Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
deductible
U
مبلغ قابل کسر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
due bill
U
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
net amount payable to contractor
U
مبلغ خالص قابل پرداخت به پیمانکار
It was some consikerable amount.
U
مبلغ قابل ملاحظه ای بود
Other Matches
amount
U
مبلغ
amount
U
: مبلغ
quantity
U
مبلغ
quantities
U
مبلغ
lump sum
U
مبلغ کل
amounts
U
: مبلغ
amounting
U
مبلغ
lump sums
U
مبلغ کل
promoter
U
مبلغ
amounts
U
مبلغ
amounted
U
مبلغ
amounted
U
: مبلغ
promoters
U
مبلغ
sums
U
مبلغ
tot
U
مبلغ
tots
U
مبلغ
quantum
U
مبلغ
sum
U
مبلغ
summa
U
مبلغ
amounting
U
: مبلغ
propagandists
U
مبلغ
propagandist
U
مبلغ
price
U
مبلغ شرطبندی
missionary
U
مبلغ مذهبی
prices
U
مبلغ شرطبندی
missionaries
U
مبلغ مذهبی
carry forward
U
مبلغ منقول
pin money
U
مبلغ ناچیز
chicken feed
U
مبلغ ناچیز
gross amount
U
مبلغ ناخالص
pittance
U
مبلغ جزئی
balance of the amount
U
باقیمانده مبلغ
evengelist
U
مبلغ مسیحی
entirenss
U
جمع کل مبلغ کل
turnover
U
مبلغ فروش
convertor
U
مبلغ مذهبی
roundest
U
مبلغ زیاد
backing
U
مبلغ شرطبندی
missioner
U
مبلغ مذهبی
the entire sum
U
تمامی مبلغ
premium
U
مبلغ بیمه
premiums
U
مبلغ بیمه
round
U
مبلغ زیاد
dribblet
U
مبلغ کوچک
to figure up
مبلغ یا میزان
converter
U
مبلغ مذهبی
twopence
U
مبلغ دو پنس
ratal
U
مبلغ مشمول مالیات
capitalization
U
جمع مبلغ سرمایه
hike
U
مبلغ رابالا بردن
exaggerated
U
مبلغ اغراق امیز
hiking
U
مبلغ رابالا بردن
hikes
U
مبلغ رابالا بردن
hiked
U
مبلغ رابالا بردن
it was a
U
مبلغ زیادی بود
surcharge
U
مبلغ جریمه نرخ اضافی
surcharges
U
مبلغ جریمه نرخ اضافی
What is this amount for?
U
این مبلغ برای چیست؟
i undertake to pay that sum
U
متعهد میشوم که ان مبلغ رابپردازم
Fine words butter no parsnips.
U
از تعارف کم کم وبر مبلغ افزای
investments
U
مبلغ سرمایه گذاری شده
blank check
U
چک امضاء شده بدون مبلغ
even money
U
مبلغ مساوی در شرط بندی
investment
U
مبلغ سرمایه گذاری شده
bond discount
U
تنزل مبلغ اسمی اوراق قرضه
entry fee
U
مبلغ پرداختی برای شرکت درمسابقه
The return on the bonds amounts to ...
U
مبلغ بازده اوراق بهادار برابراست با ...
outlay
U
مبلغ سرمایه گذاری شده خرج
handicap stake
U
مسابقهای که مبلغ شرطبندی از صاحبان اسبهاست
working capital
U
مبلغ اضافی سرمایه جاری پس از کسر بدهی
discounted cash flow
U
مبلغ تنزیل شده پرداختها وهزینههای اتی
He deducts the amount from the invoice.
U
او
[مرد]
این مبلغ را از حساب کسر می کند.
debt discount
U
تفاوت ارزش اسمی بدهی واصل مبلغ
small claim
U
ادعانامه یا تقاضای خسارتی که مبلغ ان از 00001 ریال کمتر است
regressive tax
U
مالیاتی که به نسبت کم شدن مبلغ پایه مالیات تنزل کند
cash and carry
U
نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash-and-carries
U
نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash-and-carry
U
نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
The borrower is absolutely free to use the amount.
U
وام گیرنده کاملا مختار به استفاده ازاین مبلغ است .
face value
U
مبلغ اسمی مبلغی که روی سکه اسکناس و یا سهام نوشته شده است
dificiency
U
نقصان درامد و عدم کفایت مبلغ پیش بینی شده جهت اجرای کار
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end
U
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
bond
U
سندی که به موجب ان خود ووارث و اوصیا و مباشرین امورش را به پرداخت مبلغ معینی به دیگری متعهد میکند
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
escrow
U
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
clearing a bill
U
محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
valued policy
U
بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
presentable
U
قابل معرفی قابل ارائه
transferable
U
قابل واگذاری قابل انتقال
bilable
U
قابل رهایی قابل ضمانت
elastic
U
قابل کش امدن قابل انعطاف
achievable
U
قابل وصول قابل تفریق
exigible
U
قابل تقاضا قابل ادعا
sensible
U
قابل درک قابل رویت
presumable
U
قابل استنباط قابل استفاده
changeable
U
قابل تعویض قابل تبدیل
adducible
U
قابل اضهار قابل ارائه
observable
U
قابل مشاهده قابل گفتن
flexile
U
قابل تغییر قابل تطبیق
exigible
U
قابل مطالبه قابل پرداخت
combustible
U
قابل سوزش قابل تراکم
thankworthy
U
قابل تشکر قابل شکر
presentable
U
قابل نمایش قابل تقدیم
tenable
U
قابل مدافعه قابل تصرف
capacity
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacities
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
poundage
U
مبلغ به پوند وزن به پوند
visual display unit
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
indemonstrable
U
غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
inconvertible
U
غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
irrefrangible
U
غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
floatable
U
قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
indiscoverable
U
غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
adobe type manager
U
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
inexplicably
U
بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
vendable
U
قابل فروش جنس قابل فروش
vendible
U
قابل فروش جنس قابل فروش
cleavable
U
قابل شکافته شدن قابل ورقه ورقه شدن
air transportable sonar
U
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
good
U
قابل
ablest
U
قابل
apt
U
قابل
capable
U
قابل
solvable
U
قابل حل
abler
U
قابل
acceptor
U
قابل
able
U
قابل
incapable
U
نا قابل
sensible
U
قابل حس
thorough paced
U
قابل
dissoluble
U
قابل حل
qualified
U
قابل
soluble
U
قابل حل
reclaimable
U
قابل استرداد
perceptible
U
قابل درک
passable
U
قابل عبور
attributable
U
قابل اسناد
practicable
U
قابل اجرا
sustainable
U
قابل تحمل
admirable
<adj.>
U
قابل تحسین
admirable
<adj.>
U
قابل پسند
refillable
U
قابل تعویض
viable
U
قابل دوام
audible
U
قابل شنیدن
reclaimable
U
قابل احیاء
arguable
U
قابل بحث
arguably
U
قابل بحث
navigable
U
قابل کشتیرانی
reconcilable
U
قابل تلفیق
arable
U
قابل کشتکاری
believable
U
قابل قبول
passable
U
قابل قبول
recoupable
U
قابل جبران
inflamable
U
قابل اشتعال
audible
U
قابل شنوایی
negligible
U
قابل فراموشی
accountable
U
قابل توضیح
registered
U
قابل اهمیت
remittable
U
قابل پرداخت
remediable
U
قابل علاج
remissible
U
قابل اغماض
removable
U
قابل رفع
liable
U
قابل اطمینان
removable
U
قابل انتقال
transmutable
U
قابل تبدیل
removable
U
قابل عزل
plausible
U
قابل استماع
amenable
U
قابل جوابگویی
changeable
U
قابل تغییر
recoverable
U
قابل وصول
procurable
U
قابل حصول
refractile
U
قابل انکسار
verifiable
U
قابل بازبینی
verifiable
U
قابل رسیدگی
negligible
U
قابل اغماض
acceptable
U
قابل قبول
refrangible
U
قابل انکسار
registrable
U
قابل ثبت
acceptable
U
قابل پذیرش
regulable
U
قابل تعدیل
obtainable
U
قابل حصول
reimbursable
U
قابل پرداخت
reflexible
U
قابل انعکاس
transmutative
U
قابل تبدیل
vaporizable
U
قابل تبخیر
intelligible
U
قابل درک
comprehensible
U
قابل درک
vulnerable
U
قابل حمله
objectionable
U
قابل اعتراض
quenchable
U
قابل جلوگیری
quizzable
U
قابل ریشخند
adjustable
U
قابل تطبیق
adjustable
U
قابل تنظیم
quodlibet
U
نکته قابل
redeemable
U
قابل ابتیاع
purchasable
U
قابل خریداری
publishable
U
قابل نشر
preventible
U
قابل جلوگیری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com