English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 26 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sorrier U متاثر
sorriest U متاثر
sorry U متاثر
regretful U متاثر
touched U متاثر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
affects U متاثر کردن
tuch U متاثر کردن
move U متاثر ساختن
affect U متاثر کردن
moved U متاثر ساختن
moves U متاثر ساختن
dullest U متاثر کند کردن
dull U متاثر کند کردن
to affect somebody U کسی را متاثر کردن
touches U رسیدن به متاثر کردن
dulls U متاثر کند کردن
dulling U متاثر کند کردن
touch U رسیدن به متاثر کردن
dulled U متاثر کند کردن
duller U متاثر کند کردن
agonise U معذب ساختن متاثر کردن
touches U متاثر شدن لمس دست زنی
touch U متاثر شدن لمس دست زنی
Indian style U [سبک معماری هندی متاثر از فرهنگ غربی]
Historicism U [معماری متاثر از زمان گذشته بخصوص معماری احیای مذهبی]
Japonaiserie U [از بعد از نیمه قرن نوزدهم میلادی طراحی ژاپنی متاثر از فرهنگ غرب بویژه در صنایع دستی و زیبایی شناسی بوجود آمد.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com