Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hereof
U
متعلق باین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hereat
U
باین
hereto
U
باین
hereunto
U
باین
hereat
U
باین دلیل
hereaway
U
باین طرف
so large
U
باین بزرگی
so soon
U
باین زودی
In this order. In this way.
U
باین ترتیب
to this effect
U
باین معنی
many happy returns of the day
U
صد سال باین سالهابرسید
so
U
خیلی باین زیادی
jibe
U
ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
jibing
U
ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
jibes
U
ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
jibed
U
ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
gibes
U
ناگهان باین سو و ان سو حرکت کردن
I have finally come to the conclusion that…
U
با لاخره باین نتیجه رسیدم که ...
so much for that
U
تا اینجاراجع باین موضوع بس است
infallibilism
U
اعتقاد باین اصل که پاپ خطانمیکند
We shall look into the matter in due ( good ) time .
U
درموقع مناسب باین مطلب رسیدگه خواهد شد
bar mitzvahs
U
جشنی که برای رسیدن پسر باین سن بر پامیشود
bar mitzvah
U
جشنی که برای رسیدن پسر باین سن بر پامیشود
guillemot
U
نشان نقل قول باین شکل " " گیومه
animalism
U
نفس پرستی اعتقاد باین که انسان جانوری بیش نیست
thereof=of that
U
متعلق به ان
thereof
U
متعلق به ان
anaclitic
U
متعلق به
appurtenant
U
متعلق
dependent
U
متعلق
therof
U
متعلق بان
subscriber's line
U
خط متعلق به مشترک
chromic
U
متعلق به کرومیوم
hypnic
U
متعلق بخواب
hempen
U
متعلق به شاهدانه
adamic
U
متعلق به ادم
conventual
U
متعلق بخانقاه
arcadian
U
متعلق به ارکاد
alary
U
متعلق به بال
attached
U
مربوط متعلق
my
U
متعلق بمن
heraldic
U
متعلق به منادی
our
U
متعلق بما
bridal
U
متعلق بعروس
eolithic
U
متعلق به اغاز عصرسنگ
government owned industries
U
صنایع متعلق بدولت
oversea
U
متعلق بماوراء دریاها
subscriber's loop
U
حلقه متعلق به مشترک
It belongs to him personally.
U
متعلق بشخص اوست
archiepiscopal
U
متعلق به اسقف بزرگ
waterside
U
متعلق به کناردریا ساحل
acromial
U
متعلق بنوک شانه
ci devant
U
متعلق بدوره سابق
then
U
متعلق بان زمان
non-human
U
غیر متعلق به نژاد انسان
alar
U
متعلق به پیوندگاه درخت یابرگ
proprietary
U
متعلق به ملاک وابسته به مالک
stablemate
U
اسب مسابقه متعلق به یک گروه
epigraphical
U
سرلوحهای متعلق به کتیبه یاسرلوحه
epigraphic
U
سرلوحهای متعلق به کتیبه یاسرلوحه
non human
U
غیر متعلق به نژاد انسان
accipitrine
U
متعلق به مرغان شکاری بازمانند
hostile
U
متعلق به دشمن خصومت امیز
quicquid plantatur solo , solo cedit
U
منضمات و نمائات زمین متعلق به ان است
portfolio entry
U
قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
zoon
U
هر یک از حیوانات منفرد متعلق به حیوان مرکب
domains
U
اطلاع یا برنامه که متعلق به عموم است
this house belong tome
U
این خانه متعلق بمن است
domain
U
اطلاع یا برنامه که متعلق به عموم است
piscary
U
ازادی ماهیگیری در ابهای متعلق به غیر
private
U
متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
transmarine
U
واقع در انسوی دریا متعلق به ماوراء بحار
privates
U
متعلق به شخصی یا شرکتی بودن , غیر عمومی
no man's land
U
سرزمین میان دو کشور که متعلق به هیچ یک از ان دو نباشد
commonest
U
متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
commoners
U
متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
common
U
متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
libraries
U
مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
library
U
مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند
extra atmospheric
U
متعلق بفضای بیرون ازجو خارج الجوی
associated company
U
شرکتی که 05درصد سرمایه ان متعلق به دیگری است
preatorian
U
وابسته به متعلق گارد ویژه سربازی که جزگاردویژه است
chain stores
U
فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain store
U
فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
encipher
U
تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
kame
U
تپه کوچک متشکله ازسنگ وخاک اب اورد متعلق بدوره یخبندان
neotropical
U
متعلق به امریکای جنوبی ونواحی گرمسیری امریکای شمالی
Medici Mamluk rug
U
قالی مدیسه مملوک
[این فرش متعلق به قرن شانزدم میلادی می باشد که به تازگی کشف و در موزه پالازو ایتالیا نگهداری می شود و دارای سه ترنج هشت وجهی است.]
pertain
U
مربوط بودن متعلق بودن
pertained
U
مربوط بودن متعلق بودن
pertains
U
مربوط بودن متعلق بودن
individual
U
منحصر بفرد متعلق بفرد
your
U
مربوط به شما متعلق به شما
appertaining
U
مربوط بودن متعلق بودن
appertain
U
مربوط بودن متعلق بودن
appertained
U
مربوط بودن متعلق بودن
individuals
U
منحصر بفرد متعلق بفرد
appertains
U
مربوط بودن متعلق بودن
praetorial
U
متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com