی شده درتوربینهای گاز که سبب ملایم کردن و گرفتن نوسانات جریان هوا میگردد
Reihan U ریحان [شهری در استان مرکزی و نزدیک اراک که به بافت طرح های هراتی و افشان یا زمینه قرمز شهرت داشته و اکثر فرش های آن بصورت تک پودی بافته می شوند.]
carbon tracking U باقیمانده بسیار ناچیز کربن که در اثر تخلیه الکتریکی درداخل دینام دلکو یا محفظه شمع باقی میماند
Kurdish rug U فرش کردی [مناطق بافت به صورت پراکنده بوده و بافته های آن نیز تمایز خاصی از نظر نقشه با دیگر شهرها ندارند. در آن از لچک ترنج گرفته تا افشان و هراتی بافته می شود.]
helmzhold resonator U محفظه توخالی که تنها با یک سوراخ کوچک به محیط خارج مرتبط است و در ازای فرکانس معینی به تشدید درمی اید
Sarouk U ساروق [حوزه بافت ساروق در استان مرکزی با شهرت جهانی در بافت فرش های پر تراکم با زمینه قرمز و حاشیه آبی، پرز بلند و طرح افشان بته ای و گل خشتی است.]
rounds U گلوله ها
cannon proof U ضد گلوله
shell proof U ضد گلوله
bullets U گلوله
shots U گلوله
line shot U گلوله در خط
gunshot U گلوله
cartridges U گلوله
clue U گلوله نخ
clues U گلوله نخ
globes U گلوله
gunshots U گلوله
fire ball U گلوله
cartridge U گلوله
bullet-proof U ضد گلوله
glomerule U گلوله رگ
pellet U گلوله
round U گلوله
bullet گلوله
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com