Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
span
U
مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد
spanned
U
مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد
spanning
U
مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد
spans
U
مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ranges
U
مجموعه مقادیرممکن بین بیشترین حد و کمترین حد
ranged
U
مجموعه مقادیرممکن بین بیشترین حد و کمترین حد
range
U
مجموعه مقادیرممکن بین بیشترین حد و کمترین حد
range
U
مجموعه مقادیر مجاز
number
U
مجموعه مقادیر مجاز
ranges
U
مجموعه مقادیر مجاز
numbers
U
مجموعه مقادیر مجاز
ranged
U
مجموعه مقادیر مجاز
huffman tree
U
درختی با کمترین مقادیر
tolerance
U
بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه
tolerances
U
بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه
auctioneering device
U
وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند
incremental computer
U
کامپیوتری که متغیرها را به صورت اختلاف بین مقادیر فعلی و مقادیر اولیه مطلق ذخیره میکند
initialize
U
تنظیم مقادیر یا پارامترها یا خط وط کنترلی به مقادیر اولیه اش تا امکان شروع مجدد برنامه یا فرآیند را بدهد
piggybacks
U
دستیابی غیر مجاز به سیستم کامپیوتری که باید از طریق کلمه رمز یا ترمینال کاربر مجاز انجام شود
piggyback
U
دستیابی غیر مجاز به سیستم کامپیوتری که باید از طریق کلمه رمز یا ترمینال کاربر مجاز انجام شود
legit
U
نمایش مجاز تاتر مجاز
scrapbooks
U
مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
subset
U
مجموعه کوچک داده ها که خود بخشی از یک مجموعه بزرگتر هستند
scrapbook
U
مجموعه عکسها وقطعاتی که از کتب مختلف بریده شده مجموعه
restatement of the law
U
مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
universal
U
مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد
burster block
U
مجموعه منفجر کننده مجموعه خرج تلاش
visiting correspondent
U
نماینده بازدید کننده مجاز نماینده مجاز رسانههای گروهی برای بازدید از صحنه عملیات یا قسمتهای ارتشی
character set
U
دخشگان مجموعه دخشه ها مجموعه کاراکترها
bill of quantites
U
فهرست مقادیر
posology
U
علم مقادیر
quantity surveryor
U
براوردکننده مقادیر
extreme values
U
مقادیر انتهایی
bill of quantities
U
فهرست مقادیر
multilevel
U
با مقادیر ممکن
extreme values
U
مقادیر کرانی
discrete values
U
مقادیر مجزا
critical values
U
مقادیر شاخص
characteristic values
U
مقادیر مشخصه
least
U
کمترین
the least amount
U
کمترین
minimum
U
کمترین
low tide
U
کمترین حد
maximum
U
بیشترین
utmost
U
بیشترین
most
U
بیشترین
uttermost
U
بیشترین
cisc
U
مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
quantily surveyor
U
براورد کننده مقادیر
parameter
U
مقادیر ثابت درمعادلات
parameters
U
مقادیر ثابت درمعادلات
quantity surveyor
U
براورد کننده مقادیر
posology
U
گفتار در مقادیر داروها
quantity surveyors
U
براورد کننده مقادیر
price cut to the bone
U
کمترین قیمت
to the very least
U
تا کمترین
[دست کم ]
the least amount
U
کمترین کار
neap tide
U
کمترین جذر و مد
minims
U
ذره کمترین
minim
U
ذره کمترین
bottom price
U
کمترین قیمت
minimum price
U
کمترین قیمت
rock-bottom price
U
کمترین قیمت
ground state
U
کمترین نیرو
peak demand
U
بیشترین تقاضا
maximum slope
U
بیشترین شیب
peak speed
U
بیشترین تندی
highest price
U
بیشترین قیمت
meanest
U
مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر
mean
U
مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر
meaner
U
مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر
it shall not be scathed
U
) کمترین اسیبی به ان نخواهدرسید
lsc
U
کاراکتر با کمترین ارزش
Without the least regard .
U
بدون کمترین ملاحظه یی
My salary is too small for me .
U
کمترین توجهی نکرد
minimal audible sound
U
کمترین صوت شنودپذیر
minimal changes method
U
روش کمترین تغییرات
neap season
U
فصل کمترین جزر و مد
last but not least
U
اخرین ولی نه کمترین
jnd
U
کمترین تفاوت محسوس
just noticeable difference
U
کمترین تفاوت محسوس
hurdle rate of return
U
کمترین نرخ بازده
least significant digit
U
رقم با کمترین ارزش
least squares method
U
روش کمترین مجذورات
method of least squares
U
روش کمترین مجذورات
make the most of
<idiom>
U
بیشترین سود را بردن
machine address
U
بیشترین مقدار یا حد یک سیستم
best profit output
U
محصول در بیشترین مقدارسود
superlatives
U
بیشترین درجه عالی
absolute address
U
بیشترین مقدار یا حد یک سیستم
superlative
U
بیشترین درجه عالی
interpolation
U
محاسبه مقادیر واسط بین دو نقط ه
interpolations
U
محاسبه مقادیر واسط بین دو نقط ه
metric system
U
سیستم مقادیر واوزان ومقیاسات متریک
zeroes
U
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
zeros
U
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
zero
U
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
power
U
حداکثر تلاش در کمترین زمان
powered
U
حداکثر تلاش در کمترین زمان
powering
U
حداکثر تلاش در کمترین زمان
powers
U
حداکثر تلاش در کمترین زمان
normalization
U
را در محل با کمترین ارزش می افزاید
minimal brain damage
U
کمترین اسیب مغزی موثر
upset price
U
کمترین بهای مقطوع درهراج
peak
U
بیشترین مقدار متغیر یا سیگنال
peaking
U
بیشترین مقدار متغیر یا سیگنال
best profit point
U
نقطه بیشترین مقدار سود
peaks
U
بیشترین مقدار متغیر یا سیگنال
ultimate strength
U
حاصلضرب بیشترین بار ممکن
salami technique
U
سرقت مقادیر کوچکی ازدارایی بسیار زیاد
scope
U
محدوده مقادیر که یک متغیر میتواند شامل شود
I dont have an earthly chance.
U
کمترین شانس راروی زمین ندارم
LSD
U
Digit Significant Least رقم با کمترین ارزش
peaking
U
زمانی که چیزی بیشترین حد استفاده را دارد
columns
U
چاپگری که بیشترین پهنای خط از حروف را دارد
available
U
بیشترین قدرت الکتریکی یا پردازش یک سیستم
make time
<idiom>
U
بیشترین مسافت را درکمترین وقت رفتن
peaks
U
زمانی که چیزی بیشترین حد استفاده را دارد
rated altitude
U
ارتفاعی که در ان موتورپیستونی بیشترین توان رادارد
peak
U
زمانی که چیزی بیشترین حد استفاده را دارد
column
U
چاپگری که بیشترین پهنای خط از حروف را دارد
authorized level of organization
U
سطح مجاز پرسنل سازمانی سطح مجاز سازمانی
instrument for absolute measurement
U
دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
rock-bottom
U
کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
rock bottom
U
کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
capacities
U
بیشترین نرخ انتقال داده روی یک کانال
peaking
U
زمانی در روز که بیشترین توان استفاده میشود
channeling
U
بیشترین نرخ ارسال داده روی یک کانال
channels
U
بیشترین نرخ ارسال داده روی یک کانال
capacity
U
بیشترین نرخ انتقال داده روی یک کانال
peaks
U
زمانی در روز که بیشترین توان استفاده میشود
channeled
U
بیشترین نرخ ارسال داده روی یک کانال
channel
U
بیشترین نرخ ارسال داده روی یک کانال
peak
U
زمانی در روز که بیشترین توان استفاده میشود
channelled
U
بیشترین نرخ ارسال داده روی یک کانال
tick mark
U
علامت گذاری در طول یک ترازو برای معین کردن مقادیر
references
U
مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر
reference
U
مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر
compact
U
کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار
compacts
U
کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار
machine
U
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
major cycle
U
کمترین زمان دستیابی به وسیله ذخیره سازی مکانیکی
machined
U
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
compacted
U
کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار
limen
U
کمترین تحریک عصبی که برای ایجاداحساس لازم است
machines
U
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
compacting
U
کمترین تعداد دستورات برنامه لازم برای یک کار
not to have a prayer of achieving something
U
کمترین شانس هم برای بانجام رسانیدن چیزی رانداشتن
throughput
U
بیشترین خروجی وسیله که با مشخصات اصلی مط ابق باشد
maximum
U
بیشترین حجم داده که قابل ذخیره سازی است
best rate of climb speed
U
سرعتی که با بیشترین ارتفاع در واحد زمان همراه است
physical record
U
بیشترین واحد داده که در یک عملیات قابل ارسال باشد
limiting speed
U
بیشترین سرعت نسبی فاهری هواپیمایی با شکل معین
bar graph
U
گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
bias
U
مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر
biases
U
مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر
columnar
U
گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند
crest clearing graph
U
نمودار تعیین کمترین درجه مربوط به حاشیه امنیت مانع
fans
U
بیشترین تعداد ورودی ها که یک مدار یا قطعه میتواند با آن کار کند
untimate load
U
بیشترین نیروئی که هر جزء سازهای بدون شکستن بایدتحمل کند
fanning
U
بیشترین تعداد ورودی ها که یک مدار یا قطعه میتواند با آن کار کند
integrated
U
روش سازمانی برای بازیابی و ورود داده با بیشترین کارایی
resolutions
U
بیشترین تعداد خط وط که یه تصویر را روی صفحه LRT تشکیل میدهند
activities
U
بیشترین تعداد کارهایی که در یک سیستم چند منظوره قابل اجراست
fanned
U
بیشترین تعداد ورودی ها که یک مدار یا قطعه میتواند با آن کار کند
activity
U
بیشترین تعداد کارهایی که در یک سیستم چند منظوره قابل اجراست
fan
U
بیشترین تعداد ورودی ها که یک مدار یا قطعه میتواند با آن کار کند
resolution
U
بیشترین تعداد خط وط که یه تصویر را روی صفحه LRT تشکیل میدهند
limiting velocity
U
بیشترین سرعت هواپیما تحت زاویه معین نسبت به افق
key
مهمترین ترمینال در سیستم کامپیوتری یا آنکه بیشترین تقدم را دارد
limits
U
محدودههای بیشترین حد از پیش تعیین شده برای اعداد در کامپیوتر
basic
U
کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند.
histogram
U
گرافی که روی آن مقادیر به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده می شوند
basics
U
کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند.
bar chart
U
گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده شده اند
elegant programming
U
نوشتن برنامه ساخت یافته با استفاده از کمترین تعداد دستور است
clearance volume
U
کمترین حجم سیلندر هنگامیکه پیستون در نقطه مرگ بالاقرار دارد
aggregates
U
بیشترین سرعتی که داده روی کانال مشخص میتواند ارسال شود
Shannon's Law
U
قانونی که بیشترین گنجایش محل اطلاعات را برای خط ارتباطی بیان کند
rates
U
بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
aggregate
U
بیشترین سرعتی که داده روی کانال مشخص میتواند ارسال شود
limit load
U
بیشترین باری که ممکن است در حالتی بر یک جزء یا قطعه وارد شود
rate
U
بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
tristimulus values
U
مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند
one level address
U
کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
specific code
U
کد برنامه که طوری نوشته شده است که فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند
logic seeking
U
چاپگری که میتواند اطلاع مورد نیاز را با کمترین جابجایی نوک تامین میکند
LSD
U
رقمی که محل سمت راست عدد را اشغال میکند و کمترین توان را دارد
duty rated
U
بیشترین تعداد عملیات که یک وسیله در یک زمان با مشخصات معلوم میتواند انجام دهد
best angle of climb airspeed
U
سرعتی در هواپیما که بیشترین افزایش ارتفاع دریک نقطه معین را سبب میشود
gynoecium
U
مجموعه الت مادگی گل مجموعه مادگی
cable assembly
U
مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
charts
U
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
chart
U
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charted
U
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charting
U
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
cruise control
U
کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
best economy mixture
U
نسبت متناسب سوخت و بنزین در موتورهای پیستونی جهت حصول بیشترین برد پروازی
minimal tree
U
درfکه گرههای آن به روش بهینه سازماندهی شده اند تا بیشترین کارایی را داشته باشند
actual address
U
کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اعمال میشود و فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند.
specific code
U
کد دودویی که مستقیماگ واحد پردازش مرکزی را هدایت می کنند و فقط از آدرس ها مقادیر مطلق استفاده میکند
nitralloy
U
قطعات نیتریده شده حاوی مقادیر جزئی کربن الومینیوم کرم منیزیوم و احتمالا گوگردو غیره
absolute address
U
کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اجرا میشود و فقط به مقادیر و آدرسهای مطلق نیاز دارد.
fanned
U
بیشترین تعداد ورودیهای که یک مداریا قطعه میتواند بدون محدود کردن نیرویش تحمل کند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com