English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 76 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
omnifarious U متنوع رنگارنگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
variorum U متنوع
varietal U متنوع
variegation U متنوع
varied U متنوع
variegated U متنوع
diverse U متنوع
diversifies U متنوع کردن
diversify U متنوع کردن
diversifying U متنوع کردن
invariant U غیر متنوع
variegator U متنوع کننده
vaudeville U نمایش متنوع
manifold U متنوع کردن
wide-ranging U متنوع - گوناگون
diversified U متنوع کردن
miscellaneously U بطور متنوع
versatile U متحرک متنوع و مختلط
varies U متنوع ساختن تنوع دادن به
vary U متنوع ساختن تنوع دادن به
smorgasbord U میز غذاهای متنوع که شخص از ان انتخاب میکند
varieties U نمایشی که مرکب از چند قطعه متنوع باشد
variety U نمایشی که مرکب از چند قطعه متنوع باشد
parti coloured U رنگارنگ
polychrome U رنگارنگ
polychromic U رنگارنگ
colourful U رنگارنگ
polychromatic U رنگارنگ
party coloured U رنگارنگ
joseph's coat U کت رنگارنگ
painted U رنگارنگ
pied U رنگارنگ
colorful U رنگارنگ
colorings U رنگارنگ
colourings U رنگارنگ
many coloured U رنگارنگ
multicolored U رنگارنگ
paned U رنگارنگ
kaleidoscopic U رنگارنگ
Technicolor U رنگارنگ
variegated U رنگارنگ
versicolour U رنگارنگ
versicolor U رنگارنگ
motley U رنگارنگ
all-rounder U همه فنحریف, کسی که مهارتهای متنوع و زیادی دارد
trogon U مرغان رنگارنگ
polychromy U نقاشی رنگارنگ
variegate U رنگارنگ کردن
plychromy U نقاشی رنگارنگ
pied U پرنده رنگارنگ
grnish U نقش رنگارنگ
keuper U مارن رنگارنگ
medleys U مختلط رنگارنگ
piebald U رنگارنگ ناجور
painted lady U پروانه رنگارنگ
onyx U عقیق رنگارنگ
medley U مختلط رنگارنگ
tragopan U قرقاول رنگارنگ هندی
dapple U چیزی با نقاط رنگارنگ
varied U دارای رنگهای گوناگون رنگارنگ
ingrain U خطوط وخالهای رنگارنگ کاغذدیواری
mottle U با خالهای رنگارنگ نشان گذاردن
oculate U دارای چشم ها یاخالهای رنگارنگ
willemite U سنگ معدنی رنگارنگ متبلور
triggerfish U ماهیان رنگارنگ دارای بدن ضخیم
onyx marble U سنگ مرمری که رکههای رنگارنگ دارد
granite paper U کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
harlequin U لودهای که درنمایش هاولال بازی هاجامه رنگارنگ میپوشد
beach ball U توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
beach balls U توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
The Pied Piper of Hamelin U فلوت زن رنگارنگ هاملن [با نوازش موشها را تلسم میکرد و به رودخانه میبرد غرق شوند]
motley U مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
variegate U جورواجور کردن متنوع کردن
dithering U ترکیب نقطههای رنگارنگ برای یک رنگ جدید یک روش گرافیکی کامپیوتر برای افزودن شدت نور نمایش
variety U متنوع جور وا جور
varieties U متنوع جور وا جور
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com