English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 93 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
transmontane U ماوراء کوهستانی
transmountain U ماوراء کوهستانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
numinous U ماوراء الطبیعه
pellucid U حائل ماوراء
ultrafiche U ماوراء فیش
ultrasonics U ماوراء صوت
hypersonic U ماوراء الصوت
supersensible U ماوراء محسوسات
overseas U ماوراء بحار
supersonic U ماوراء صوت
transcutaneous U ماوراء پوستی
transcutaneal U ماوراء پوستی
supernatural U ماوراء طبیعی
ultrasonic U ماوراء صوت
aerospace U فضای ماوراء جو
ultraviolet U ماوراء بنفش
rangy U کوهستانی
mountains U کوهستانی
mountaineers U کوهستانی
mountaineer U کوهستانی
hilariously U کوهستانی
highland U کوهستانی
mountainous U کوهستانی
montane U کوهستانی
orestes U کوهستانی
rangey U کوهستانی
mountain U کوهستانی
supernaturalism U فلسفه ماوراء طبیعه
meta metalanguage U ماوراء فوق زبان
semiopaque U کمی حاجب ماوراء
extraterrestrial radiation U تابشهای ماوراء زمینی
supersensible U ماوراء عالم حواس
beyond U انطرف ماوراء دورتر
ultraviolet light U نور ماوراء بنفش
ultrahigh frequency U بسامد ماوراء زیاد
ultra violet radiation U تشعشع ماوراء بنفش
transfinite U ماوراء اعداد محدود
transduction U عبور از ماوراء چیزی
violet ray U اشعهء ماوراء بنفش
transcendentalism U فلسفه ماوراء الطبیعه
upper terminal U ایستگاه کوهستانی
tarn U دریاچه کوهستانی
mountain troops U یکانهای کوهستانی
oread U حوری کوهستانی
mountain climate U اقلیم کوهستانی
high land U زمین کوهستانی
bench U سکوی کوهستانی
upland U زمین کوهستانی
glens U دره کوهستانی
uplands U زمین کوهستانی
shelf U سکوی کوهستانی
glen U دره کوهستانی
benches U سکوی کوهستانی
metaphisical U مربوط به علم ماوراء طبیعت
metaphysics U مبحث علوم ماوراء طبیعی
metaphysician U دانشمند علوم ماوراء طبیعی
ultrashort drilling U مته کاری ماوراء صوت
mountaineers U یکان کوهستانی کوهنورد
ghillie U نوکریکی از روسای کوهستانی
mountaineer U یکان کوهستانی کوهنورد
clachan U دهکده کوچک کوهستانی
greenwood U درخت راج کوهستانی
diathermanous U هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
usli U مجتمع سازی درمقیاس ماوراء بزرگ
ultra large scale integration U مجتمع سازی در مقیاس ماوراء بزرگ
tramontane U واقع در ماوراء جبال الپ بیگانه
diathermic U هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
ultraviolet ray U اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش
gilly U نوکر یکی ازروسای کوهستانی
gillie U نوکر یکی ازروسای کوهستانی
tarn U دریاچه عمیق وکوچک کوهستانی
transmarine U واقع در انسوی دریا متعلق به ماوراء بحار
metaphysical U وابسته بعلم ماوراء طبیعی علوم معقول
Sea [mountain] air makes you hungry. U هوای دریایی [کوهستانی] گشنگی می آورد.
gael U مردم کوهستانی اسکاتلند سلتهای اسکاتلندی
slsi U Intergration Scale SuperLarge تراشه هایی با تراکم ماوراء بزرگ
williwa U وزش ناگهانی باد یا هوای سرد در مناطق کوهستانی
sporran U چنته یاکیسه چرمی جلو دامن اسکاتلندیهای کوهستانی
dosimeter U وسیله اندازه گیری اشعه ماوراء بنفش در تابشهای خورشیدی و اسمانی
aluminum paste U تکههای بسیار کوچک الومینیوم که مانع برخورداشعه ماوراء بنفش خورشیدبه سطح جسم میشوند
hyper- U پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
hyper U پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
eprom U PRO مخصوص که در زیرنور شدید ماوراء بنفش میتواند پاک شده و سپس دوباره برنامه ریزی شودmemory only programmableread erasableیک
actinism U خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
parathyroid U غدد پاراتیروئید مترشحه از غدد ماوراء درقی
yodeling U صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodelled U صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodels U صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodel U صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodelling U صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
yodeled U صدای اواز مانند دلی دلی که اهالی سویس و مردم کوهستانی دراواز خود تکرارمیکنند
ldl U یک ماوراء زبانی که زبانی را شرح میدهد
pack artillery U توپخانه محمول با دواب توپخانه محمول توپخانه کوهستانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com