English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 199 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
restriction of range U محدودیت دامنه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
subalpine U ساکن دامنه کوهستان الپ مربوط به دامنه کوه
incomprehensiveness U محدودیت
restraint U محدودیت
limitations U محدودیت
restraints U محدودیت
finitude U محدودیت
finiteness U محدودیت
limitation U محدودیت
circumscription U محدودیت
restriction U محدودیت
restrictions U محدودیت
constraint U محدودیت
narrowness U محدودیت
constraints U محدودیت ها
time limit U محدودیت زمانی
economic constraint U محدودیت اقتصادی
time limits U محدودیت زمانی
fire restriction U محدودیت اتش
free play U بدون محدودیت
import restriction U محدودیت واردات
restriction of imports U محدودیت واردات
capital constraint U محدودیت سرمایه
appropriation limitation U محدودیت بودجه
exclusiveness U محدودیت انحصار
exchange restriction U محدودیت ارزی
budget constaint U محدودیت بودجهای
budget constraint U محدودیت بودجه
compute bound U محدودیت محاسباتی
exchange restricition U محدودیت ارزی
constraint of supply U محدودیت امادی
economic stringency U محدودیت اقتصادی
limitable U محدودیت پذیر
limitation period U دوره محدودیت
trade restriction U محدودیت تجاری
wage constraint U محدودیت دستمزد
age limit U محدودیت سنی
tie up <idiom> U محدودیت استفاده
in line <idiom> U با محدودیت متداول
freely U بدون محدودیت
restrictions U منع محدودیت
restriction U منع محدودیت
time bar U محدودیت زمانی
restrictionism U سیاست محدودیت
restraint of trade U محدودیت تجارت
monopoly restriction U محدودیت انحصاری
monetary restriction U محدودیت پولی
monetary deflation U محدودیت پولی
exclusion U محدودیت در دستیابی به سیستم
in restraint of trade U تحت محدودیت تجارتی
modular constraint U محدودیت در جابجایی تصاویر
appropriation limitation U محدودیت تخصیص اعتبار
import quotas U محدودیت کمی واردات
parochialism U محدودیت در افکار وعقایدمحلی
airspace restricted area U منطقه محدودیت پرواز
freeze U محدودیت عدم امکان تغییر
freezes U محدودیت عدم امکان تغییر
frees U کمی محدودیت نوع اسلحه
limited access U دراری محدودیت مدارک محدود
freed U کمی محدودیت نوع اسلحه
free U کمی محدودیت نوع اسلحه
freeing U کمی محدودیت نوع اسلحه
unconstrained optimization U بهینه سازی بدون محدودیت
amplitude U دامنه
skirts U دامنه
brae U دامنه
talus U دامنه
slope U دامنه
scope U دامنه
tails U دامنه
tailed U دامنه
tail U دامنه
ranges U دامنه
magnitude U دامنه
ranged U دامنه
mountainside U دامنه
mountainsides U دامنه
skirted U دامنه
range U دامنه
skirt U دامنه
foot دامنه
sloped U دامنه
slopes U دامنه
hillsides U دامنه
hillside دامنه
array U محدودیت برای تعداد اجزای یک آرایه
arrays U محدودیت برای تعداد اجزای یک آرایه
range expression U عبارت دامنه
range of motion U دامنه حرکت
interval confidence U دامنه اطمینان
range format U قالب دامنه
ranged U دامنه تغییرات
maximum amplitude U دامنه حداکثر
midrange U میان دامنه
pulse amplitude U دامنه تپش
one tailed test U ازمون یک دامنه
range of stress U دامنه تنش
response amplitude U دامنه پاسخ
range name U نام دامنه
scope U دامنه رسیدگی
flanking U دامنه جناح
flanked U دامنه جناح
flank U دامنه جناح
wave amplitude U دامنه موج
vibration amplitude U دامنه ارتعاش
tolerances U دامنه تغییرات
talus U دامنه تالیوز
tolerance U دامنه تغییرات
talus U دامنه سنگلاخی
talus meterial U واریزه دامنه
tooth flank U دامنه دندانه
total amplitude of oscillation U دامنه کل نوسان
tropic range U دامنه استوایی
two tailed test U ازمون دو دامنه
range U دامنه [ریاضی]
hill side دامنه تپه
colluvial U دامنه کوهی
amplitude modulation U مدولاسیون دامنه
combe U دامنه تپه
f.of mountain U دامنه کوه
amplitude of vibration U دامنه ارتعاش
feet U پایین دامنه
double amplitude U دامنه دوبل
criteria range U دامنه ملاک
amplitude of oscillation U دامنه نوسان
audio frequency U دامنه شنودپذیری
frequency response U خم دامنه- بسامد
class interval U دامنه طبقه
audibility range U دامنه شنودپذیری
discriminating range U دامنه افتراق
am U مدولاسیون دامنه
ranges U دامنه تغییرات
impluse amplitude U دامنه ایمپولز
range U دامنه تغییرات
hillside U دامنه کوه
hillsides U دامنه کوه
amplitude U دامنه بزرگی
freedoms U آزاد بودن برای انجام کاری بدون محدودیت
freedom U آزاد بودن برای انجام کاری بدون محدودیت
bounds U محدودیت یا فضایی که کسی میتواند عمل انجام دهد
lifted U بالارو دامنه بالابری
lifting U بالارو دامنه بالابری
lift U بالارو دامنه بالابری
cylinder skirt U حاشیه یا دامنه سیلندر
The matter assumed significant proportions. U دامنه کار با لاگرفت
tidal range U دامنه جذر و مد دریایی
domain of a function U دامنه یک تابع [ریاضی]
domain of definition U دامنه تعریف [ریاضی]
skirting armor U زره دامنه تانک
foothill تپه دامنه کوه
magnitude of alternating current U دامنه جریان متناوب
purview U دامنه شمول قانون
interquartile range U دامنه میان چالاکی
double apron fence U سیم خاردار دو دامنه
impluse amplitude U دامنه ضربه جریان
modular range U دامنه تغییرات مدول
lifts U بالارو دامنه بالابری
semi interquartile range U دامنه نیمه چارکی
unlimited U وسیله مسابقه بدون محدودیت از لحاظ حجم یا نوع موتور
parochialism U محدودیت فکری و دلبستگی به انجام کارهای محلی و ناحیهای محدود
sidehill U واقع در کنار تپه دامنه
skirted U دامنه کوه حومه شهر
skirts U دامنه کوه حومه شهر
skirt U دامنه کوه حومه شهر
neap range U دامنه نوسان جزر و مدضعیف
foot hill تپه ای که در دامنه کوهی باشد.
ridge U پشته تپههای دامنه کوه
ridges U پشته تپههای دامنه کوه
withheld U محدود کردن استفاده از جنگ افزار اتمی محدودیت اجرای اتش
withholding U محدود کردن استفاده از جنگ افزار اتمی محدودیت اجرای اتش
withholds U محدود کردن استفاده از جنگ افزار اتمی محدودیت اجرای اتش
withhold U محدود کردن استفاده از جنگ افزار اتمی محدودیت اجرای اتش
cove U خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
coves U خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
foehn U باد خشک وگرم دامنه کوه
daily range of soil temperature U دامنه تغییرات حرارت روزانه خاک
damping factor U نسبت دامنه هر موج به موجهای بعدی
input limited U ای که خیلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
input U ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
inputted U ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر
infrasound U صدایی با توان و دامنه بسیارو فرکانس بسیار کم
wraparound U توسعه و بسط اتوماتیک خطی از یک متن به دو خط یا بیشتر به واسطه محدودیت ناحیهای از صفحه نمایش
fumarole U شکاف دامنه اتش فشان که از ان دود وبخارمتصاعد است
stepping U قراردادن دکل درحفره مخصوص شیب تند دامنه
step U قراردادن دکل درحفره مخصوص شیب تند دامنه
hook's law U تغییر شکل یک جسم الاستیک در دامنه الاستیسیته با تنش وارده متناسب است
wave trough U نقطه می نیمم یا ماکزیمم منفی دامنه در نیمه راه بین دو قله موج
omni axial nozzle U نازل موتور راکت که میتوانددر دامنه تعیین شده درراستاهای مختلف تنظیم شود
freeware U نرم افزاری که در دامنه عمومی قرار دارد و هر کسی بدون پرداخت میتواند از آن استفاده کند
gridding U محدودیت ساختمان یک تصویرگرافیکی که مستلزم افتادن نقاط پایانی خطوط روی نقاط شبکه است
continuous wave U امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
wobbulator U تولیدکننده سیگنال اف ام که فرکانس ان با دامنه ثابت بالاپایین فرکانس مرکزی تغییرمیکند
increasing cost industry U حالتی است که چند موسسه به صنعت خاصی بپردازند ودر نتیجه محدودیت عوامل تولید و کمبود انها هزینه تولید بالا رود
spring tide U جذر و مد با دامنه زیاد حداکثر جذر و مد نهایی دریایی
lithosol U خاک کم عمق دامنه کوه ودشت که مرکب از سنگریزه وسنگهای نیمه خاک شده میباشد
slope of cutting U دامنه برش یا سینه برش شیروانی کند
damped wave U موجی که دامنه ان رفته رفته کاهش میابد
slope of bankment U دامنه خاکریز یا سینه خاکریز
Afshan [all-over pattern] U طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com