English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 143 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
illusional U مبنی باشتباه بینائی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mislead U باشتباه انداختن فریب دادن
misleads U باشتباه انداختن فریب دادن
expressive of U مبنی بر
bassedon or basedupon U مبنی بر
based on U مبنی بر
reposing upon U مبنی بر
nonary U مبنی بر عد د نه
based U مبنی
denoting U مبنی بر
licentious U مبنی بر هرزگی
castigatory U مبنی برتنبیه
prophetic U مبنی بر پیشگویی
paraphrastic U مبنی برتفسیر
octonal U مبنی برهشت
ill advised U مبنی بر بی اطلاعی
octonary U مبنی برهشت
ill-advised U مبنی بر بی اطلاعی
abstentious U مبنی برپرهیزکاری
fratricidal U مبنی بربرادرکشی
monometallic U مبنی بر یک فلز
geomantic U مبنی بر رمل
impostrous U مبنی بر شیادی
euphuistic U مبنی برتصنع
equivocatory U مبنی برایهام
empiric U مبنی بر تجربه
dualistic U مبنی برخداشناس
irreverential U مبنی بر بی حرمتی
deprecative U مبنی بربیمیلی
matricidal U مبنی بر مادرکشی
mediatorial U مبنی بر میانجیگری
misogynic U مبنی بربیزاری از زن
condolatory U مبنی برهمدردی
polytheeistic U مبنی بر شرک
polytheistic U مبنی بر شرک
inversive U مبنی بر قلب
suppositional U مبنی بر فرض
selective U مبنی بر انتخاب
selectively U مبنی بر انتخاب
sophistic U مبنی بر مغالطه
theorematic U مبنی بر قاعده
heretical U مبنی برفساد
egotistic U مبنی بر خودپسندی
purposive U مبنی برمنظور
causal U مبنی بر سبب
observational U مبنی بر مشاهده
to the effect that U مبنی براینکه
usurious U مبنی بررباخواری
investigative U مبنی بر رسیدگی
visitorial U مبنی بر سرکشی
revocatory U مبنی بر فسخ
irrepentant U مبنی بر عدم پشیمانی
soritical U مبنی برقیام مسلسل
insinuative U مبنی بر خود شیرینی
in perspective U مبنی براصول منافرومرایا
skepsisŠskepticŠetc U فلسفه مبنی برتردید
scepsis U فلسفه مبنی برتردید
polygamic U مبنی بر تعدد ازواج
phonologic U مبنی بر صدا شناسی
precrastinative U مبنی بر مسامحه یا تعلل
procrastinatory U مبنی برمسامحه یاتعلل
papistic U مبنی برپاپ پرستی
rationalistic U مبنی براصالت عقل
orthoepic U مبنی بر درست خوانی
rationalistic U مبنی براستدلال عقلی
resumptive U مبنی برادامه یاتجدید
oblatory U مبنی بر نذر یا هدیه
retrocessive U مبنی برواگذاری ثانوی
a posteriori U مبنی بر تجربه و مشاهده
rose coloured U مبنی برخوش بینی
negotiatory U مبنی بر معامله یا گفتگو
negatory U مبنی بر نفی یا انکار
royalistic U مبنی برسلطنت خواهی
well intentioned U مبنی بر نیت خوب
historic U معروف مبنی بر تاریخ
acclamatory U مبنی برهلهله و تحسین
deliberative U مبنی بر تامل و مشاوره
naturalistic U مبنی بر طبیعت بازی
sensuously U مبنی بر لذات جسمانی
sensuous U مبنی بر لذات جسمانی
investigatory U تحقیقی مبنی بر رسیدگی
individualistic U مبنی بر استقلال تکی
sentimental U مبنی بر احساسات یا عقیده
egoistic U مبنی بر اثصول خودپرستی
appreciatively U مبنی بر قدردانی قدرشناس
appreciative U مبنی بر قدردانی قدرشناس
cavilling U مبنی برخرده گیری
documentaries U مبنی بر مدرک یا سند
inquisitorial U مبنی بربازجویی زیاد
pantheistic U مبنی بر وحدت وجود
censorial U مبنی بر بازرسی مطبوعات و
documentary U مبنی بر مدرک یا سند
compatriotic U مبنی برهم میهنی
elenctic U مبنی برتکذیب منطقی
documental U مبنی برمدرک یاسند
commutative U مبنی بر تبدیل یامبادله
slaughterous U مبنی بر خونریزی و کشتار کشنده
doctrinal U عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
pluviometric U مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
pre-emptive U عمل مبنی بر اخذ شفعه
traditional U مبنی بر حدیث یا خبر باستانی
intuitive U مبنی بردرک یا انتقال مستقیم
federative U مبنی بر سازمان کشورهای متحد
petitory U مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
associational U مبنی بر شرکت یا معاشرت متداعی
atheistical U مبنی برانکار هستی خدا
evidentiary U مبنی برمدرک مدرک دار
consensual U مبنی بر رضایت طرفین رضایتی
imperialistic U مبنی برطرفداری از حکومت امپریالیستی
abjuratory U پیمان شکنی مبنی بر نقض عهد
ritualistic U مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
iconoclastic U مبنی بر بت شکنی یا شمایل ویران کنی
euphonical U مبنی برخوش صدایی یاسهولت ادا
renunciative U مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
humoristic U مبنی بربذله گویی یا فکاهی نویسی
renunciatory U مبنی بر چشم پوشی یا ترک دعوی
revisional U مبنی برتجدید نظر یا تجدید چاپ تازه
empircism U روش و فرضیهای که مبنی برتجربه و ازمایش باشد
traditinal U مبنی بر حدیث یاخبر روایت شده نقلی
deistical U مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
catechetical U مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
augural U تفالی مبنی بر پیشگویی حاکی از خیر یا شر در اینده
plebiscitary U وابسته به اراعموم اهالی مبنی بر یا افهارعقیده عامه
deistic U مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
prefectorial U مبنی براموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یا مبصران
communalistic U مبنی برحکومت بوسیله استقلال داخلی بخش ها
prefectoral U مبنی براداره اموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یامبصران
radicalism U روش فکری مبنی بر اصلاح طلبی و تحول خواهی
autonomy U خودمختاری حاکمیت ملی مبنی براستقلال اقتصادی و سیاسی خودگردانی
plene administrative preter U دفاعی مبنی بر این که مقداری از مال متوفی هنوز باقی است
monroe doctrine U سیاست خارجی امریکا مبنی برمخالفت با گسترش نفوذاروپا درنیمکره غربی
machiavelian U مبنی براین عقیده سیاسی که برای برپاکردن یک حکومت نیرومند تقلب را نباید
internationalism U روش فکری مبنی بر لزوم همکاری وهمبستگی نزدیک بین ملتهای جهان به حدی که به تشکیل یک حکومت جهانی منجر شود
piratic U درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
petrographic U وابسته به شرح سنگ ها مبنی بر شرح احجاز
presentment U اطلاع هیات منصفه دادگاه جنایی از وقوع جرم درصورتی که مبنی بر مشاهده یا اگاهی خود ایشان بوده بر مبنای کیفرخواست تنظیمی نباشد
mercantilism U روش فکری اقتصادی مبنی بر اعتقاد به لزوم افزایش صادرات برواردات و حمایت دولت ازصنایع داخلی و بالاخره جمع اوری هر چه بیشتر طلا درمملکت
many sided U مبنی بر چند نظریه چند فرفیتی
many-sided U مبنی بر چند نظریه چند فرفیتی
say's law U از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
laryngological U وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
economic nationalism U ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
retour sans protet U اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com