English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
summation U مجموع یابی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
residual sum of squares U مجموع مجذورات انحرافات مجموع مربعات انحرافات مجموع مجذورات باقیمانده ها
involution U توان یابی قوه یابی
regression sum of squares U مجموع مجذورات رگرسیون مجموع مربعات رگرسیون
sum of squares of regression U مجموع مربعات رگرسیون مجموع مجذورات رگرسیون
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
totaling U مجموع
totaled U مجموع
total U مجموع
ensembles U مجموع
lumps U مجموع
lumped U مجموع
sum total U مجموع
ensemble U مجموع
sum U مجموع
sums U مجموع
totalling U مجموع
totals U مجموع
over all U مجموع
summation U مجموع
lump U مجموع
totalled U مجموع
amount U مجموع
triads U مجموع سه چیز
sum of squares U مجموع مربعات
sum of squares U مجموع مجذورات
summated ratings U مجموع درجه ها
altogether U همگی مجموع
tercet U مجموع سه چیز
totyality U جمع مجموع
sideways sum U مجموع جانبی
triad U مجموع سه چیز
anecdotage U مجموع حکایات
sum of products U مجموع حاصلضرب
pentachord U مجموع پنج نت
checksum U مجموع مقابلهای
logic sum U مجموع منطقی
modulo two sum U مجموع به پیمانه دو
iamb U وتد مجموع
iambus U وتد مجموع
totality U تمامیت مجموع
check sum U مجموع مقابلهای
rootage U مجموع ریشه ها
toted U جمع کردن مجموع
series U مجموع یک دنباله [ریاضی]
iambic U وابسته به وتد مجموع
bureaucracy U مجموع گماشتگان دولتی
bureaucracies U مجموع گماشتگان دولتی
baronage U مجموع بارونها و نجبا
sum of the terms of an infinite sequence U مجموع یک دنباله [ریاضی]
cordage U مجموع طنابهای کشتی
toting U جمع کردن مجموع
tote U جمع کردن مجموع
totes U جمع کردن مجموع
fore and aftring U مجموع بادبانهای کشتی
aggregate U مجموع جمع کردن
sewerage U مجموع مجرای فاضلاب
vocabularies U مجموع لغات یک زبان
total search result U مجموع نتیجه جستجو
mass diagram U منحنی مجموع بدهها
aggregates U مجموع جمع کردن
alpine combined U مجموع مسابقههای الپاین
imbic U دارای وتد مجموع
sum of squares of residual U مجموع مربعات باقیمانده
vocabulary U مجموع لغات یک زبان
sewarage U زهکشی مجموع مجاری فاضلاب
two person zero sum game U بازی دو نفره با مجموع صفر
total deformation U مجموع تمام تغییر شکلها
nordic combined U مجموع مسابقات اسکی نوردیک
gears U مجموع چرخهای دنده دار
geared U مجموع چرخهای دنده دار
gear مجموع چرخهای دنده دار
matmen U مجموع کشتی گیران و داوران
rigging U مجموع طناب و بادبانهای کشتی
ballot U رای مخفی مجموع اراء نوشته
armed forces U مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
pinning combination U مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
ballots U رای مخفی مجموع اراء نوشته
balloted U رای مخفی مجموع اراء نوشته
stroke play U مسابقه گلف با محاسبه مجموع ضربههای یک بازیگر
addition U عمل محاسباتی که مجموع دو عدد را حساب میکند
charactristic velocity U مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
additions U عمل محاسباتی که مجموع دو عدد را حساب میکند
addressing U نشانی یابی
locations U مکان یابی
debugger U اشکال یابی
calibration U خصلت یابی
position finding U موقعیت یابی
accesses U دست یابی
range finding U مسافت یابی
castaway U عمق یابی
acquisition U هدف یابی
quadricycle U چهارچرخه یابی
ranging U مسافت یابی
castaways U عمق یابی
marketing U بازار یابی
location U مکان یابی
obstacle sense U حس مانع یابی
insinuation U رخنه یابی
factoring U عامل یابی
fault detection U عیب یابی
fault diagnosis U عیب یابی
fault finding U عیب یابی
positioning U موقع یابی
i. and evdevolution U توان یابی
fringing U ریشه یابی
attainments U دست یابی
mark sensing U نشان یابی
error detection U خطا یابی
troubleshooting U عیب یابی
troubleshooting U اشکال یابی
accessing U دست یابی
cost finding U ارزش یابی
attainment U دست یابی
direction finding U جهت یابی
localization U موضع یابی
knowledge acquisition آگاهی یابی
goniometry U زاویه یابی
interpolation U میان یابی
matchmaking U زوج یابی
interpolations U درون یابی
interpolations U میان یابی
orientate U جهت یابی
sourcing U منابع یابی
achievements U دست یابی
interpolation U درون یابی
signal detection U علامت یابی
surveys U زمینه یابی
surveyed U زمینه یابی
survey U زمینه یابی
acquisitions U هدف یابی
orientates U جهت یابی
orientating U جهت یابی
orientation U جهت یابی
extrapolations U برون یابی
accessed U دست یابی
edging U حاشیه یابی
edgings U حاشیه یابی
extrapolation U برون یابی
access U دست یابی
termination U پایان یابی
achievement U دست یابی
patterning U طرح یابی
levelling U ارتفاع یابی
trapping U غلط یابی
assoil U اصل تغییر نکردنی مجموع یا حاصل ضرب بخشیدن
ice time U مجموع مدت بازی بازیگر دریک مسابقه یا در یک فصل
item scaling U مقیاس یابی پرسشها
ranging pole U شاخصهای مسافت یابی
extrapolated U برون یابی کردن
survey tests U ازمونهای زمینه یابی
job costing U هزینه یابی کار
random processing U با دست یابی تصادفی
radio direction finding U جهت یابی بی سیم
quick access U با دست یابی تند
performance evaluation U ارز یابی کارایی
three dimensional direction finding U جهت یابی فضایی
maximum direction finding U جهت یابی حداکثر
marginal costing U هزینه یابی نهایی
sound ranging U مسافت یابی صوتی
marginal costing U هزینه یابی نهائی
parallel access U با دست یابی موازی
space orientation U موقعیت یابی فضایی
locate mode U باب مکان یابی
localization of function U موضع یابی کارکرد
spatial orientation U موقعیت یابی فضایی
target aquisition U سیستم هدف یابی
sound U عمق یابی کردن
soundest U عمق یابی کردن
sounds U عمق یابی کردن
trace U رد یابی کردن نشان
plumb U ژرف یابی کردن
ranging U مسافت یابی کردن
absurdities test U ازمون مهمل یابی
acoustic minehunting U مین یابی صوتی
aerial target aquisition U هدف یابی هوایی
spot U مسافت یابی کردن
traces U رد یابی کردن نشان
traced U رد یابی کردن نشان
sounded U عمق یابی کردن
detailing U یات و مسیر یابی
detail U یات و مسیر یابی
interpolate U درون یابی کردن
interpolated U درون یابی کردن
interpolates U درون یابی کردن
extrapolate U برون یابی کردن
extrapolates U برون یابی کردن
extrapolating U برون یابی کردن
attitude survey U زمینه یابی نگرش
continuous levelling U تراز یابی پیوسته
excitor U عصب یابی محرک
cost unit U واحد هزینه یابی
cost centre U مرکز هزینه یابی
frigid manners U اطوارخنک یابی مزه
interpolating U درون یابی کردن
direction finding U جهت یابی کردن
spots U مسافت یابی کردن
extender board U وسیله عیب یابی
direction finding aerial U انتن جهت یابی
flash ranging U مسافت یابی نوری
direction finding station U پست جهت یابی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com