Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pluviometric
U
مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rain gage
U
وسیله سنجش میزان بارندگی
rain discharge
U
حجم بارندگی در یک حوزه تقسیم بر مدت ریزش بارندگی
measuring technique
U
متد سنجش اسلوب سنجش فن سنجش فن اندازه گیری
scalar
U
توضیح دادنی بوسیله عددی بر روی ترازو قابل سنجش با ترازو سنجش مدرج
ppi gauge
U
معیار سنجش استاندارد بار معیار سنجش ابعاد استانداردبستههای پستی
sets
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer
U
دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
snowfalls
U
بارندگی
rainfall
U
بارندگی
rain fall
U
بارندگی
snowfall
U
بارندگی
onfall
U
بارندگی
the rainy season
U
بارندگی
precipitation of moisture
U
بارندگی
table
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
rains
U
بارندگی باریدن
rained
U
بارندگی باریدن
downpour
U
بارندگی زیاد
raining
U
بارندگی باریدن
downpours
U
بارندگی زیاد
rainfall intensity
U
شدت بارندگی
rain
U
بارندگی باریدن
monsoon
U
موسم بارندگی
effective rainfall
U
بارندگی موثر
monsoons
U
موسم بارندگی
onding
U
بارندگی زیاد
annual precipitation
U
بارندگی سالیانه
hyerograph
U
نقشه بارندگی
precipitation
U
میزان بارندگی
average annual precipitation
U
متوسط بارندگی سالینه
hyetology
U
علم یا مبحث بارندگی
lapseratc
U
میزان بارندگی به نسبت بلندی ها
rainfall area
U
منطقه بارش ناحیه بارندگی
these cloud promise rain
این ابرها خبر از بارندگی میدهند
ephemeral stream
U
رودی که درموقع بارندگی اب در ان جریان دارد
These clouds are a sign of rain .
این ابرها علامت بارندگی است
intensity of rain fall
U
شدت بارندگی که بامیلیمتردرساعت مشخص میشود
wet year
U
سالی که میزان بارندگی از حد معمول سالیانه بیشتراست
dry year
U
سالی که میزان بارندگی در ان از حد معمول کمتر است
defaulting
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index
U
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
quady
U
رودی که فقط در فصل بارندگی جریان دارد و دربقیه فصول خشک میباشد
dosages
U
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosage
U
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
law of demand
U
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
nonary
U
مبنی بر عد د نه
expressive of
U
مبنی بر
denoting
U
مبنی بر
based on
U
مبنی بر
reposing upon
U
مبنی بر
based
U
مبنی
bassedon or basedupon
U
مبنی بر
polytheistic
U
مبنی بر شرک
theorematic
U
مبنی بر قاعده
revocatory
U
مبنی بر فسخ
suppositional
U
مبنی بر فرض
purposive
U
مبنی برمنظور
heretical
U
مبنی برفساد
sophistic
U
مبنی بر مغالطه
polytheeistic
U
مبنی بر شرک
paraphrastic
U
مبنی برتفسیر
ill advised
U
مبنی بر بی اطلاعی
ill-advised
U
مبنی بر بی اطلاعی
licentious
U
مبنی بر هرزگی
abstentious
U
مبنی برپرهیزکاری
geomantic
U
مبنی بر رمل
fratricidal
U
مبنی بربرادرکشی
euphuistic
U
مبنی برتصنع
equivocatory
U
مبنی برایهام
empiric
U
مبنی بر تجربه
castigatory
U
مبنی برتنبیه
dualistic
U
مبنی برخداشناس
deprecative
U
مبنی بربیمیلی
prophetic
U
مبنی بر پیشگویی
impostrous
U
مبنی بر شیادی
observational
U
مبنی بر مشاهده
egotistic
U
مبنی بر خودپسندی
octonary
U
مبنی برهشت
octonal
U
مبنی برهشت
monometallic
U
مبنی بر یک فلز
selective
U
مبنی بر انتخاب
selectively
U
مبنی بر انتخاب
misogynic
U
مبنی بربیزاری از زن
mediatorial
U
مبنی بر میانجیگری
matricidal
U
مبنی بر مادرکشی
irreverential
U
مبنی بر بی حرمتی
inversive
U
مبنی بر قلب
causal
U
مبنی بر سبب
condolatory
U
مبنی برهمدردی
investigative
U
مبنی بر رسیدگی
to the effect that
U
مبنی براینکه
visitorial
U
مبنی بر سرکشی
usurious
U
مبنی بررباخواری
bandwidth
U
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money
U
مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
pantheistic
U
مبنی بر وحدت وجود
negotiatory
U
مبنی بر معامله یا گفتگو
negatory
U
مبنی بر نفی یا انکار
censorial
U
مبنی بر بازرسی مطبوعات و
well intentioned
U
مبنی بر نیت خوب
scepsis
U
فلسفه مبنی برتردید
skepsisŠskepticŠetc
U
فلسفه مبنی برتردید
a posteriori
U
مبنی بر تجربه و مشاهده
documental
U
مبنی برمدرک یاسند
orthoepic
U
مبنی بر درست خوانی
historic
U
معروف مبنی بر تاریخ
rose coloured
U
مبنی برخوش بینی
cavilling
U
مبنی برخرده گیری
acclamatory
U
مبنی برهلهله و تحسین
oblatory
U
مبنی بر نذر یا هدیه
rationalistic
U
مبنی براصالت عقل
documentaries
U
مبنی بر مدرک یا سند
documentary
U
مبنی بر مدرک یا سند
procrastinatory
U
مبنی برمسامحه یاتعلل
precrastinative
U
مبنی بر مسامحه یا تعلل
resumptive
U
مبنی برادامه یاتجدید
retrocessive
U
مبنی برواگذاری ثانوی
polygamic
U
مبنی بر تعدد ازواج
phonologic
U
مبنی بر صدا شناسی
royalistic
U
مبنی برسلطنت خواهی
elenctic
U
مبنی برتکذیب منطقی
inquisitorial
U
مبنی بربازجویی زیاد
papistic
U
مبنی برپاپ پرستی
rationalistic
U
مبنی براستدلال عقلی
illusional
U
مبنی باشتباه بینائی
appreciatively
U
مبنی بر قدردانی قدرشناس
appreciative
U
مبنی بر قدردانی قدرشناس
sensuously
U
مبنی بر لذات جسمانی
deliberative
U
مبنی بر تامل و مشاوره
commutative
U
مبنی بر تبدیل یامبادله
irrepentant
U
مبنی بر عدم پشیمانی
compatriotic
U
مبنی برهم میهنی
naturalistic
U
مبنی بر طبیعت بازی
insinuative
U
مبنی بر خود شیرینی
in perspective
U
مبنی براصول منافرومرایا
sentimental
U
مبنی بر احساسات یا عقیده
individualistic
U
مبنی بر استقلال تکی
sensuous
U
مبنی بر لذات جسمانی
soritical
U
مبنی برقیام مسلسل
egoistic
U
مبنی بر اثصول خودپرستی
investigatory
U
تحقیقی مبنی بر رسیدگی
hyetography
U
نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
petitory
U
مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
doctrinal
U
عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
slaughterous
U
مبنی بر خونریزی و کشتار کشنده
traditional
U
مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
intuitive
U
مبنی بردرک یا انتقال مستقیم
imperialistic
U
مبنی برطرفداری از حکومت امپریالیستی
evidentiary
U
مبنی برمدرک مدرک دار
pre-emptive
U
عمل مبنی بر اخذ شفعه
federative
U
مبنی بر سازمان کشورهای متحد
associational
U
مبنی بر شرکت یا معاشرت متداعی
atheistical
U
مبنی برانکار هستی خدا
consensual
U
مبنی بر رضایت طرفین رضایتی
euphonical
U
مبنی برخوش صدایی یاسهولت ادا
renunciative
U
مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
ritualistic
U
مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
iconoclastic
U
مبنی بر بت شکنی یا شمایل ویران کنی
renunciatory
U
مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
humoristic
U
مبنی بربذله گویی یا فکاهی نویسی
abjuratory
U
پیمان شکنی مبنی بر نقض عهد
storm water
U
فاضلاب ناشی از بارندگی فاضلاب سطحی
deistical
U
مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
revisional
U
مبنی برتجدید نظر یا تجدید چاپ تازه
prefectorial
U
مبنی براموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یا مبصران
plebiscitary
U
وابسته به اراعموم اهالی مبنی بر یا افهارعقیده عامه
traditinal
U
مبنی بر حدیث یاخبر روایت شده نقلی
empircism
U
روش و فرضیهای که مبنی برتجربه و ازمایش باشد
deistic
U
مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
catechetical
U
مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
communalistic
U
مبنی برحکومت بوسیله استقلال داخلی بخش ها
augural
U
تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
measurement
U
سنجش
assessment
U
سنجش
measure
U
سنجش
g
U
سنجش
measurements
U
سنجش
assessments
U
سنجش
scaling
U
سنجش
evaluations
U
سنجش
appraisal
U
سنجش
ponderation
U
سنجش
evaluation
U
سنجش
ponderingly
U
با سنجش
poneration
U
سنجش
measurment
U
سنجش
appraisals
U
سنجش
ponder
U
سنجش
deliberation
U
سنجش
deliberations
U
سنجش
pondered
U
سنجش
scalar
U
سنجش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com