Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
communalistic
U
مبنی برحکومت بوسیله استقلال داخلی بخش ها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
individualistic
U
مبنی بر استقلال تکی
autonomy
U
استقلال داخلی
autonomist
U
طرفدار استقلال داخلی
set forward
U
جهش یا حرکت بجلو بوسیله قطعات داخلی گلوله در هنگام اصابت
mercantilism
U
روش فکری اقتصادی مبنی بر اعتقاد به لزوم افزایش صادرات برواردات و حمایت دولت ازصنایع داخلی و بالاخره جمع اوری هر چه بیشتر طلا درمملکت
sifting
U
روشی از مرتی کردن داخلی که بوسیله ان رکوردهاحرکت داده می شوند تا ورودرکوردهای دیگر را مجازسازند
south american revolution
U
انقلاب امریکای جنوبی نهضت سیاسی امریکای جنوبی در اوائل قرن 91 که به جنگ بین استقلال طلبان ان خطه با استعمارگران اسپانیایی و بالاخره استقلال این مستعمرات منجر شد
incretion
U
ترشح درونی یا داخلی تراوش داخلی
squawked
U
مخابره داخلی ارتباط داخلی
internal structure
U
ساختمان داخلی سازه داخلی
squawks
U
مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawk
U
مخابره داخلی ارتباط داخلی
internal defense
U
پدافند داخلی پایداری داخلی
independence
U
استقلال
freedom
U
استقلال
indpendence
U
استقلال
independency
U
استقلال
freedoms
U
استقلال
autarky
U
استقلال اقتصادی
privacy
U
استقلال پیام
data independence
U
استقلال داده ها
algorithmic independence
U
استقلال الگوریتمی
dependence
U
عدم استقلال
discourses
U
قدرت استقلال
dependance
U
عدم استقلال
economic independence
U
استقلال اقتصادی
platform independence
U
استقلال پایهای
device independence
U
استقلال دستگاه
proclamation of independence
U
اعلان استقلال
Independence Day
U
روز استقلال
discourse
U
قدرت استقلال
self support
U
استقلال مالی
autarchical
U
دارای استقلال اقتصادی
autarkical
U
دارای استقلال اقتصادی
autonomy
U
استقلال محلی محدود
linear independence
U
استقلال خطی
[ریاضی]
individualism
U
اصول استقلال فردی
Soc
U
اصل استقلال قاضی
independency
U
اصول استقلال کلیساهای محلی
precocial
U
دارای استقلال ازهنگام تولد
particularism
U
اعطا استقلال سیاسی به کشورها و اجزاء متشکله یک امپراطوری
exchanged stabilization fund
U
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
congregationalism
U
استقلال هرکلیسا برای اداره کارهای قضایی وانتظامی خود
storage
U
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
reposing upon
U
مبنی بر
denoting
U
مبنی بر
nonary
U
مبنی بر عد د نه
based
U
مبنی
expressive of
U
مبنی بر
based on
U
مبنی بر
bassedon or basedupon
U
مبنی بر
dualistic
U
مبنی برخداشناس
octonal
U
مبنی برهشت
suppositional
U
مبنی بر فرض
purposive
U
مبنی برمنظور
heretical
U
مبنی برفساد
monometallic
U
مبنی بر یک فلز
misogynic
U
مبنی بربیزاری از زن
investigative
U
مبنی بر رسیدگی
condolatory
U
مبنی برهمدردی
revocatory
U
مبنی بر فسخ
euphuistic
U
مبنی برتصنع
equivocatory
U
مبنی برایهام
empiric
U
مبنی بر تجربه
to the effect that
U
مبنی براینکه
egotistic
U
مبنی بر خودپسندی
paraphrastic
U
مبنی برتفسیر
selective
U
مبنی بر انتخاب
usurious
U
مبنی بررباخواری
visitorial
U
مبنی بر سرکشی
polytheeistic
U
مبنی بر شرک
polytheistic
U
مبنی بر شرک
octonary
U
مبنی برهشت
deprecative
U
مبنی بربیمیلی
theorematic
U
مبنی بر قاعده
mediatorial
U
مبنی بر میانجیگری
matricidal
U
مبنی بر مادرکشی
inversive
U
مبنی بر قلب
geomantic
U
مبنی بر رمل
fratricidal
U
مبنی بربرادرکشی
abstentious
U
مبنی برپرهیزکاری
licentious
U
مبنی بر هرزگی
castigatory
U
مبنی برتنبیه
causal
U
مبنی بر سبب
irreverential
U
مبنی بر بی حرمتی
observational
U
مبنی بر مشاهده
selectively
U
مبنی بر انتخاب
ill-advised
U
مبنی بر بی اطلاعی
impostrous
U
مبنی بر شیادی
prophetic
U
مبنی بر پیشگویی
ill advised
U
مبنی بر بی اطلاعی
sophistic
U
مبنی بر مغالطه
elenctic
U
مبنی برتکذیب منطقی
in perspective
U
مبنی براصول منافرومرایا
insinuative
U
مبنی بر خود شیرینی
illusional
U
مبنی باشتباه بینائی
precrastinative
U
مبنی بر مسامحه یا تعلل
rose coloured
U
مبنی برخوش بینی
soritical
U
مبنی برقیام مسلسل
royalistic
U
مبنی برسلطنت خواهی
documentaries
U
مبنی بر مدرک یا سند
retrocessive
U
مبنی برواگذاری ثانوی
resumptive
U
مبنی برادامه یاتجدید
deliberative
U
مبنی بر تامل و مشاوره
rationalistic
U
مبنی براستدلال عقلی
rationalistic
U
مبنی براصالت عقل
procrastinatory
U
مبنی برمسامحه یاتعلل
scepsis
U
فلسفه مبنی برتردید
skepsisŠskepticŠetc
U
فلسفه مبنی برتردید
polygamic
U
مبنی بر تعدد ازواج
orthoepic
U
مبنی بر درست خوانی
phonologic
U
مبنی بر صدا شناسی
appreciative
U
مبنی بر قدردانی قدرشناس
appreciatively
U
مبنی بر قدردانی قدرشناس
egoistic
U
مبنی بر اثصول خودپرستی
sentimental
U
مبنی بر احساسات یا عقیده
compatriotic
U
مبنی برهم میهنی
commutative
U
مبنی بر تبدیل یامبادله
censorial
U
مبنی بر بازرسی مطبوعات و
irrepentant
U
مبنی بر عدم پشیمانی
documentary
U
مبنی بر مدرک یا سند
investigatory
U
تحقیقی مبنی بر رسیدگی
sensuous
U
مبنی بر لذات جسمانی
sensuously
U
مبنی بر لذات جسمانی
naturalistic
U
مبنی بر طبیعت بازی
negatory
U
مبنی بر نفی یا انکار
negotiatory
U
مبنی بر معامله یا گفتگو
pantheistic
U
مبنی بر وحدت وجود
well intentioned
U
مبنی بر نیت خوب
acclamatory
U
مبنی برهلهله و تحسین
a posteriori
U
مبنی بر تجربه و مشاهده
papistic
U
مبنی برپاپ پرستی
historic
U
معروف مبنی بر تاریخ
cavilling
U
مبنی برخرده گیری
inquisitorial
U
مبنی بربازجویی زیاد
oblatory
U
مبنی بر نذر یا هدیه
documental
U
مبنی برمدرک یاسند
imperialistic
U
مبنی برطرفداری از حکومت امپریالیستی
federative
U
مبنی بر سازمان کشورهای متحد
intuitive
U
مبنی بردرک یا انتقال مستقیم
pluviometric
U
مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
associational
U
مبنی بر شرکت یا معاشرت متداعی
atheistical
U
مبنی برانکار هستی خدا
doctrinal
U
عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
consensual
U
مبنی بر رضایت طرفین رضایتی
evidentiary
U
مبنی برمدرک مدرک دار
traditional
U
مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
pre-emptive
U
عمل مبنی بر اخذ شفعه
petitory
U
مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
slaughterous
U
مبنی بر خونریزی و کشتار کشنده
humoristic
U
مبنی بربذله گویی یا فکاهی نویسی
renunciative
U
مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
renunciatory
U
مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
abjuratory
U
پیمان شکنی مبنی بر نقض عهد
iconoclastic
U
مبنی بر بت شکنی یا شمایل ویران کنی
euphonical
U
مبنی برخوش صدایی یاسهولت ادا
ritualistic
U
مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
nationalist
U
طرفدار استقلال ملی طرفدار برتری ملت خود
nationalists
U
طرفدار استقلال ملی طرفدار برتری ملت خود
self determination
U
استقلال سیاسی یک ملت و عدم تاثیرنیروهای خارجی درتصمیمات و روشهای سیاسی و اقتصادی و نظامی واجتماعی ان
plebiscitary
U
وابسته به اراعموم اهالی مبنی بر یا افهارعقیده عامه
augural
U
تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
deistical
U
مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
deistic
U
مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
traditinal
U
مبنی بر حدیث یاخبر روایت شده نقلی
prefectorial
U
مبنی براموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یا مبصران
catechetical
U
مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
revisional
U
مبنی برتجدید نظر یا تجدید چاپ تازه
empircism
U
روش و فرضیهای که مبنی برتجربه و ازمایش باشد
prefectoral
U
مبنی براداره اموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یامبصران
radicalism
U
روش فکری مبنی بر اصلاح طلبی و تحول خواهی
autonomy
U
خودمختاری حاکمیت ملی مبنی براستقلال اقتصادی و سیاسی خودگردانی
monroe doctrine
U
سیاست خارجی امریکا مبنی برمخالفت با گسترش نفوذاروپا درنیمکره غربی
plene administrative preter
U
دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
machiavelian
U
مبنی براین عقیده سیاسی که برای برپاکردن یک حکومت نیرومند تقلب را نباید
greige carpet
U
فرش خود رنگ
[فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
internationalism
U
روش فکری مبنی بر لزوم همکاری وهمبستگی نزدیک بین ملتهای جهان به حدی که به تشکیل یک حکومت جهانی منجر شود
in-
U
داخلی
in
U
داخلی
internal door
U
در داخلی
interior
U
داخلی
interiors
U
داخلی
innate
U
داخلی
intramural
U
داخلی
endogenous
U
داخلی
internal medicine
U
طب داخلی
ben
U
داخلی
municipal
U
داخلی
insides
U
داخلی
inner
U
داخلی
domestic
U
داخلی
internal
U
داخلی
inside
U
داخلی
indoor
U
داخلی
esoteric
U
داخلی
territorial
U
داخلی
anie
U
داخلی
piratic
U
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
internal storage
U
حافظه داخلی
internal structure
U
سازه داخلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com