Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
nordic combined
U
مجموع مسابقات اسکی نوردیک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
egg position
U
حالت تخم مرغی در مسابقات سرعت اسکی
climbing wax
U
واکس مخصوص صعود دراسکی نوردیک
surfboards
U
تخته مخصوص اسکی روی اب اسکی ابی بازی کردن
surfboard
U
تخته مخصوص اسکی روی اب اسکی ابی بازی کردن
trick ski
U
اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
telemark
U
پیچ اسکی بجلو وجلو بردن ان از اسکی دیگر
ski
U
اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
dogger
U
اسکی باز ماهر در هات داگ اسکی
skis
U
اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
glm
U
روش اموزش اسکی به بزرگسالان با اسکی کوتاه
skied
U
اسکی کردن سرخوردن با اسکی روی برف
residual sum of squares
U
مجموع مجذورات انحرافات مجموع مربعات انحرافات مجموع مجذورات باقیمانده ها
diagonal
U
اسکی تورینگ و اسکی صحرانوردی
regression sum of squares
U
مجموع مجذورات رگرسیون مجموع مربعات رگرسیون
sum of squares of regression
U
مجموع مربعات رگرسیون مجموع مجذورات رگرسیون
outside
U
اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
outsides
U
اسکی بیرونی در منحنی پیچ لبه خارجی از منحنی پیچ اسکی
referee
U
داور مسابقات
commissioner
U
مدیر مسابقات
refereed
U
داور مسابقات
referees
U
داور مسابقات
commissioners
U
مدیر مسابقات
double elimination tournament
U
مسابقات دو حذفی
tournaments
U
تشکیل مسابقات
tournaments
U
مسابقات قهرمانی
tournament
U
تشکیل مسابقات
refereeing
U
داور مسابقات
arenas
U
میدان مسابقات
arena
U
میدان مسابقات
Track and field events .
U
مسابقات دو میدانی
tournament
U
مسابقات قهرمانی
slalom
U
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms
U
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
oarsmen
U
پارو زن مسابقات قایقرانی
umpires
U
سرداور داور مسابقات
refereeing
U
داور مسابقات شدن
umpired
U
سرداور داور مسابقات
referees
U
داور مسابقات شدن
umpire
U
سرداور داور مسابقات
stand
U
سکوب تماشاچیان مسابقات
Olympic
U
مربوط به مسابقات المپیک
umpiring
U
سرداور داور مسابقات
World Series
U
مسابقات نهایی بیسبال
refereed
U
داور مسابقات شدن
oarsman
U
پارو زن مسابقات قایقرانی
cups
U
گلدان جایزه مسابقات
referee
U
داور مسابقات شدن
semi-final
U
مسابقات نیم پایانی
cupped
U
گلدان جایزه مسابقات
cup
U
گلدان جایزه مسابقات
track and field
U
وابسته به مسابقات دوصحرایی یا میدانی
To win on points.
U
با امتیاز برنده شدن ( در مسابقات )
agonistic
U
وابسته به مسابقات باستانی یونان
field events
U
ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
field event
U
ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
Test match
U
مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
officiating
U
بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
Test matches
U
مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
officiates
U
بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
showdown
U
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
officiated
U
بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
officiate
U
بعنوان داور مسابقات را اداره کردن
showdowns
U
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
hunt meeting
U
برنامه مسابقات دو یا دو بامانع برای سوارکاران اماتور
swiss system
U
نوعی روش تعیین حریف در مسابقات شطرنج
olympiad
U
جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک
semifinalist
U
کسیکه بمرحله مسابقات نیمه نهایی رسیده
past performances
U
سوابق چاپی نتایج مسابقات اسب یا گرگ
To bet on something .
U
روی چیزی شرط بستن (مانند مسابقات وغیره )
roadwork
U
تمرین عملی برای مسابقات مشت زنی و غیره
The striker's injury puts a question mark over his being fit in time for the tournament.
U
آسیب مهاجم آمادگی سر موقع او
[مرد]
را برای مسابقات نامشخص می کند.
over all
U
مجموع
lumped
U
مجموع
lump
U
مجموع
lumps
U
مجموع
sums
U
مجموع
sum total
U
مجموع
ensemble
U
مجموع
sum
U
مجموع
ensembles
U
مجموع
amount
U
مجموع
totaling
U
مجموع
totalled
U
مجموع
summation
U
مجموع
total
U
مجموع
totaled
U
مجموع
totals
U
مجموع
totalling
U
مجموع
rootage
U
مجموع ریشه ها
triads
U
مجموع سه چیز
altogether
U
همگی مجموع
sum of squares
U
مجموع مربعات
sum of products
U
مجموع حاصلضرب
totyality
U
جمع مجموع
summated ratings
U
مجموع درجه ها
summation
U
مجموع یابی
triad
U
مجموع سه چیز
totality
U
تمامیت مجموع
tercet
U
مجموع سه چیز
sum of squares
U
مجموع مجذورات
modulo two sum
U
مجموع به پیمانه دو
iambus
U
وتد مجموع
sideways sum
U
مجموع جانبی
pentachord
U
مجموع پنج نت
logic sum
U
مجموع منطقی
checksum
U
مجموع مقابلهای
check sum
U
مجموع مقابلهای
iamb
U
وتد مجموع
anecdotage
U
مجموع حکایات
series
U
مجموع یک دنباله
[ریاضی]
vocabularies
U
مجموع لغات یک زبان
bureaucracies
U
مجموع گماشتگان دولتی
bureaucracy
U
مجموع گماشتگان دولتی
aggregates
U
مجموع جمع کردن
aggregate
U
مجموع جمع کردن
cordage
U
مجموع طنابهای کشتی
total search result
U
مجموع نتیجه جستجو
fore and aftring
U
مجموع بادبانهای کشتی
sewerage
U
مجموع مجرای فاضلاب
sum of the terms of an infinite sequence
U
مجموع یک دنباله
[ریاضی]
vocabulary
U
مجموع لغات یک زبان
iambic
U
وابسته به وتد مجموع
tote
U
جمع کردن مجموع
toted
U
جمع کردن مجموع
totes
U
جمع کردن مجموع
mass diagram
U
منحنی مجموع بدهها
sum of squares of residual
U
مجموع مربعات باقیمانده
toting
U
جمع کردن مجموع
imbic
U
دارای وتد مجموع
baronage
U
مجموع بارونها و نجبا
alpine combined
U
مجموع مسابقههای الپاین
matmen
U
مجموع کشتی گیران و داوران
gears
U
مجموع چرخهای دنده دار
geared
U
مجموع چرخهای دنده دار
gear
مجموع چرخهای دنده دار
sewarage
U
زهکشی مجموع مجاری فاضلاب
two person zero sum game
U
بازی دو نفره با مجموع صفر
total deformation
U
مجموع تمام تغییر شکلها
rigging
U
مجموع طناب و بادبانهای کشتی
skied
U
اسکی
ski
U
اسکی
skis
U
اسکی
ascii
U
اسکی
ballot
U
رای مخفی مجموع اراء نوشته
armed forces
U
مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
pinning combination
U
مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
balloted
U
رای مخفی مجموع اراء نوشته
ballots
U
رای مخفی مجموع اراء نوشته
wax
U
واکس اسکی
airplane turn
U
اسکی کوهی
skier
U
اسکی باز
skiier
U
اسکی باز
skis
U
چوب اسکی
uphill
U
اسکی سرعت
skied
U
چوب اسکی
downhill
U
اسکی سرعت
touring ski
U
اسکی تورینگ
ice-skates
U
اسکی روی یخ
ski
U
چوب اسکی
aquaplaning
U
اسکی روی اب
ski lift
U
تله اسکی
ascii code
U
رمز اسکی
turtleneck
U
یقه اسکی
hydro ski
U
اسکی ابی
hydro ski
U
اسکی روی اب
turtlenecks
U
یقه اسکی
langlauf
U
اسکی صحرانوردی
piste
U
پیست اسکی
cross county
U
اسکی صحرانوردی
skiers
U
اسکی باز
ski boot
U
چکمه اسکی
ski boot
U
کفس اسکی
ski pole
U
چوبدست اسکی
ski suit
U
لباس اسکی
ski tow
U
تله اسکی
ascii file
U
فایل اسکی
ice-skate
U
اسکی روی یخ
water-skis
U
اسکی ابی
ski jumps
U
پرش با اسکی
water-ski
U
اسکی ابی
ski lifts
U
تله اسکی
tip
U
نوعی اسکی
tipping
U
نوعی اسکی
skiing
U
اسکی بازی
skiing
U
ورزش اسکی
water ski
U
اسکی ابی
water-skied
U
اسکی ابی
ski jump
U
پرش با اسکی
binding
U
فیکساتور اسکی
waxed
U
واکس اسکی
ice skate
U
اسکی روی یخ
bindings
U
فیکساتور اسکی
waxes
U
واکس اسکی
additions
U
عمل محاسباتی که مجموع دو عدد را حساب میکند
charactristic velocity
U
مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
stroke play
U
مسابقه گلف با محاسبه مجموع ضربههای یک بازیگر
addition
U
عمل محاسباتی که مجموع دو عدد را حساب میکند
play off
U
درمسابقه حذفی شرکت کردن وابسته به مسابقات حذفی مسابقه حدفی
bleacher
U
کارگر پارچه سفیدکنی شستشو وسفیدکنی پارچه بلیط یا صندلی کم ارزش مسابقات ورزشی
water-skiing
U
اسکی بازی روی اب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com