English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
air dispatcher U متصدی بارریزی هوایی متصدی پرتاب بار از هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
necrologist U متصدی فهرست مردگان متصدی تهیه اگهی در باره مرگهای تازه
taximan U متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
controlled pattern U بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
airdrop U بارریزی هوایی
extraction parchute U چتر بارریزی از هواپیما
airdrop platform U سکوی بارریزی هوایی
airdrop container U جعبه مخصوص بارریزی هوایی
aerial platform U سکوی مخصوص بارریزی هوایی
air delivery platform U پالت مخصوص بارریزی هوایی
gravity drop U پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
platform load U بار اماده برای بارریزی هوایی
in charge U متصدی
incumbent U متصدی
operators U متصدی
incumbents U متصدی
runners U متصدی
runner U متصدی
warden U متصدی
clerk U متصدی
responsible U متصدی
operator U متصدی
quartermaster U متصدی
quartermasters U متصدی
user U متصدی
operators U متصدی ها
users U متصدی ها
clerks U متصدی
vacant U بی متصدی
operator U متصدی
yard man U متصدی محوطه
unattended U بدون متصدی
operator command U فرمان متصدی
radio operator U متصدی بی سیم
officers U مامور متصدی
signal man U متصدی علائم
time keeper U متصدی اوقات
freshwater king U متصدی اب شیرین کن
machine operator U متصدی ماشین
acting U کفیل متصدی
signalman U متصدی علائم
ruling U رایج متصدی
winch driver U متصدی دوار
chartulary U متصدی بایگانی
radioman U متصدی بی سیم
cataloger U متصدی کاتالوگ
receptionist U متصدی پذیرش
infirmarian U متصدی بیمارستان
operator console U پیشانه متصدی
ammunition handler U متصدی مهمات
officer U مامور متصدی
rulings U رایج متصدی
cataloguer U متصدی کاتالوگ
harbour master U متصدی بندر
salespeople U متصدی فروش
salesperson U متصدی فروش
operator U متصدی دستگاه
curators U نگهبان متصدی
turf accountants U متصدی شرطبندی
operator U متصدی ماشین
salespersons U متصدی فروش
curator U نگهبان متصدی
receivers U متصدی دریافت
radar operator U متصدی رادار
receiver U متصدی دریافت
fitters U متصدی نصب
radarman U متصدی رادار
fitter U متصدی نصب
supplier U متصدی ملزومات
suppliers U متصدی ملزومات
operators U متصدی دستگاه
groundskeeper U متصدی زمین
auctioneer U متصدی حراج
auctioneers U متصدی مزایده
radar man U متصدی رادار
adman U متصدی اعلانات
auctioneers U متصدی حراج
litter bearer U متصدی برانکارد
operators U متصدی ماشین
auctioneer U متصدی مزایده
prothonotary U متصدی امضاء احکام
pressmen U متصدی ماشین چاپ
my p U متصدی پیش ازمن
oilking U متصدی سوخت و اب کشتی
stevedores U متصدی بارگیری و تخلیه
church warden U متصدی دارایی کلیسا
plate layer U متصدی تعمیر خط اهن
pressman U متصدی ماشین چاپ
teletypist U متصدی دوره نگاره
stevedore U متصدی بارگیری و تخلیه
hold captain U متصدی انبار کشتی
orchardist U متصدی باغ میوه
titular charge daffaires U متصدی شغل سیاسی
time keeper U متصدی اوقات کار
biddy U متصدی نظافت خانه
data entry operator U متصدی داده دهی
liftman U اسانسورچی متصدی اسانسور
carriers U متصدی حمل و نقل
orchardman U متصدی باغ میوه
carrier U متصدی حمل و نقل
boiler maker U متصدی دیگ بخار
forwarder U متصدی حمل و نقل
forwarding agent U متصدی حمل ونقل
army postal clerk U متصدی پست ارتشی
common carrier U متصدی حمل ونقل
titular U متصدی دارای عنوانی
majordomo U متصدی امور خانوادگی
liquidators U متصدی امورتصفیه شرکت
keypunch operator U متصدی منگنه زنی
word processing operator U متصدی پردازش کلمه
mess treasurer U متصدی صندوق باشگاه
watertender U متصدی مخازن اب ناو
officer U متصدی ضابط عدلیه
peripheral equipment operator U متصدی تجهیزات جانبی
liquidator U متصدی امورتصفیه شرکت
heaters U متصدی گرم کردن
wagoner U متصدی حمل ونقل
ammunition handler U متصدی جابجایی مهمات
prontonotary U متصدی امضاء احکام
fish warden U متصدی امور شیلات
turf accountant متصدی شرط بندی
officers U متصدی ضابط عدلیه
heater U متصدی گرم کردن
contracting officer U افسر متصدی پیمان
stoker U متصدی سوخت کوره
pointers U متصدی کنترل درجه توپ
stevedore U متصدی بارگیری و حمل و نقل
to put in possession U مالکیت دادن متصدی کردن
stevedore U متصدی یانافر بارگیری وباراندازی
billposter U متصدی نصب اعلانات بدیوارهاوغیره
pointer U متصدی کنترل درجه توپ
stevedores U متصدی یانافر بارگیری وباراندازی
bee-keepers U متصدی نگهداری از زنبور عسل
machinist U ماشینیست متصدی دستگاه تراش
machinists U ماشینیست متصدی دستگاه تراش
forwarder's receipt U رسید متصدی حمل و نقل
bee-keeper U متصدی نگهداری از زنبور عسل
checkman U متصدی کنترل اب دیگ بخار
weeder U متصدی چیدن علف هرزه
gamekeeper U متصدی جانوران شکاری قرقچی
gamekeepers U متصدی جانوران شکاری قرقچی
vigorish U سود متصدی شرط بندی
throttleman U متصدی دستگیره سرعت ناو
proetor U متصدی امور قضایی وکشوری
fireman U متصدی اتش خانه موتور
firemen U متصدی اتش خانه موتور
account executive U متصدی رسیدگی به حساب مشتریها
time keeper U متصدی ثبت اوقات کار
signal box U توقف گاه متصدی علائم
engineman U درجه دار متصدی موتور
stevedores U متصدی بارگیری و حمل و نقل
signal boxes U توقف گاه متصدی علائم
pantler U متصدی ابدارخانه و خوراک خانه
stickboy U متصدی نگهداری چوبهای هاکی
stenotypisht U متصدی دستگاه ضبط سخنرانی
blast furnaceman U مسئول یا متصدی کوره بلند
harbour master U مسئول بندر متصدی لنگرگاه
major-domo U متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
vertical control operator U متصدی اندازه گیری تراز وارتفاع
major-domos U متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
aviarist U کسی که مرغداری میکند متصدی مرغان
brakeman U متصدی ترمز ماشین وترن وغیره
major domo U متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
hotwalker U متصدی گرداندن اسب بعد ازمسابقه
common carrier U متصدی حمل ونقل حامل مشترک
masters of ceremonies U متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
master of ceremonies U متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
pointers U متصدی کنترل ارتفاع لوله توپ
clerk of the scale U متصدی توزین سوارکار ووسایلش پس از مسابقه
sacristan U متصدی حفافت فروف مقدسه کلیسا
pointer U متصدی کنترل ارتفاع لوله توپ
pollster U متصدی اخذرای یا مراجعه به اراء عمومی
king of arms U متصدی تشخیص وتعیین نشانهای خانوادگی
sacrist U متصدی نگهداری فروف مقدسه کلیسا
pollsters U متصدی اخذرای یا مراجعه به اراء عمومی
lictor U پیشرو حاکم وغیره متصدی مجازات
raid clerk U نگهبان یا متصدی مرکزاطلاعات سیستم اعلام خطرهوایی
verderor U متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
verderer U متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
propety man U متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
property master U متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
verger U متصدی نشان دادن محل جلوس مردم در کلیسا
parish clerk U کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
lord of misrule U متصدی وسرپرست تفریحات ونمایشات مخصوص عید تولد مسیح
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
drop height U ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
bartenders U کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
bartender U کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
aerographer's mate U کمک ثبات هواشناسی متصدی چارت هواشناسی
aerial delivery U پرتاب هوایی
air extraction U پرتاب بار از هواپیما
central U متصدی مرکز تلفن مرکزی مرکزی
drop point U نقطه پرتاب عده ها یا کالا از هواپیما
computed air release point U نقطه پرتاب اولین چترباز یابار از هواپیما
ship U کشتی هوایی هواپیما
ships U کشتی هوایی هواپیما
airspeed U سرعت هوایی هواپیما
airspeeds U سرعت هوایی هواپیما
air miss U تصادم هوایی دو هواپیما
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com