Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
lancination
U
مجروح سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
injured
U
مجروح
wounded
U
مجروح
ulcerous
U
مجروح
critically wounded
U
شدیدا مجروح
critically wounded
U
مجروح خطرناک
lacerable
U
مجروح شدنی
bowline on the bight
U
گره مجروح کش
wound
U
مجروح کردن
wounding
U
مجروح کردن
lacerated
U
قلب مجروح
wounds
U
مجروح کردن
lacerate
U
مجروح کردن ازردن
lacerates
U
مجروح کردن ازردن
lacerating
U
مجروح کردن ازردن
wound
U
جریحه مجروح کردن
wounds
U
جریحه مجروح کردن
wounding
U
جریحه مجروح کردن
frets
U
جویدن مجروح کردن
fret
U
جویدن مجروح کردن
There are people injured.
چند نفر مجروح شده اند.
Many people were hurt when the boiler exploded.
U
وقتیکه دیگ بخار ترکید خیلیها مجروح شدند
spike
U
ضربه زدن یا مجروح کردن کسی با میخ ته کفش
calk
U
: سرخوردن روی یخ بانعل یالگد اسب مجروح شدن
year and day
U
مدتی که اگر مجروح ضمن ان بمیردموضوع قتل عمد تلقی میشود
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
pavement
U
کف سازی
compaction
U
تو پر سازی
flection
U
خم سازی
deflexion
U
خم سازی
repk lection
U
پر سازی
individualization
U
تک سازی
individualised
U
تک سازی
individualises
U
تک سازی
individualising
U
تک سازی
individualize
U
تک سازی
individualizes
U
تک سازی
individualizing
U
تک سازی
bridgework
U
پل سازی
pavements
U
کف سازی
individualized
U
تک سازی
flooring
U
کف سازی
truncation
U
بی سر سازی
retortion
U
کج سازی
retortion
U
خم سازی
individuation
U
تک سازی
stylization
U
مد سازی
idolization
U
بت سازی
local anasthesia
U
سر سازی
padding
U
له سازی
bridge building
U
پل سازی
synchronizing
U
همزمان سازی
illuminations
U
روشن سازی
illumination
U
روشن سازی
metabolic
U
سوخت و سازی
modulation
U
سوار سازی
sterilization
U
سترون سازی
integration
U
مجتمع سازی
secretion
U
پنهان سازی
cooling
U
خنک سازی
substructures
U
زیر سازی
detection
U
نمایان سازی
substructure
U
زیر سازی
brewing
U
ابجو سازی
rustication
U
دهاتی سازی
mimicry
U
شکلک سازی
afforestation
U
جنگل سازی
reclamation
U
اباد سازی
bedding
U
ثابت سازی
prefabrication
U
پیش سازی
miniaturization
U
کوچک سازی
detection
U
اشکار سازی
equating
U
هم ارز سازی
precipitousness work
U
خلاصه سازی
simplifies
U
ساده سازی
simplify
U
ساده سازی
simplifying
U
ساده سازی
disclosure
U
فاش سازی
doping
U
ناخالص سازی
disclosures
U
فاش سازی
bedding
U
محکم سازی
overturn
U
واژگون سازی
sculptures
U
پیکره سازی
evacuation
U
تهی سازی
negation
U
خنثی سازی
idealises
U
دلخواه سازی
braziers
U
برنج سازی
brazier
U
برنج سازی
shipbuilding
U
کشتی سازی
regionalism
U
منطقه سازی
coaching
U
اماده سازی
renewal
U
تازه سازی
idealised
U
دلخواه سازی
sculptures
U
مجسمه سازی
sculpture
U
پیکره سازی
sculpture
U
مجسمه سازی
refreshingly
U
دوباره سازی
refreshing
U
دوباره سازی
reconstructions
U
دوباره سازی
reconstruction
U
دوباره سازی
renewals
U
تازه سازی
flooding
U
غرقه سازی
intriguing
U
زمینه سازی
intrigues
U
زمینه سازی
stacking
U
پشته سازی
refrigeration
U
سرد سازی
preformation
U
پیش سازی
modernization
U
نوین سازی
procurance
U
فراهم سازی
conditioning
U
شایسته سازی
tuning
U
میزان سازی
overturns
U
واژگون سازی
latticework
U
شبکه سازی
idealizing
U
دلخواه سازی
intrigue
U
زمینه سازی
modeling
U
نمونه سازی
scenery
U
صحنه سازی
idealising
U
دلخواه سازی
histrionics
U
صحنه سازی
plaster of Paris
U
گچ مجسمه سازی
idealize
U
دلخواه سازی
idealized
U
دلخواه سازی
idealizes
U
دلخواه سازی
overturned
U
واژگون سازی
displacement
U
جانشین سازی
sheet metal work
U
حلبی سازی
simulations
U
همانند سازی
simulations
U
فاهر سازی
simulations
U
شبیه سازی
simulation
U
همانند سازی
series production
U
سری سازی
separatism
U
جدا سازی
packing
U
فشرده سازی
sanguification
U
خون سازی
saponification
U
صابون سازی
scenography
U
مجلس سازی
scorification
U
تفاله سازی
wording
U
عبارت سازی
sedimentation
U
رسوب سازی
segmentation
U
قطعه سازی
oscillations
U
نوسان سازی
oscillation
U
نوسان سازی
resolving
U
برطرف سازی
sensitization
U
حساس سازی
forgery
U
صورت سازی
forgery
U
سند سازی
forgeries
U
صورت سازی
forgeries
U
سند سازی
solidification
U
سفت سازی
solutions
U
چاره سازی
solution
U
چاره سازی
stripping
U
برهنه سازی
soilure
U
الوده سازی
soapmaking
U
صابون سازی
simulation
U
فاهر سازی
simulation
U
شبیه سازی
ship building
U
کشتی سازی
notification
U
اگاه سازی
relocation
U
جابجا سازی
simplifcation
U
ساده سازی
sinter
U
کلوخه سازی
reductions
U
ساده سازی
reduction
U
ساده سازی
roofing
U
سقف سازی
implementation
U
پیاده سازی
spoliation
U
تباه سازی
bedding
U
کف سازی بسترسازی
rarafaction
U
رقیق سازی
strangling
U
خفه سازی
rarafaction
U
لطیف سازی
re construction
U
دوباره سازی
rearrngement
U
پس وپیش سازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com