Perdic | مبنی بر سرکشی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 177 (8 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	visitorial U	مبنی بر سرکشی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	poll [email] U	سرکشی، سرکشی کردن [رایانامه]
	inobedience U	سرکشی
	contumaciousness U	سرکشی
	visitational U	سرکشی
	intractability U	سرکشی
	unruliness U	سرکشی
	mulishness U	سرکشی
	indiscipline U	سرکشی
	inspection U	سرکشی
	rebellions U	سرکشی
	rebellion U	سرکشی
	contumacy U	سرکشی
	fieriness U	سرکشی
	refractorily U	با سرکشی
	indocility U	سرکشی
	fractiousness U	سرکشی
	recalcitrance U	تمرد سرکشی
	inspecting U	سرکشی کردن
	contumaciously U	ازروی سرکشی
	inspects U	سرکشی کردن
	inspected U	سرکشی کردن
	recalcitrancy U	تمرد سرکشی
	inspect U	سرکشی کردن
	oversees U	سرکشی کردن به
	visitation U	سرکشی عیادت
	visitations U	سرکشی عیادت
	mutinies U	تمرد سرکشی
	overseeing U	سرکشی کردن به
	mutiny U	تمرد سرکشی
	oversee U	سرکشی کردن به
	mutionusly U	از روی سرکشی یا تمرد
	fractiously U	ازروی سرکشی عبوسانه
	In the nature of things, young people often rebel against their parents. U	طبعا جوانان اغلب با پدر و مادر خود سرکشی می کنند. .
	denoting U	مبنی بر
	reposing upon U	مبنی بر
	based U	مبنی
	expressive of U	مبنی بر
	based on U	مبنی بر
	bassedon or basedupon U	مبنی بر
	nonary U	مبنی بر عد د نه
	equivocatory U	مبنی برایهام
	geomantic U	مبنی بر رمل
	deprecative U	مبنی بربیمیلی
	fratricidal U	مبنی بربرادرکشی
	dualistic U	مبنی برخداشناس
	empiric U	مبنی بر تجربه
	mediatorial U	مبنی بر میانجیگری
	euphuistic U	مبنی برتصنع
	impostrous U	مبنی بر شیادی
	irreverential U	مبنی بر بی حرمتی
	revocatory U	مبنی بر فسخ
	polytheistic U	مبنی بر شرک
	polytheeistic U	مبنی بر شرک
	octonary U	مبنی برهشت
	sophistic U	مبنی بر مغالطه
	suppositional U	مبنی بر فرض
	theorematic U	مبنی بر قاعده
	paraphrastic U	مبنی برتفسیر
	to the effect that U	مبنی براینکه
	monometallic U	مبنی بر یک فلز
	misogynic U	مبنی بربیزاری از زن
	matricidal U	مبنی بر مادرکشی
	octonal U	مبنی برهشت
	inversive U	مبنی بر قلب
	usurious U	مبنی بررباخواری
	purposive U	مبنی برمنظور
	condolatory U	مبنی برهمدردی
	abstentious U	مبنی برپرهیزکاری
	egotistic U	مبنی بر خودپسندی
	licentious U	مبنی بر هرزگی
	selective U	مبنی بر انتخاب
	ill-advised U	مبنی بر بی اطلاعی
	ill advised U	مبنی بر بی اطلاعی
	causal U	مبنی بر سبب
	selectively U	مبنی بر انتخاب
	castigatory U	مبنی برتنبیه
	prophetic U	مبنی بر پیشگویی
	observational U	مبنی بر مشاهده
	investigative U	مبنی بر رسیدگی
	heretical U	مبنی برفساد
	negatory U	مبنی بر نفی یا انکار
	negotiatory U	مبنی بر معامله یا گفتگو
	investigatory U	تحقیقی مبنی بر رسیدگی
	sensuous U	مبنی بر لذات جسمانی
	rose coloured U	مبنی برخوش بینی
	censorial U	مبنی بر بازرسی مطبوعات و
	polygamic U	مبنی بر تعدد ازواج
	individualistic U	مبنی بر استقلال تکی
	egoistic U	مبنی بر اثصول خودپرستی
	precrastinative U	مبنی بر مسامحه یا تعلل
	procrastinatory U	مبنی برمسامحه یاتعلل
	rationalistic U	مبنی براصالت عقل
	phonologic U	مبنی بر صدا شناسی
	rationalistic U	مبنی براستدلال عقلی
	appreciatively U	مبنی بر قدردانی قدرشناس
	resumptive U	مبنی برادامه یاتجدید
	papistic U	مبنی برپاپ پرستی
	orthoepic U	مبنی بر درست خوانی
	retrocessive U	مبنی برواگذاری ثانوی
	sentimental U	مبنی بر احساسات یا عقیده
	oblatory U	مبنی بر نذر یا هدیه
	royalistic U	مبنی برسلطنت خواهی
	skepsisŠskepticŠetc U	فلسفه مبنی برتردید
	scepsis U	فلسفه مبنی برتردید
	documentaries U	مبنی بر مدرک یا سند
	appreciative U	مبنی بر قدردانی قدرشناس
	well intentioned U	مبنی بر نیت خوب
	a posteriori U	مبنی بر تجربه و مشاهده
	elenctic U	مبنی برتکذیب منطقی
	inquisitorial U	مبنی بربازجویی زیاد
	documental U	مبنی برمدرک یاسند
	pantheistic U	مبنی بر وحدت وجود
	historic U	معروف مبنی بر تاریخ
	commutative U	مبنی بر تبدیل یامبادله
	compatriotic U	مبنی برهم میهنی
	documentary U	مبنی بر مدرک یا سند
	acclamatory U	مبنی برهلهله و تحسین
	cavilling U	مبنی برخرده گیری
	naturalistic U	مبنی بر طبیعت بازی
	insinuative U	مبنی بر خود شیرینی
	irrepentant U	مبنی بر عدم پشیمانی
	in perspective U	مبنی براصول منافرومرایا
	deliberative U	مبنی بر تامل و مشاوره
	soritical U	مبنی برقیام مسلسل
	illusional U	مبنی باشتباه بینائی
	sensuously U	مبنی بر لذات جسمانی
	doctrinal U	عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
	slaughterous U	مبنی بر خونریزی و کشتار کشنده
	intuitive U	مبنی بردرک یا انتقال مستقیم
	pre-emptive U	عمل مبنی بر اخذ شفعه
	traditional U	مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
	pluviometric U	مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
	associational U	مبنی بر شرکت یا معاشرت متداعی
	consensual U	مبنی بر رضایت طرفین رضایتی
	petitory U	مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
	atheistical U	مبنی برانکار هستی خدا
	evidentiary U	مبنی برمدرک مدرک دار
	federative U	مبنی بر سازمان کشورهای متحد
	imperialistic U	مبنی برطرفداری از حکومت امپریالیستی
	humoristic U	مبنی بربذله گویی یا فکاهی نویسی
	abjuratory U	پیمان شکنی مبنی بر نقض عهد
	ritualistic U	مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
	renunciatory U	مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
	renunciative U	مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
	iconoclastic U	مبنی بر بت شکنی یا شمایل ویران کنی
	euphonical U	مبنی برخوش صدایی یاسهولت ادا
	catechetical U	مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
	prefectorial U	مبنی براموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یا مبصران
	empircism U	روش و فرضیهای که مبنی برتجربه و ازمایش باشد
	augural U	تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
	plebiscitary U	وابسته به اراعموم اهالی مبنی بر یا افهارعقیده عامه
	deistical U	مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
	deistic U	مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
	communalistic U	مبنی برحکومت بوسیله استقلال داخلی بخش ها
	traditinal U	مبنی بر حدیث یاخبر روایت شده نقلی
	revisional U	مبنی برتجدید نظر یا تجدید چاپ تازه
	radicalism U	روش فکری مبنی بر اصلاح طلبی و تحول خواهی
	prefectoral U	مبنی براداره اموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یامبصران
	autonomy U	خودمختاری حاکمیت ملی مبنی براستقلال اقتصادی و سیاسی خودگردانی
	plene administrative preter U	دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
	monroe doctrine U	سیاست خارجی امریکا مبنی برمخالفت با گسترش نفوذاروپا درنیمکره غربی
	visited U	عیادت کردن سرکشی کردن
	visits U	عیادت کردن سرکشی کردن
	visit U	عیادت کردن سرکشی کردن
	machiavelian U	مبنی براین عقیده سیاسی که برای برپاکردن یک حکومت نیرومند تقلب را نباید
	internationalism U	روش فکری مبنی بر لزوم همکاری وهمبستگی نزدیک بین ملتهای جهان به حدی که به تشکیل یک حکومت جهانی منجر شود
	piratic U	درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
	petrographic U	وابسته به شرح سنگ ها مبنی بر شرح احجاز
	presentment U	اطلاع هیات منصفه دادگاه جنایی از وقوع جرم درصورتی که مبنی بر مشاهده یا اگاهی خود ایشان بوده بر مبنای کیفرخواست تنظیمی نباشد
	mercantilism U	روش فکری اقتصادی مبنی بر اعتقاد به لزوم افزایش صادرات برواردات و حمایت دولت ازصنایع داخلی و بالاخره جمع اوری هر چه بیشتر طلا درمملکت
	many-sided U	مبنی بر چند نظریه چند فرفیتی
	many sided U	مبنی بر چند نظریه چند فرفیتی
	say's law U	از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
	laryngological U	وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
	economic nationalism U	ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
	retour sans protet U	اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند