Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 59 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
conservatism
U
محافظه گرائی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
commercialism
U
تجارت گرائی
hedonism
U
لذت گرائی
absolutism
U
مطلق گرائی
empiricism
U
تجربه گرائی
Marxism
U
مارکس گرائی
realism
U
واقع گرائی
utilitarianism
U
فایده گرائی
nationalism
U
ملی گرائی
materialism
U
ماده گرائی
economic nationalism
U
ملی گرائی اقتصادی
hedonistic principle
U
اصل لذت گرائی
conservatives
U
محافظه کارانه
toryism
U
محافظه کاری
standpat
U
محافظه کار
conservativeness
U
محافظه کاری
old line
U
محافظه کار
stick in the mud
U
محافظه کار
hunkerism
U
محافظه کاری
conservatives
U
محافظه کار
unprogressive
U
محافظه کار
stick-in-the-mud
U
محافظه کار
stick-in-the-muds
U
محافظه کار
low key
<adj.>
U
محافظه کارانه
conservatism
U
محافظه کاری
Tories
U
محافظه کار
stuffy
U
محافظه کار
Tory
U
محافظه کار
conservative
U
محافظه کار
conservative
U
محافظه کارانه
low key posture
U
رویه محافظه کارانه
sit on a lead
U
بازی محافظه کارانه
sit on the ball
U
بازی محافظه کارانه
ultraconservative
U
بیش از حد محافظه کار
protect a lead
U
بازی محافظه کارانه
conservatism
U
سیاست محافظه کاری
old guard
U
محافظه کار سیاسی
Conservative Party
U
حزب محافظه کار
conservatively
U
از روی محافظه کاری
guardedly
U
از روی محافظه کاری
conservative estimate
U
براورد محافظه کارانه
old fashioned
U
کهنه پرست محافظه کار
Tories
U
عضو حزب محافظه کارانگلیس
Tories
U
وابسته به حزب محافظه کار
Tory
U
وابسته به حزب محافظه کار
Tory
U
عضو حزب محافظه کارانگلیس
exoskeleton
U
پوشش محافظه خارجی حیوان
nervous nellie
U
ادم محافظه کار و بی خاصیت
exhibitionism
U
نوعی انحرافات جنسی که دران شخص بوسیله نشان دادن الت جنسی خود احساسات شهوانی رافرومینشاند عریان گرائی
toryism
U
اصول وعقاید حزب محافظه کار
mossback
U
ادم کهنه پرست یا محافظه کار
mossyback
U
ادم کهنه پرست یا محافظه کار
lowboy
U
عضو حزب محافظه کار قدیم میز چهارپایه کشودار
coaxes
U
کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxing
U
کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
co axial cable
U
کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coax
U
کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxed
U
کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
conservatism
U
عقیده معتقدین به حفظ وضع موجود روش فکری احزاب " توری " درانگلستان که محتوای عقایدشان محافظه کارانه بوده است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com