Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
offset
U
مبدا نقطه شروع مسابقه
offsetting
U
مبدا نقطه شروع مسابقه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
holing
U
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holes
U
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holed
U
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
hole
U
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
reference point
U
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
basing point
U
نقطه مبدا برای قیمت
ti;me to go
U
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
approach
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approaches
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
handicap
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps
U
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
trig
U
خط شروع مسابقه
hash mark
U
خط شروع مسابقه
scratch line
U
خط شروع مسابقه
flying start
U
شروع مسابقه اتومبیلرانی
kick off
U
شروع مسابقه فوتبال
origin
U
نقطه شروع
origins
U
نقطه شروع
initial point
U
نقطه شروع
terminus a que
U
نقطه شروع
grid
U
موقعیت اتومبیلها در شروع مسابقه
grids
U
موقعیت اتومبیلها در شروع مسابقه
initial point
U
نقطه شروع عملیات
get down to
<idiom>
U
رسیدن به نقطه شروع
trailhead
U
نقطه شروع مسیر
jumping off place
U
شروع بکاری نقطه عزیمت
landing threshold
U
نقطه شروع عملیات اب خاکی
entry
U
نقطه شروع پرش یا چرخش
daclare
U
حذف نام اسب پیش از شروع مسابقه
origins
U
نقطه شروع سرچشمه دهانه لوله
origin
U
نقطه شروع سرچشمه دهانه لوله
center face off spot
U
نقطه شروع در مرکز دایره میانی
center ice spot
U
نقطه شروع در مرکز دایره میانی
tee shot
U
ضربه از نقطه شروع بازی گلف
air start
U
طرز قرارگرفتن هواپیما درهوا در شروع مسابقه هواپیمابری
thresholds
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshholds
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshold
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
departure end
U
نقطه شروع کنده شدن هواپیما از زمین
firing area
U
نقطه شروع انفجار مین میدان تیر
barrier
U
نقطه اغاز مسابقه اسبدوانی مانع
barriers
U
نقطه اغاز مسابقه اسبدوانی مانع
head spot
U
نقطهای بین نقطه وسط وکناره شروع بیلیارد
ended
U
انداختن گوی جک وسایر گویها از نقطه شروع به انطرف چمن
ends
U
انداختن گوی جک وسایر گویها از نقطه شروع به انطرف چمن
beginning of tape marker
U
علامتی که نقطه شروع ضبط اطلاعات را بر روی نوارنشان میدهد
end
U
انداختن گوی جک وسایر گویها از نقطه شروع به انطرف چمن
staging area
U
فاصله بین منطقه اماده کردن اتومبیل و نقطه شروع
fairways
U
قسمت چمن کاملا" کوتاه شده بین نقطه شروع و پایان گلف
fairway
U
قسمت چمن کاملا" کوتاه شده بین نقطه شروع و پایان گلف
tailgate party
[American E]
U
پیکنیک روی درب عقب ماشینها در توقفگاه خودرو قبل از شروع مسابقه ورزشی
[در آمریکا]
recycles
U
برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycling
U
برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycle
U
برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
means ends analysis
U
نوعی روش استدلال که در یک کوشش برای کاهش تفاوتهااز نقطه شروع تا هدف به عقب و جلو نظر می اندازد
approach end
U
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
junctions
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
set up
U
مدت زمان بین سیگنال شروع یک برنامه و شروع آن
skull practice
U
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligan
U
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligans
U
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war
U
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
sack race
U
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
origin
U
مبدا
datum
U
مبدا
origins
U
مبدا
of
U
از مبدا
proveance
U
مبدا
eras
U
مبدا
era
U
مبدا
refrence
U
مبدا
provenience
U
مبدا
pull up point
U
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
triple point
U
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
foot spot
نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
bearing
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point
U
نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
selling plater
U
اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
opener
U
مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
line of vision
U
خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism
U
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
epochs
U
مبدا تاریخ
certificate of origin
U
گواهی مبدا
proximal
U
نزدیک مبدا
offspring
U
مبدا منشا
source file
U
فایل مبدا
home record
U
رکورد مبدا
origins
U
منشا مبدا
time base
U
مبدا زمانی
origin
U
منشا مبدا
epoch
U
مبدا تاریخ
start off
U
شروع کردن شروع شدن
free drop
U
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching
U
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
zero
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
prime meridian
U
دایره نیمروز مبدا
polygeny
U
تعد د مبدا بشر
polygenetic
U
دارای چندین مبدا
cerebral peduncles
U
ساعدین مبدا نخاع
machine address
U
محل یک شی در رابط ه با مبدا
prime meridian
U
نصف النهار مبدا
cerebellar peduncles
U
فخذین مبدا نخاع
it is of doubtful proveance
U
مبدا ان مشکوک است
port
U
مامن مبدا مسافرت
the christian era
U
مبدا تاریخ میلادی
absolute address
محل یک شی در رابطه با مبدا
load point
U
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
mark
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
marks
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
azimuth
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
seniors
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior
U
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
match play
U
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
polar
U
سیستم معرفی موقعیتها به عنوان زاویه و فاصله از مبدا
pyramid spot
U
نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing points
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing point
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point
U
نقطه الوگیری نقطه افروزش
launching area
U
منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
messages
U
انتخاب مسیر مناسب بین مبدا و مقصد پیام در شبکه
free docks
U
نوعی قرارداد که در ان کالا را دربندر مبدا به بندرگاه تحویل می دهند
message
U
انتخاب مسیر مناسب بین مبدا و مقصد پیام در شبکه
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
reference
U
آدرس تبدیل در برنامه که به عنوان مبدا یا پایه برای سایرین است
references
U
آدرس تبدیل در برنامه که به عنوان مبدا یا پایه برای سایرین است
switching
U
بهنگام سازی ثابت اطلاعات بین تغییر مبدا و مقصد در شبکه
initiation
U
شروع کار شروع
stables
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
punctuation mark
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point
U
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation marks
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
point-to-point connection
U
اتصال نقطه به نقطه
pointillism
U
نقاشی نقطه نقطه
point to point network
U
شبکه نقطه به نقطه
vectors
U
سیستم رسم کامپیوتری که از طول خط و جهت آن از مبدا برای رسم استفاده میکند
vector
U
سیستم رسم کامپیوتری که از طول خط و جهت آن از مبدا برای رسم استفاده میکند
dragstrip
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet
U
مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
semicompiled
U
برنامه تبدیل شده از برنامه کد اصلی که حاوی توابع کتابخانهای و... نیست که در کد مبدا استفاده می شوند
break up point
U
نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
propagation delay
U
1-زمان لازم برای فاهر شدن خروجی در دروازه منط قی پس از اعمال ورودی . 2-زمانی که بیت داده روی شبکه از مبدا به مقصد می رود
slaloms
U
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slalom
U
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing
U
مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
lie
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
reference
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
ABC
U
پایه کار مبدا کار
polkadot
U
طرح نقطه نقطه خال خال
speckle
U
نقطه نقطه یا خال خال کردن
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
onset
U
شروع
inchoation
U
شروع
kick-off
<idiom>
U
شروع
right of begin
U
حق شروع
incipience or ency
U
شروع
Redo it. Do it over again.
U
از سر شروع کن
get-go
<idiom>
U
شروع
inception
U
شروع
beginnings
U
شروع
beginning
U
شروع
openings
U
شروع
kick off
U
شروع
open fire
U
شروع
opening
U
شروع
starting platform
U
سکوی شروع
start bit
U
بیت شروع
valuing
U
نقط ه شروع
starting block
U
سکوی شروع
germinated
U
شروع به رشدکردن
value
U
نقط ه شروع
start signal
U
علامت شروع
start of taxt
U
شروع متن
start of heading
U
شروع عنوان
start key
کلید شروع
values
U
نقط ه شروع
germinates
U
شروع به رشدکردن
start element
U
عنصر شروع
germinating
U
شروع به رشدکردن
streek
U
شروع کردن
initials
U
نقط ه شروع
get one's feet wet
<idiom>
U
شروع کردن
get off on the wrong foot
<idiom>
U
بد شروع کردن
zero
U
محل شروع
zeroes
U
محل شروع
to strike into
U
شروع کردن
zeros
U
محل شروع
starting gate
U
دروازه شروع
began
U
شروع کرده
come to
<idiom>
U
شروع کاری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com