English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
supinator U ماهیچهای ک کف دست رارو به بالاقرار میدهد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
clearance volume U کمترین حجم سیلندر هنگامیکه پیستون در نقطه مرگ بالاقرار دارد
intramuscular U درون ماهیچهای
haunched connection U اتصال ماهیچهای
myoma U غده ماهیچهای
lumbrical U ماهیچهای که با انگشت یاپمجه را می جنباند
levator U عضله بالابر ماهیچهای که عضو را بالامیبرد
logical U حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
dma U UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
support U CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
graphics U پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
ToolTips U برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
supervisory U 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
HTML U مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
worlds U میدهد
the garden provides food U میدهد
world U میدهد
fibre over Etherenet U میدهد
readout U را میدهد
periodic U که مرتب رخ میدهد
the ship leaks U کشتی اب تو میدهد
belly dancer U زنیکهرقصشکمانجام میدهد
creditor's bill U به ورثه میدهد
periodical U که مرتب رخ میدهد
point U نشان میدهد
you are advised that U به شما اگاهی میدهد
fastest U کیلو baud میدهد
it smells sour U بوی ترشیده میدهد
voters U کسی که رای میدهد
he pays his own money U پولش را خودش میدهد
timed U ثیر قرار میدهد
fasted U کیلو baud میدهد
time U ثیر قرار میدهد
voter U کسی که رای میدهد
what is the thir everning U امشب چه نشان میدهد
fast U کیلو baud میدهد
transaction U ثیر قرار میدهد.
we are informed by him that U محترما` اگاهی میدهد که
previous U آنچه زودتر رخ میدهد
What does this mean? U این چه معنی میدهد؟
factors U ثیر قرار میدهد
fasts U کیلو baud میدهد
switched U ثیر قرار میدهد
switch U ثیر قرار میدهد
switches U ثیر قرار میدهد
times U ثیر قرار میدهد
gunner U بازیگری که کمترپاس میدهد
gunners U بازیگری که کمترپاس میدهد
sea mark U خطی که حدجزرومدرانشان میدهد
factor U ثیر قرار میدهد
it gives off a bad odour U بوی بدی میدهد
i am tortured with headache U سر درد مرا ازار میدهد
compacts U روی دیسک فشرده را میدهد
upsilon U است وصدای u را در فرانسه میدهد
clocks U ماشینی که زمان را نشان میدهد
bureaus U ادارهای که اطلاعات در اختیار میدهد
logic seeking U دستورات تنظیم و... را تشخیص میدهد
outputs U امکان نمایش اطلاعات میدهد
tufter U کسی که شکار را رم میدهد شکارچی
goal predicates blackness U زغال از سیاهی خبر میدهد
gold import point U طلای خالص به فروشنده میدهد
gossiper U کسیکه شایعات بی اساس میدهد
flow diagram U ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
flowchart U ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
bureau U ادارهای که اطلاعات در اختیار میدهد
circuits U یچ کردن عملیات انجام میدهد
circulating library U کتابخانهای که کتاب کرایه میدهد
cock a doodle doo U نامی که بچه بخروس میدهد
circuit U یچ کردن عملیات انجام میدهد
output U امکان نمایش اطلاعات میدهد
QuickTime U گرافیکی امکان نمایش میدهد.
clock U ماشینی که زمان را نشان میدهد
lending library U کتابخانهای که کتاب عاریه میدهد
robustly U که کار را پس از خطا ادامه میدهد
robust U که کار را پس از خطا ادامه میدهد
differentials U آنچه اختلاف را نشان میدهد
differential U آنچه اختلاف را نشان میدهد
compacted U روی دیسک فشرده را میدهد
adapter U اجازه نصب در سوکت میدهد
businesses U نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
compact U روی دیسک فشرده را میدهد
continual U آنچه به طور پیاپی رخ میدهد
consulting U شخصی که نصیحات تخصصی میدهد
compacting U روی دیسک فشرده را میدهد
mill U دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
lending libraries U کتابخانهای که کتاب عاریه میدهد
business U نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
mills U دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
fastest U که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
rate gyro U ژایرویی که میزان تغییروضعیت را نشان میدهد
transients U خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
systems analysis U شخصی که بررسیهای سیستم را انجام میدهد
textualist U کسی که زیاد به نص یا لفظ اهمیت میدهد
state- U وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
fasted U که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
wet behind the ears <idiom> U نابالغ ،دهانش بوی شیر میدهد
discrete U که در واحدهای جداگانه کوچک روی میدهد
bifurcation gate U دریچهای که با دو مجراجریان را از خود عبور میدهد
leg spin U چرخش توپ که تغییر مسیربطرف پا میدهد
combo box U ورودی- خروجی متفاوت را نمایش میدهد
know allmen by these presents U بموجب این سندعموم را اگاهی میدهد
numerals U حرف یا نشانه که یک عدد را نشان میدهد
displaying U وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
equivalence U دروازهای که تابع معادل انجام میدهد
chickens come home to roost <idiom> U زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد
omr U وسیلهای که علامتها و خط وط خاص را تشخیص میدهد
gates U مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
to be long in coming U خیلی طولش میدهد تا بیاید [برسد]
to be a long time in the coming U خیلی طولش میدهد تا بیاید [برسد]
display U وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
displayed U وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
displays U وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
transient U خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
fasts U که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
numeral U حرف یا نشانه که یک عدد را نشان میدهد
gate U مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
queen's bounty U دستلافی که ملکه بزن سه قلوزاییده میدهد
gates U مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
gates U دروازهای که عمل AND منط قی را انجام میدهد
waterline U خط روی بدنه قایق که حد اب را نشان میدهد
microsoft U ورودی کاربر و خروجی را نمایش میدهد
simultaneous U آنچه همزمان با چیز دیگری رخ میدهد
optical U فرآیندی که اجازه میدهد علامتها یا خط وط خاص
rate U تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
whyŠthere is the answer U شرط در امده تقریبا معنی میدهد
rates U تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
gate U دروازهای که عمل AND منط قی را انجام میدهد
stated U وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
gate U مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
states U وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
frequenting U آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
frequented U آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
frequent U آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
state U وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
frequents U آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
plugs U امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
locomotor ataxy U بی نظمی در حرکت دست و پا که از سفلیس رخ میدهد
null U حرفی که معنای هیچ چیز میدهد.
chandler U فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
lighted U نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد
light U نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد
lightest U نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد
fast U که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
multimedia U پردازش تصویر رو نمایش متن میدهد
draught line U خطی که اب نشین کشتی رانشان میدهد
lock spit U شیاری که مسیر راه را نشان میدهد
plain flap U فلپی که لایه فراربال را تشکیل میدهد
plugging U امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
stating U وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
plug U امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
A dictionary tell you what words mean . U فرهنگ زبان معنی کلمات را میدهد
parallelled U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
transients U بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
eponym U کسی که نام خود را به ملت یاکشوری میدهد
electroluminescing U که نور را طبق روشنایی الکترونیکی انتشار میدهد
paralleled U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
protagon U جسم فوسفوری که جزاصلی سفیده مخ را تشکیل میدهد
parallel U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
dunite U نوعی سنگ که پوسته زمین را تشکیل میدهد
margins U فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد
margin U فضا یا زمان که به چیزی امکان امنیت میدهد
transient U بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
expansion interface U تخته مدار که به یک فردامکان میدهد تا گردانندههای دیسک
NOT function U مدار الکترونیکی یا قطعه که تابع NOT را انجام میدهد
NOR function = U مدار الکترونیکی یا قطعهای که تابع NOR را انجام میدهد
gyrostat U التی که جنبش وضعی جسمی رانشان میدهد
lemon plant U یکجور گل شاه پسند که بوی ابلیمو میدهد
parallels U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
music mistress U بانویی که موزیک یاد میدهد معلمه موسیقی
amplifiers U مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
amplifier U مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
intelligence quotient U عددی که هوش و زیرکی شخص را نشان میدهد
paralleling U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
metalanguage U زبانی که یک زبان برنامه نویسی را شرح میدهد
forcing U کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
forces U کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
registries U پایگاه داده که پایه ویندوزرا تشکیل میدهد
registry U پایگاه داده که پایه ویندوزرا تشکیل میدهد
electronic U موضوعی که عنوان چند رسانهای را شرح میدهد
witness stand U محلی که شاهد درانجا ایستاده و شهادت میدهد
script U که به کاربر امکان انجام خودکار برنامه میدهد
parallelling U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
neper U واحدی که نسبت اسکالر دوجریان را نشان میدهد
transition U نقط های در برنامه یا سیستم که تغییری رخ میدهد
transitions U نقط های در برنامه یا سیستم که تغییری رخ میدهد
transparency U مقداری از یک تصویر دیگر در زیر آن نشان میدهد
transparencies U مقداری از یک تصویر دیگر در زیر آن نشان میدهد
leadingquestion U پرسشی که کمک به پیدا کردن پاسخ میدهد
gallows bird U کسی که سرش بوی قرمه سبزی میدهد
isometric view U رسمی که سه بعد شی را به نسبت متعادل نشان میدهد
force U کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
data clerk U فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد
vegetable colic U قولنجی که از خوردن میوه نارس دست میدهد
It is splendid weather for swimming. U این هوا برای شنا جان میدهد
application U کاری که یک کامپیوتر انجام میدهد یا مشکلی که حل میکند
calculator U ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد
negatives U عددی که تعداد تفریق از صفر را نشان میدهد
negative U عددی که تعداد تفریق از صفر را نشان میدهد
port U یچ ای که به کاربر امکان میدهد که وسیله جانبی که کامپیوتر
loan shark U کسی که پول با بهرهی زیاد قرض میدهد
comic books U کتاب دارای کاریکاتورهایی که داستانی را شرح میدهد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com