Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 187 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
i undertake to pay that sum
U
متعهد میشوم که ان مبلغ رابپردازم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bond
U
سندی که به موجب ان خود ووارث و اوصیا و مباشرین امورش را به پرداخت مبلغ معینی به دیگری متعهد میکند
i will be security for him
U
من ضامن او میشوم
it gives me the hump
U
کوک میشوم
i sort of feel sick
U
یک جوری میشوم
i will t. you to open thedoor
U
ممنون میشوم اگر در را بازکنید
quantities
U
مبلغ
promoter
U
مبلغ
quantity
U
مبلغ
amount
U
: مبلغ
amount
U
مبلغ
propagandist
U
مبلغ
amounted
U
: مبلغ
amounted
U
مبلغ
amounting
U
مبلغ
amounts
U
: مبلغ
amounts
U
مبلغ
amounting
U
: مبلغ
summa
U
مبلغ
promoters
U
مبلغ
tot
U
مبلغ
tots
U
مبلغ
lump sum
U
مبلغ کل
lump sums
U
مبلغ کل
sums
U
مبلغ
sum
U
مبلغ
propagandists
U
مبلغ
quantum
U
مبلغ
chicken feed
U
مبلغ ناچیز
converter
U
مبلغ مذهبی
pittance
U
مبلغ جزئی
pin money
U
مبلغ ناچیز
missionaries
U
مبلغ مذهبی
carry forward
U
مبلغ منقول
evengelist
U
مبلغ مسیحی
entirenss
U
جمع کل مبلغ کل
dribblet
U
مبلغ کوچک
convertor
U
مبلغ مذهبی
backing
U
مبلغ شرطبندی
balance of the amount
U
باقیمانده مبلغ
missionary
U
مبلغ مذهبی
gross amount
U
مبلغ ناخالص
missioner
U
مبلغ مذهبی
twopence
U
مبلغ دو پنس
prices
U
مبلغ شرطبندی
price
U
مبلغ شرطبندی
turnover
U
مبلغ فروش
roundest
U
مبلغ زیاد
round
U
مبلغ زیاد
the entire sum
U
تمامی مبلغ
to figure up
مبلغ یا میزان
premium
U
مبلغ بیمه
premiums
U
مبلغ بیمه
guaranty
U
متعهد له
obligor
U
متعهد
guarantors
U
متعهد
guarantor
U
متعهد
obligee
U
متعهد له
obligator
U
متعهد
committed
[to]
<adj.>
U
متعهد
[به]
warrantee
U
متعهد له
promisor
U
متعهد
promiser
U
متعهد
warranter
U
متعهد
warrantor
U
متعهد
promisee
U
متعهد له
warranty
U
متعهد
sureties
U
متعهد
subscribers
U
متعهد
subscriber
U
متعهد
underwriter
U
متعهد
underwriters
U
متعهد
surety
U
متعهد
warranties
U
متعهد
deductible
U
مبلغ قابل کسر
hike
U
مبلغ رابالا بردن
it was a
U
مبلغ زیادی بود
hiked
U
مبلغ رابالا بردن
exaggerated
U
مبلغ اغراق امیز
hikes
U
مبلغ رابالا بردن
hiking
U
مبلغ رابالا بردن
ratal
U
مبلغ مشمول مالیات
capitalization
U
جمع مبلغ سرمایه
pledging
U
متعهد کردن
pledged
U
متعهد کردن
to bind
U
متعهد ساختن
stalwart
<adj.>
U
با وفا
[متعهد]
pledges
U
متعهد کردن
guaranteed
U
ضامن متعهد
guarantees
U
ضامن متعهد
guarantee
U
ضامن متعهد
engage
U
متعهد کردن
engage
U
متعهد شدن
engages
U
متعهد کردن
nonaligned
U
غیر متعهد
non-aligned
U
غیر متعهد
pledge
U
متعهد کردن
engages
U
متعهد شدن
bailee
U
ضامن و متعهد
plight
U
متعهد شدن
plight
U
متعهد کردن
guarantors
U
کفیل متعهد
professed
U
متعهد مدعی
guarantor
U
کفیل متعهد
federating
U
متعهد کرد
federates
U
متعهد کرد
federated
U
متعهد کرد
federate
U
متعهد کرد
What is this amount for?
U
این مبلغ برای چیست؟
It was some consikerable amount.
U
مبلغ قابل ملاحظه ای بود
Fine words butter no parsnips.
U
از تعارف کم کم وبر مبلغ افزای
surcharge
U
مبلغ جریمه نرخ اضافی
even money
U
مبلغ مساوی در شرط بندی
investment
U
مبلغ سرمایه گذاری شده
blank check
U
چک امضاء شده بدون مبلغ
surcharges
U
مبلغ جریمه نرخ اضافی
investments
U
مبلغ سرمایه گذاری شده
engage
U
نامزدکردن متعهد کردن
guarantee
U
تکفل کردن متعهد له
release from the obligation
U
ابراء ذمه متعهد
guarantees
U
تکفل کردن متعهد له
engages
U
نامزدکردن متعهد کردن
guaranteed
U
تکفل کردن متعهد له
binds
U
متعهد وملزم ساختن
nonalignment
U
کشور غیر متعهد
bind
U
متعهد وملزم ساختن
handicap stake
U
مسابقهای که مبلغ شرطبندی از صاحبان اسبهاست
outlay
U
مبلغ سرمایه گذاری شده خرج
entry fee
U
مبلغ پرداختی برای شرکت درمسابقه
bond discount
U
تنزل مبلغ اسمی اوراق قرضه
The return on the bonds amounts to ...
U
مبلغ بازده اوراق بهادار برابراست با ...
net amount payable to contractor
U
مبلغ خالص قابل پرداخت به پیمانکار
pledged
U
متعهد شدن التزام دادن
pledge
U
متعهد شدن التزام دادن
Can I pin you down to that?
U
شما را به این متعهد بکنم؟
obliges
U
متعهد شدن لطف کردن
obliged
U
متعهد شدن لطف کردن
oblige
U
متعهد شدن لطف کردن
pledging
U
متعهد شدن التزام دادن
gage
U
شرط بستن متعهد شدن
pledges
U
متعهد شدن التزام دادن
working capital
U
مبلغ اضافی سرمایه جاری پس از کسر بدهی
debt discount
U
تفاوت ارزش اسمی بدهی واصل مبلغ
He deducts the amount from the invoice.
U
او
[مرد]
این مبلغ را از حساب کسر می کند.
discounted cash flow
U
مبلغ تنزیل شده پرداختها وهزینههای اتی
to undertake to do something
U
رسما متعهد به انجام کاری شدن
to pin somebody down on something
U
کسی را به چیزی متعهد و ملتزم کردن
to commit yourself to do something
U
خود را به انجام امری متعهد نمودن
to engage yourself to do something
U
خود را به انجام امری متعهد نمودن
nonalignment
U
روش سیاسی غیر متعهد بودن
The borrower is absolutely free to use the amount.
U
وام گیرنده کاملا مختار به استفاده ازاین مبلغ است .
cash and carry
U
نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash-and-carry
U
نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
small claim
U
ادعانامه یا تقاضای خسارتی که مبلغ ان از 00001 ریال کمتر است
regressive tax
U
مالیاتی که به نسبت کم شدن مبلغ پایه مالیات تنزل کند
cash-and-carries
U
نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
face value
U
مبلغ اسمی مبلغی که روی سکه اسکناس و یا سهام نوشته شده است
minuteman
U
داوطلبانی که متعهد بودند بمحض احضار حاضر بخدمت نظام شوند
implied assumpist
U
تعهد غیر رسمی که از نحوه عمل متعهد ناشی و استنباط میشود
dificiency
U
نقصان درامد و عدم کفایت مبلغ پیش بینی شده جهت اجرای کار
clearing a bill
U
محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
valued policy
U
بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
undertakers
U
کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
undertaker
U
کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
undertaking
U
کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
association for system management
U
یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
asm
U
Yystems for Associationیک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کندanagement
gurantee
U
عبارت از ان است که دولت یا دولتهایی طی معاهدهای متعهد شوند که انچه را قادر باشند جهت انجام امر معینی انجام دهند
uncommitted
U
غیر متعهد نشده تعهد نشده
undertakes
U
متعهد شدن عهده دار شدن
undertake
U
متعهد شدن عهده دار شدن
undertaken
U
متعهد شدن عهده دار شدن
poundage
U
مبلغ به پوند وزن به پوند
compensation trading
U
معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
subscribes
U
ابونه شدن متعهد شدن
subscribing
U
ابونه شدن متعهد شدن
subscribe
U
ابونه شدن متعهد شدن
subscribed
U
ابونه شدن متعهد شدن
del credere agent
U
نمایندهای که متعهد به وصول طلبها میباشد نمایندهای که وصول مطالبات راتقبل مینماید
due bill
U
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
undertake
U
عهده دار شدن بر عهده گرفتن متعهد شدن
nonaligned
U
کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
undertaken
U
عهده دار شدن بر عهده گرفتن متعهد شدن
undertakes
U
عهده دار شدن بر عهده گرفتن متعهد شدن
trusted
U
تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trusts
U
تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trust
U
تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com