English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
condensation trail U مجموعه وسایل انجماد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
electromagnetic profile U مجموعه اطلاعات مربوط به وسایل الکترومانیتکی والکترونیکی و رادار
solidifying process U روند انجماد جریان انجماد
scrapbook U مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
subset U مجموعه کوچک داده ها که خود بخشی از یک مجموعه بزرگتر هستند
scrapbooks U مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
restatement of the law U مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
universal U مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد
burster block U مجموعه منفجر کننده مجموعه خرج تلاش
cpu U سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
beach gear U وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
prevention of stripping U ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
character set U دخشگان مجموعه دخشه ها مجموعه کاراکترها
tackled U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackling U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle U درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
recover U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovers U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
mounting U وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
recovering U جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
excess property U وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
glaciation U انجماد
solidification U انجماد
frigidity U انجماد
freezing U انجماد
congealment U انجماد
anti freezer U ضد انجماد
solidus U خط انجماد
solidifying process U فرایند انجماد
solidification U انجماد استحکام
heat of solidification U گرمای انجماد
price freezing U انجماد قیمت
solidifying process U پروسه انجماد
regelation U انجماد مجدد
solidification point U نقطه انجماد
wage freeze U انجماد دستمزد
solidifying point U نقطه انجماد
solidifying process U مرحله انجماد
congelation U انجماد افسردگی
freezing point U نقطه انجماد
setting point U نقطه انجماد
crymetry U انجماد سنجی
cryogenic frezing U انجماد با سرمازایی
cryoscope U انجماد سنج
cryoscope U انجماد نما
freezing points U نقطه انجماد
congealing point U نقطه انجماد
condensation trail U مسیر انجماد
concretive U مایه انجماد
normal freezing point U نقطه انجماد متعارفی
cryoscopy U تعیین نقطه انجماد
crygenic region U ناحیه انجماد سنجی
cryoscopic U وابسته به انجماد سنجی
freezing point depression U نزول نقطه انجماد
cryoscopic constant U ثابت انجماد سنجی
channeled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels U واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
map U نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
maps U نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
bios U توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
lyophil U بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
lyophiled U بدست امده در اثرخشک شدن بوسیله انجماد
supercool U بدرجه سرمای زیر نقطه انجماد رسیدن
dispersal lays U محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
computation of replacement factors U محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
cisc U مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
red concept U جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
cryptoancillary equipment U وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
landing aids U وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
pioneer tools U وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
glaciology U علمی که در باره تجمع برف ویخ و انجماد در دورههای یخبندان بحث میکند
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic issue items U وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
cable assembly U مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
gynoecium U مجموعه الت مادگی گل مجموعه مادگی
kit U جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kits U جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
set U مجموعه
setting up U مجموعه
series U مجموعه
sets U مجموعه
combination U مجموعه
yardage U مجموعه
bundling U مجموعه
batches U مجموعه
aggregates U مجموعه
batch U یک مجموعه
batch U مجموعه
batches U یک مجموعه
caboodle U مجموعه
repertory U مجموعه
assemblies U مجموعه
aggregate U مجموعه
assortment U مجموعه
bundles U مجموعه
bundle U مجموعه
repertoire U مجموعه
assortments U مجموعه
empty set U مجموعه تهی
cable block U مجموعه کابل
libraries U مجموعه فایل ها
setting up U دوره مجموعه
complexes U گروهه مجموعه
library U مجموعه فایل ها
complex U گروهه مجموعه
nomenclature U مجموعه لغات
set U دوره مجموعه
character set U مجموعه علائم
cluster of galaxies U مجموعه کهکشانی
code set U مجموعه رمز
codex U مجموعه قوانین
canonical ensemble U مجموعه بندادی
sets U دوره مجموعه
gymnasiums U مجموعه ورزشی
data set U مجموعه داده ها
systems U مجموعه سازمان
system U مجموعه سازمان
mail application programming interface U مجموعه استانداردها
MAPI U مجموعه استانداردها
nomanclature U مجموعه اصطلاحات
proper subset U زیر مجموعه
product of sums U حاصلضرب مجموعه ها
null set U مجموعه پوچ
null set U مجموعه تهی
collection U اجتماع مجموعه
partial sum U پاره مجموعه
orthogonal set U مجموعه متعامد
omnium gatherum U مجموعه اشخاص
regular set U مجموعه منظم
gymnasium U مجموعه ورزشی
code U مجموعه قوانین
dynamics U مجموعه نیروها
bijouterie U مجموعه جواهرات
igniter train U مجموعه چاشنی
post U مجموعه پستی
post- U مجموعه پستی
posted U مجموعه پستی
posts U مجموعه پستی
instruction set U مجموعه دستورالعمل
bibliotheca U مجموعه کتب
library routine U روال مجموعه ها
master plan U نقشه مجموعه
master plans U نقشه مجموعه
omnium gatherum U مجموعه اشیا
universal set U مجموعه جهانی
television set U مجموعه تلویزیونی
working set U مجموعه دایر
triads U مجموعه سه تایی
test battery U مجموعه ازمون
triad U مجموعه سه تایی
set U مجموعه [ریاضی]
working set U مجموعه کاری
wiring U مجموعه سیم ها
set theory U تئوری مجموعه ها
void set U مجموعه تهی
universal set U مجموعه فراگیر
set theory U نظریه مجموعه ها
style sheet U مجموعه تعاریف
end product U مجموعه قطعات
collections U اجتماع مجموعه
use case U مجموعه ای از رویدادها
cuspidation U مجموعه تیزه ها
subset U زیر مجموعه
numeric U مجموعه کلیدها با اعداد
data set label U برچسب مجموعه داده ها
data set name U نام مجموعه داده ها
data set organization U سازماندهی مجموعه داده ها
thesauruses U قاموس مجموعه اطلاعات
thesaurus U قاموس مجموعه اطلاعات
union [set theory] U اجتماع [مجموعه] [ریاضی]
achievement battery مجموعه آزمون پیشرفت
consolidated pack ice U مجموعه یخهای شناور
Intersection [set theory] U اشتراک [مجموعه] [ریاضی]
dsn U نام مجموعه داده
condominium U مجموعه های آپارتمانی
language subset U زیر مجموعه زبان
machine instruction set U مجموعه دستورالعمل ماشین
set diagram [e.g. Euler or Venn diagram] U نمودار مجموعه [ریاضی]
ranged U مجموعه مقادیر مجاز
ranges U مجموعه مقادیر مجاز
series U [مجموعه نقش و نگاره ها]
convex set U مجموعه کوژ [ریاضی]
software U مجموعه کامل برنامه ها
generation data set U مجموعه دادههای تولیدی
set theory U نظریه مجموعه ها [ریاضی]
convex set U مجموعه محدب [ریاضی]
microprogram U مجموعه زیر دستورات
null U مجموعه حاوی صفرها
hayes command set U مجموعه فرمانهای هیز
range U مجموعه مقادیر مجاز
number U مجموعه مقادیر مجاز
numbers U مجموعه مقادیر مجاز
superset U مجموعه مرجع [ریاضی]
gatb U مجموعه ازمون استعدادعمومی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com