English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
electric drive U محرکه الکتریکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
volt U واحد نیروی محرکه الکتریکی در سیستم متریک
volts U واحد نیروی محرکه الکتریکی در سیستم متریک
back voltage U نیروی ضد محرکه الکتریکی
e.m.f U force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
electromotive force U نیروی محرکه الکتریکی
electromotive force U نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
Other Matches
electrostatic U ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
PSU U مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
impulse charge U خرج محرکه
drive shafts U محور محرکه
propellant U نیروی محرکه
driving pulley U قرقره محرکه
driving power U قدرت محرکه
driving force U نیروی محرکه
driving clutch U کلاج محرکه
propellants U نیروی محرکه
motivational factors U عوامل محرکه
motor drive U محرکه موتوری
lineshaft drive U محرکه انتقال
drives U محرکه گیربکس
drive U محرکه گیربکس
gasoline driven U محرکه بنزینی
group drive U محرکه گروهی
propulsion U نیروی محرکه
firepower U نیروی محرکه
variable speed drive U محرکه پلهای
drive shaft U محور محرکه
splenius U عضله محرکه
hydro U نیروی محرکه اب
propellent U نیروی محرکه
d.c. drive U محرکه جریان دائم
magneto e.m.f. U نیروی محرکه مغناطیسی
power plant U محرکه وسیله نقلیه
rear axle drive U محرکه چرخ عقب
power plants U محرکه وسیله نقلیه
main drive motor U موتور محرکه اصلی
cone pulley drive U محرکه صفحه پلهای
powerhouse U مرکز قوه محرکه
impulse charge U نیروی محرکه اولیه
dynamic pressure U فشار محرکه درونی
induced e.m.f. U نیروی محرکه القائی
diesel driven generation set U دستگاه محرکه دیزلی
powerhouses U مرکز قوه محرکه
magnetomotive force U نیروی محرکه مغناطیسی
final drive U محرکه محور عقب
hydraulic U وابسته به نیروی محرکه اب هیدرولیک
dynamic U وابسته به نیروی محرکه جنباننده
volt U واحد نیروی محرکه برقی
ship influence U عامل محرکه عبور کشتی
dynamically U وابسته به نیروی محرکه جنباننده
locomotive U حرکت دهنده نیروی محرکه
dynamoelectric U دارای نیروی محرکه برقی
hydropower U قوه محرکه مولد برق
volts U واحد نیروی محرکه برقی
abasia U عدم همکاری عضلات محرکه
locomotives U حرکت دهنده نیروی محرکه
power plants U کارخانه برق نیروی محرکه هواپیماواتومبیل
power plant U کارخانه برق نیروی محرکه هواپیماواتومبیل
electrical and otherwise U الکتریکی و غیر الکتریکی
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
gas electric generating set U مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
hidden momentum of population growth U نیروی محرکه پنهان رشدجمعیت فرایندی پویا ولی غیرفعال ازافزایش جمعیت که حتی پس ازکاهش نرخهای زاد و ولد ادامه مییابد
hydro kinetic U وابسته به حرکت مایعات ونیروی محرکه مایعات
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
electrical U الکتریکی
electrotechnical U الکتریکی
electric U الکتریکی
electrifying U الکتریکی کردن
electrify U الکتریکی کردن
electrifies U الکتریکی کردن
electrified U الکتریکی کردن
electrise U الکتریکی کردن
conduction U رسانایی الکتریکی
isolating U به صورت الکتریکی
electric attraction U جاذبه الکتریکی
electric balance U تعادل الکتریکی
electric brake U ترمز الکتریکی
electrical transcription U ضبط الکتریکی
electrical schematic U نمودار الکتریکی
electrical conductivity U هدایت الکتریکی
electrical conductivity U رسانندگی الکتریکی
electrical degree U درجه الکتریکی
electrical insulator U عایق الکتریکی
electrical interface U تداخل الکتریکی
electrical model U مدل الکتریکی
electrical prospecting U کاوش الکتریکی
electric potential U پتانسیل الکتریکی
electric machine U ماشین الکتریکی
electric arc U قوس الکتریکی
electrical resistivity U مقاومت الکتریکی
electric break down U شکست الکتریکی
isolates U به صورت الکتریکی
electric constant U ثابت الکتریکی
electric contact U کنتاکت الکتریکی
electromotor U محرک الکتریکی
electric control U کنترل الکتریکی
electric coupling U تزویج الکتریکی
electromotor U موتور الکتریکی
electron bombbardment U بمباران الکتریکی
electropathy U مداوای الکتریکی
electric coupling U پیوست الکتریکی
electric discharge U تخلیه الکتریکی
electromigration U مهاجرت الکتریکی
electromagnet U اهنربای الکتریکی
electric bulb U لامپ الکتریکی
electric charge U بار الکتریکی
isolate U به صورت الکتریکی
electric apparatus U دستگاه الکتریکی
electric circuit U مدار الکتریکی
electric clock U ساعت الکتریکی
spark erossion U فرسایش الکتریکی
electric component U قطعه الکتریکی
electrolytic capacitor U خازن الکتریکی
electrolytic iron U اهن الکتریکی
electric connection U اتصال الکتریکی
electro erosion U فرسایش الکتریکی
electric flux U شار الکتریکی
electric shock U شوک الکتریکی
capacitance U فرفیت الکتریکی
electric field U میدان الکتریکی
magic eye U چشم الکتریکی
electric traction U قوه الکتریکی
electric unit U واحدهای الکتریکی
electric wave U موج الکتریکی
electric welding U جوشکاری الکتریکی
electric force U نیروی الکتریکی
electric heater U گرم کن الکتریکی
electric filter U صافی الکتریکی
hot seat U صندلی الکتریکی
air dielectric U دی الکتریکی هوا
electric tension U فشار الکتریکی
electric traction U کشش الکتریکی
electric shocks U شوک الکتریکی
all electric U تماما" الکتریکی
electric eye U چشم الکتریکی
electric equipment U تجهیزات الکتریکی
dielectric polarization U قطبش دی الکتریکی
dielectric power U قدرت دی الکتریکی
dielectric strain U بار دی الکتریکی
electroplating U ابکاری الکتریکی
electrical U سیستم الکتریکی
dielectric stress U بار دی الکتریکی
dielectric strength U پایدار دی الکتریکی
electrical conductance U رسانایی الکتریکی
electrical conduction U رسانش الکتریکی
dielectric viscosity U لختی دی الکتریکی
static breeze U وزش الکتریکی
electrical breeze U وزش الکتریکی
electric wind U باد الکتریکی
conductivity U رسانندگی الکتریکی
electric energy U انرژی الکتریکی
corona discharge U تخلیه الکتریکی
electrical analogue U مشابهات الکتریکی
electric resistance U مقاومت الکتریکی
electrical angle U زاویه الکتریکی
electric primer U چاشنی الکتریکی
electrical bounding U اتصال الکتریکی
electrode U قطب الکتریکی
electrovalence U فرفیت الکتریکی
flux U فلوی الکتریکی
voltages U فشار الکتریکی
charges U بار الکتریکی
discharge U تخلیه الکتریکی
electrical connections U اتصالات الکتریکی
discharges U تخلیه الکتریکی
electrodes U قطب الکتریکی
transcription U ضبط الکتریکی
circuit U جریان الکتریکی
circuit U اتصال الکتریکی
engine U موتورغیر الکتریکی
tachogenerator U دورسنج الکتریکی
resistor U مقاومت الکتریکی
resistors U مقاومت الکتریکی
voltaism U ولتاژ الکتریکی
specific conductance U رسانندگی الکتریکی
image U تصویر الکتریکی
circuits U اتصال الکتریکی
images U تصویر الکتریکی
circuits U جریان الکتریکی
charge U بار الکتریکی
transcriptions U ضبط الکتریکی
gasoline electric U بنزین الکتریکی
gold contacts U اتصالات الکتریکی
flash fuze U چاشنی الکتریکی
gyro compass U قطبنمای الکتریکی
electrolysis U تجزیه الکتریکی
galvano cautery U داغ الکتریکی
electrovalency U فرفیت الکتریکی
voltage U فشار الکتریکی
collectors U جاروی الکتریکی جارو
voltage stabilization U تثبیت فشار الکتریکی
absolute electrical units U واحدهای الکتریکی مطلق
brainwave U موج الکتریکی مغز
electric field intensity U شدت میدان الکتریکی
electric arc current U جریان قوس الکتریکی
brainwaves U موج الکتریکی مغز
collector U جاروی الکتریکی جارو
electric field strength U شدت میدان الکتریکی
dielectric loss angle U زاویه اتلاف دی الکتریکی
specific electrical conductivity U هدایت الکتریکی مخصوص
electric horsepower U اسب بخار الکتریکی
electric flux density U چگالی شار الکتریکی
voltage drop U افت فشار الکتریکی
voltage source U منبع فشار الکتریکی
electric current intensity U شدت جریان الکتریکی
voltage stability U ثبات فشار الکتریکی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com