Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
extraordinary general meeting
U
مجمع عمومی فوق العاده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
general assembly
U
مجمع عمومی
general meeting
U
مجمع عمومی
annual general meeting
U
مجمع عمومی سالانه
annual general meeting
U
مجمع عمومی سالیانه
statutory meeting
U
مجمع عمومی قانونی
AGMs
U
مجمع عمومی سالانه
AGM
U
مجمع عمومی سالانه
general meeting
U
مجمع عمومی شرکت
general meeting of share holders
U
مجمع عمومی صاحبان سهام
general assmbly of the united nations
U
مجمع عمومی سازمان ملل متحد
economic and social council
U
به نیابت از طرف مجمع عمومی است
proxy
U
نماینده صاحب سهم در مجمع عمومی صاحبان سهام وکیل
field allowance
U
فوق العاده ماموریت رزمی فوق العاده جنگی
general quarters
U
اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introduces
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce
U
بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware
U
ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
general orders
U
دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
general porpose
U
کارهای عمومی مصارف عمومی
convention
U
مجمع
meetings
U
مجمع
societies
U
مجمع
meeting
U
مجمع
conventions
U
مجمع
society
U
مجمع
assembly
U
مجمع
center
U
مجمع
convents
U
مجمع
convent
U
مجمع
assembly
U
مجمع نشست
the common wealth of learning
U
مجمع ادبا
clubs
U
کانون مجمع
national convention
U
مجمع ملی
lague
U
مجمع اتحادیه
constellation
U
مجمع الکواکب
archipelago
U
مجمع الجزایر
archipelagos
U
مجمع الجزایر
club
U
کانون مجمع
clubbed
U
کانون مجمع
clubbing
U
کانون مجمع
constellations
U
مجمع الکواکب
jamboree
U
مجمع پیشاهنگان خوشی
unlawful assembly
U
مجمع غیر قانونی
jamborees
U
مجمع پیشاهنگان خوشی
lague of nations
U
مجمع اتقاق ملل
international meeting
U
مجمع بین المللی
philippine islands
U
مجمع الجزایر فیلیپین
leaguer
U
عضو مجمع اتفاق ملل
league
U
مجمع جامعه متحد کردن یا شدن
leagues
U
مجمع جامعه متحد کردن یا شدن
indignation meeting
U
مجمع برای افهارتنفریا خشم همگانی
steering committee
U
کمیته مامورتهیه برنامه کار یک مجلس یا مجمع
nordic council
U
شورای اسکاندیناوی مجمع متشکل ازنمایندگان دانمارک
consolidated dining facility
U
تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
prodigious
<adj.>
U
فوق العاده
extra special
U
فوق العاده
startling
<adj.>
U
فوق العاده
stupendous
<adj.>
U
فوق العاده
wonderful
<adj.>
U
فوق العاده
wondrous
<adj.>
U
فوق العاده
metaphsical
U
خارق العاده
marvellous
[British]
<adj.>
U
فوق العاده
gobsmacking
[British]
[colloquial]
[amazing]
<adj.>
U
فوق العاده
astounding
<adj.>
U
فوق العاده
prodigious
<adj.>
U
خارق العاده
startling
<adj.>
U
خارق العاده
stupendous
<adj.>
U
خارق العاده
wonderful
<adj.>
U
خارق العاده
wondrous
<adj.>
U
خارق العاده
admirable
<adj.>
U
فوق العاده
marvellous
[British]
<adj.>
U
خارق العاده
amazing
<adj.>
U
فوق العاده
astonishing
<adj.>
U
فوق العاده
marvelous
[American]
<adj.>
U
خارق العاده
fantastic
U
خارق العاده
rewards
U
فوق العاده
rewarded
U
فوق العاده
reward
U
فوق العاده
singular
U
خارق العاده
singular
U
فوق العاده
inestimable
U
فوق العاده
phenomenally
U
خارق العاده
phenomenally
U
فوق العاده
phenomenal
U
خارق العاده
phenomenal
U
فوق العاده
extraordinary
U
فوق العاده
remarkably
U
فوق العاده
terrific
U
فوق العاده
precious
U
فوق العاده
marvelous
[American]
<adj.>
U
فوق العاده
supernatural
U
فوق العاده
fantastical
U
خارق العاده
nonpar
<adj.>
U
خارق العاده
nonpar
<adj.>
U
فوق العاده
admirable
<adj.>
U
خارق العاده
amazing
<adj.>
U
خارق العاده
transnormal
U
فوق العاده
astonishing
<adj.>
U
خارق العاده
allowance
U
فوق العاده
gobsmacking
[British]
[colloquial]
[amazing]
<adj.>
U
خارق العاده
weirder
U
خارق العاده
weirdest
U
خارق العاده
strenuous
U
فوق العاده
rewardable
U
فوق العاده
ripsnorting
U
فوق العاده
weird
U
خارق العاده
out of the ordinary
U
فوق العاده
astounding
<adj.>
U
خارق العاده
allowances
U
فوق العاده
special session
U
جلسه فوق العاده
a terrific time
U
مدت فوق العاده
supernaturally
U
بطور خارق العاده
an outstanding time
U
مدت فوق العاده
ripsnorter
U
چیز فوق العاده
overactive
U
فوق العاده فعال
overhelming
U
زیاد فوق العاده
overrider
U
حق دلالی فوق العاده
rarely beautiful
U
استثنائی یافوق العاده
monstrous cruelly
U
بیرحمی فوق العاده
flight pay
U
فوق العاده پرواز
extraordinarily
U
بطور فوق العاده
whizbang
U
ممتاز خارق العاده
combat pay
U
فوق العاده جنگی
combat pay
U
فوق العاده رزمی
extremely high
U
فوق العاده زیاد
extreme values
U
ارزشهای فوق العاده
thaumaturgy
U
کار خارق العاده
supersubtle
U
فوق العاده فریف
emergency ration
U
جیره فوق العاده
envoy extraordiinary
U
فرستاده فوق العاده
thaumaturgic
U
خارق العاده سحر
envoy extraordiinary
U
نماینده فوق العاده
extra charge
U
هزینه فوق العاده
aviation pay
U
فوق العاده پرواز
whizzbang
U
ممتاز خارق العاده
wonderfully well
U
فوق العاده خوب
unusually
U
بطور فوق العاده
wonderfully
U
عجیبانه فوق العاده
emergency loading
U
بارگذاری فوق العاده
special session
U
نشست فوق العاده
extraordinary meeting
U
نشست فوق العاده
fitting allowance
U
فوق العاده مناسب
rarely
U
بطور فوق العاده
ambasador extraordinary
U
سفیر فوق العاده
supersensitive
U
فوق العاده حساس
supersubtlety
U
فرافت فوق العاده
invaluable
U
فوق العاده گرانبها
freezing
U
فوق العاده سرد
emergencies
U
فوق العاده اضطراری
ice-cold
U
فوق العاده سرد
extras
U
فوق العاده اضافی
enormously
U
فوق العاده زیاد
jitters
U
عصبانیت فوق العاده
emolument
U
حق الزحمه فوق العاده
extra
U
فوق العاده اضافی
extra-
U
فوق العاده اضافی
emergency
U
فوق العاده اضطراری
emoluments
U
حق الزحمه فوق العاده
breakneck
U
فوق العاده خطرناک
ice cold
U
فوق العاده سرد
undercool
U
فوق العاده سرد کردن
unco
U
غیر عادی خارق العاده
allowance
U
فوق العاده و هزینهء سفر
allowances
U
فوق العاده و هزینهء سفر
thaumaturgic
U
مربوط به معجزه یا کارخارق العاده
ultrahigh frequency
U
فرکانس فوق العاده زیاد
costs an arm and a leg
<idiom>
U
[فوق العاده پرخرج یا گران]
forcemajeure
U
حادثه فوق العاده یا غیرمترقبه
he is no grat shakes
U
انقدرهاخوب یافوق العاده نیست
She eats extraordinary quantities.
U
او
[زن]
مقدار فوق العاده ای را می خورد.
it is unusually large
U
فوق العاده بزرگ است
emergency
U
امر فوق العاده و غیره منتظره
wonder worker
U
ادم خارق العاده و صاحب کرامت
set the world on fire
<idiom>
کاری فوق العاده انجام دادن
emergencies
U
امر فوق العاده و غیره منتظره
monstrously
U
بطور شگفت انگیز یا خارق العاده
hyperirritability
U
حساسیت واستعداد تحریک فوق العاده
supersensitive
U
ماسوره یا مین فوق العاده حساس
emergence
U
امر فوق العاده و غیره منتظره
hyperphysical
U
خارق العاده مافوق قوه بدنی ومادی
hypersensitive
U
دارای حساسیت فوق العاده خیلی حساس
base pay
U
حقوق ثابت بدون مزایا وفوق العاده
green thumb
U
استعداد و قدرت فوق العاده درپروراندن گیاهان
common carrier
U
موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
tearjerker
U
نمایش یاداستان فوق العاده هیجان انگیز واحساساتی
worthy of remark
U
قابل ملاحظه برجسته مشهور فوق العاده استثنائی
tear jerking
U
نمایش یاداستان فوق العاده هیجان انگیز واحساساتی
daimon
U
خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
daemon
U
خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
superfluid
U
جسم یامایع دارای قدرت هدایت فوق العاده
international development association
U
مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
bat money
U
فوق العاده افسران بابت حمل ونقل بنه سفر
Ditterling
U
[تزئینات خارق العاده شمال اروپا به سبک گروتسکو بی تناسب]
bat allowance
U
فوق العاده افسران بابت حمل ونقل بنه سفر
k ration
U
بسته کوچک مواد غذایی ارتشی برای موارد فوق العاده
supertropical bleach
U
نوعی ماده ضدعفونی فوق العاده قوی مخصوص مناطق حاره
thaumaturge
U
کسیکه که کارهای خارق العاده ومعجزه نما میکند خرق عادت کن
middlemen
U
دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com