Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gynecologist
U
متخصص بیماریهای زنان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
osteopaths
U
متخصص بیماریهای استخوان
osteopath
U
متخصص بیماریهای استخوان
gastroenterologist
U
متخصص بیماریهای معده وروده
eliza
U
برنامهای که مباحثه یک بیمار را بایک متخصص بیماریهای دماغی شبیه سازی میکند
accoucheur
U
پزشک متخصص قابلگی وبیماریهای زنان
social disease
U
بیماریهای مقاربتی بیماریهای شایع در اجتماع
fireworker
U
متخصص اتش بازی متخصص مرمیات وموشکهای جنگی متخصص مواد منفجره و اتش زنه
tacticians
U
متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
tactician
U
متخصص کار بردن یکانها متخصص تدابیر جنگی تاکتیسین
he was nothing of an expert
U
هیچ متخصص نبود متخصص کجا بود
dermatosis
U
بیماریهای پوستی
venereal diseases
U
بیماریهای امیزشی
pediatrician
U
ویژه گر بیماریهای کودکان
virosis
U
ابتلا به بیماریهای ویروسی
general practitioner
U
پزشک بیماریهای عمومی
venereology
U
پزشکی بیماریهای امیزشی
venereologist
U
ویژه گر بیماریهای امیزشی یامقاربتی
urologist
U
ویژه گر بیماریهای دستگاه ادرار
radiologists
U
متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologist
U
متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
otolaryngology
U
رشته بیماریهای گوش و گلو و بینی
big heads
U
انواع بیماریهای دامی که نشان آن آماس سر وگردن است
big head
U
انواع بیماریهای دامی که نشان آن آماس سر وگردن است
tetter
U
بیماریهای تاول دار پوست مثل زرد زخم
endodontics
U
شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
endodontia
U
شاخهای از دندانپزشکی که درباره بیماریهای حفره میانی دندان بحث میکند
bill of health
U
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
applaudingly
U
کف زنان
fair sex
U
زنان
womankind
U
زنان
feminine
U
زنان
womenfolk
U
زنان
wifely
U
درخور زنان
womanish
U
مربوط به زن یا زنان
womankind
U
گروه زنان
menses
U
قاعدگی زنان
period
U
قاعده زنان
boxers
U
مشت زنان
gyringly
U
چرخ زنان
reelingly
U
چرخ زنان
the female sex
U
زنان ودختران
pantingly
U
نفس زنان
womanly
U
در خور زنان
womenfolk
U
جماعت زنان
when will women have the vote?
U
زنان کی حق رای
women's army corps
U
ارتش زنان
women's dres
U
جامه زنان
menstruation
U
قاعدگی در زنان
petticoats rule
U
تسلط زنان
vauntingly
U
لاف زنان
hirsutism
U
نابجارویی مو در زنان
mutch
U
زنان وکودکان
gynocracy
U
حکومت زنان
flutteringly
U
پروبال زنان
feminity
U
طبقه زنان
plumes
U
پر کلاه زنان تل
evadingly
U
طفره زنان
asymetrical bars
U
پارالل زنان
periods
U
قاعده زنان
uneven parallel bars
U
پارالل زنان
boastingly
U
لاف زنان
demimonde
U
زنان هرزه
catamenia
U
قاعدگی زنان
beauty
U
زنان زیبا
beauties
U
زنان زیبا
plume
U
پر کلاه زنان تل
gaspingly
U
نفس زنان
feminicide
U
قتل زنان
gynaecocracy
U
حکومت زنان
greensickness
U
کم خونی زنان
gynecocracy
U
حکومت زنان
gynecology
U
پزشکی زنان
music stool
U
کرسی پیانو زنان
lothario
U
گمراه کننده زنان
columbia round
U
تیراندازی مخصوص زنان
to catch napping
U
چرت زنان گرفتن
catamenia
U
عادت ماهیانه زنان
ladykiller
U
مرد محبوب زنان
chlorosis
U
سبزرنگی زنان کم خون
demimonde
U
جهان زنان هرجایی
feminists
U
طرفدار حقوق زنان
premenstrual
U
قبل از قاعدگی زنان
feminist
U
طرفدار حقوق زنان
ladykillers
U
مرد محبوب زنان
phlegmasia alba dolens
U
ورم سفیدران زنان
female participation rate
U
نرخ مشارکت زنان
menstruation
U
قاعدگی زنان طمث
women's army corps
U
قسمت زنان ارتش
fluor
U
قاعدگی زنان سیال
sapphism
U
همجنس خواهی زنان
feminism
U
برابری طلبی زنان
women labor force
U
نیروی کار زنان
heat
U
تحریک جنسی زنان
heats
U
تحریک جنسی زنان
evadingly
U
گریز زنان بابهانه یاحیله
diva
U
سردسته زنان خواننده اپرا
gynaecophysiology
U
علم ووفایف جهازتناسلی زنان
leucorrhoea
U
سوزنک مزمن غیرمسری زنان
steatopygia
U
بزرگی وفربهی کفل زنان
plead for the widow
U
در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
housecoats
U
لباسی که زنان درخانه می پوشند
suffragette
U
زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
suffragettes
U
زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
a comparison of men's salaries with those of women
U
مقایسه حقوق مردان با زنان
housecoat
U
لباسی که زنان درخانه می پوشند
women students
U
زنان دانش اموز محصلین اناث
YWCAs
U
مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
YWCA
U
مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
modiste
U
کسی که کلاه وجامه زنان رامیفروشد
phlegmasia dolens
U
ران زنان ژماس سیاهرگهای نفاسی
hairdos
U
ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
hysteria
U
غش یابیهوشی وحمله در زنان هیجان زیاد
hairdo
U
ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
sapphic vice
U
شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
wimple
U
روسری زنان قرون وسطی چرخ
whites
U
سوزنک مزمن غیر مسری زنان
chatelaine
U
زنجیرکمربند که زنان کلیدوساعت ومدادومانندانهابدان می اویزند
height of the volleyball net
U
34/2متر برای مردان و 42/2 متربرای زنان
abbess
U
رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
abbesses
U
رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
lady paramount
U
بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
gallant
U
متعارف وخوش زبان درپیش زنان
greensick
U
مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
ladies' men
U
مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
hereford round
U
مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
sanitary napkins
U
دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
sanitary napkin
U
دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
lady's man
U
مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
ladies' man
U
مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
triathlon
U
مسابقه سه گانه بین زنان شامل دو 001 متر
squire of dames
U
کسی که همراه زنان میرودیابیشتردرگروه انان داخل میشود
bluestocking
U
منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
purdah
U
برای پوشیدن زنان ازدیدارمردان بویژه در هند پارچه پردهای
bluestockings
U
منسوب به جمعیت زنان جوراب ابی درقرن هیجدهم زن فاضله
experts
U
متخصص
geriatrist
U
متخصص
geriatrician
U
متخصص
stylist
U
متخصص مد
stylists
U
متخصص مد
adhoc
U
متخصص
skilled
U
متخصص
expert
U
متخصص
osteopathist
U
متخصص
specialists
U
متخصص
au fait
U
متخصص
rhinologist
U
متخصص
specialist
U
متخصص
quarantining
U
در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantined
U
در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantine
U
در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantines
U
در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
finishing school
U
اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
ducking stool
U
کرسی ای که زنان بدکاررابدان بسته ودراب پرت کرده غوطه میدادند
finishing schools
U
اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
e. advice
U
نظر متخصص
computer professional
U
متخصص کامپیوتر
theolog
U
متخصص الهیات
computer specialist
U
متخصص کامپیوتر
cost accountant
U
متخصص ارزیابی
specialist engineering
U
مهندس متخصص
hygeist
U
متخصص بهداشت
hygienist
U
متخصص بهداشت
anaesthetist
U
متخصص بیهوشی
media specialist
U
متخصص رسانه ها
ophlhalmologist
U
متخصص چشم
hydropathist
U
متخصص اب درمانی
outrebound
U
متخصص ریباند
gas man
U
متخصص گاز
pomologist
U
متخصص میوه
financial e.
U
متخصص مالی
skilled witness
U
شاهد متخصص
skilled workers
U
کارگران متخصص
hydrologist
U
متخصص اب شناسی
financier
U
متخصص مالی
actuary
U
متخصص بیمه
technician
U
متخصص تکنیسین
economists
U
متخصص اقتصاد
actuaries
U
متخصص بیمه
an expert accountant
U
حسابدار متخصص
neurologist
U
متخصص اعصاب
expert
U
متخصص کارشناس
algebraist
U
متخصص جبرومقابله
technicians
U
متخصص فنی
financiers
U
متخصص مالی
skilled
U
متخصص تخصصی
clinician
U
متخصص بالینی
clinicians
U
متخصص بالینی
technicians
U
متخصص تکنیسین
economist
U
متخصص اقتصاد
proficient
U
حاذق متخصص
theologian
U
متخصص الهیات
cambist
U
متخصص ارز
geophysicists
U
متخصص ژئوفیزیک
geophysicist
U
متخصص ژئوفیزیک
theologians
U
متخصص الهیات
ceramicist
U
متخصص سفالگری
electrician
U
متخصص برق
toxicologist
U
متخصص زهرشناسی
electricians
U
متخصص برق
aurist
U
متخصص گوش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com