Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
triggerfish
U
ماهیان رنگارنگ دارای بدن ضخیم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
oculate
U
دارای چشم ها یاخالهای رنگارنگ
varied
U
دارای رنگهای گوناگون رنگارنگ
blunted
U
دارای لبه ضخیم رک
gigas
U
دارای ساقه ضخیم تر
blunter
U
دارای لبه ضخیم رک
bluntest
U
دارای لبه ضخیم رک
blunting
U
دارای لبه ضخیم رک
blunt
U
دارای لبه ضخیم رک
blunts
U
دارای لبه ضخیم رک
granite paper
U
کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
fishes
U
انواع ماهیان
fish
U
انواع ماهیان
abdominal
U
ماهیان بطنی
fished
U
انواع ماهیان
lungfish
U
ماهیان ریه دار
acanthopterygii
U
ماهیان تیغ بال
bulhead
U
انواع ماهیان سربزرگ
kingfish
U
ماهیان دریایی ازخانواده Sciaenidae
silverfish
U
انواع ماهیان نقره فام
scalariform
U
شبیه ماهیان باله تیز
jurel
U
انواع ماهیان خارداردم چنگالی
sardine
U
ماهی ساردین ماهیان ریز
sardines
U
ماهی ساردین ماهیان ریز
kippers
U
نمک زدن و دودی کردن ماهیان
grayling
U
ماهیان وابسته به ماهی قزل الا
kipper
U
نمک زدن و دودی کردن ماهیان
shiner
U
انواع ماهیان کوچک ونقره فام امریکایی
Brits
U
جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
Brit
U
جانوران ریز دریایی که خوراک نهنگ و ماهیان بزرگاند
parti coloured
U
رنگارنگ
Technicolor
U
رنگارنگ
kaleidoscopic
U
رنگارنگ
paned
U
رنگارنگ
many coloured
U
رنگارنگ
colourings
U
رنگارنگ
colourful
U
رنگارنگ
multicolored
U
رنگارنگ
versicolour
U
رنگارنگ
colorings
U
رنگارنگ
variegated
U
رنگارنگ
colorful
U
رنگارنگ
versicolor
U
رنگارنگ
joseph's coat
U
کت رنگارنگ
pied
U
رنگارنگ
motley
U
رنگارنگ
party coloured
U
رنگارنگ
painted
U
رنگارنگ
polychromatic
U
رنگارنگ
polychrome
U
رنگارنگ
polychromic
U
رنگارنگ
pied
U
پرنده رنگارنگ
piebald
U
رنگارنگ ناجور
plychromy
U
نقاشی رنگارنگ
trogon
U
مرغان رنگارنگ
painted lady
U
پروانه رنگارنگ
variegate
U
رنگارنگ کردن
grnish
U
نقش رنگارنگ
omnifarious
U
متنوع رنگارنگ
polychromy
U
نقاشی رنگارنگ
medley
U
مختلط رنگارنگ
keuper
U
مارن رنگارنگ
medleys
U
مختلط رنگارنگ
onyx
U
عقیق رنگارنگ
tragopan
U
قرقاول رنگارنگ هندی
dapple
U
چیزی با نقاط رنگارنگ
mottle
U
با خالهای رنگارنگ نشان گذاردن
ingrain
U
خطوط وخالهای رنگارنگ کاغذدیواری
willemite
U
سنگ معدنی رنگارنگ متبلور
squatty
U
ضخیم
coarse
U
ضخیم
coarser
U
ضخیم
coarsest
U
ضخیم
onyx marble
U
سنگ مرمری که رکههای رنگارنگ دارد
russetting
U
ضخیم زبر
plank
U
تخته ضخیم
russeting
U
ضخیم زبر
russet
U
روستایی ضخیم
thickish
U
نسبتا ضخیم
junk bozrd
U
مقوای ضخیم
kraft paper
U
کاغذ ضخیم
straw board
U
مقوای ضخیم
paper base laminate
U
کاغذ ضخیم
boldface
U
حروف ضخیم
body
U
ضخیم کردن
thickeners
U
ضخیم ساز
bodies
U
ضخیم کردن
thicken
U
ضخیم کردن
thickener
U
ضخیم ساز
mackinaw
U
پتوی ضخیم
thickened
U
ضخیم کردن
thickens
U
ضخیم کردن
thickly
U
نسبتا ضخیم
bars
U
خط یا بلاک ضخیم رنگی
gross
U
شرم اور ضخیم
grossed
U
شرم اور ضخیم
grosser
U
شرم اور ضخیم
grosses
U
شرم اور ضخیم
grossest
U
شرم اور ضخیم
grossing
U
شرم اور ضخیم
gigas
U
برگهای ضخیم تر و تیره تر
sludge
U
رسوب گل و لای ضخیم
bar
U
خط یا بلاک ضخیم رنگی
pea jacket
U
ژاکت ضخیم ملوانان
shear thickening
U
ضخیم شدن برش
thick film circuit
U
مدار غشایی ضخیم
harlequin
U
لودهای که درنمایش هاولال بازی هاجامه رنگارنگ میپوشد
bulge out
U
شکم دادن ضخیم شدن
macrame
U
توری ضخیم و ریشه دار
bold face
U
حالت ضخیم تر و تیره تر نوشتار
Bolivia
U
پارچهی پشمی ضخیم و نرم
palled
U
پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
nimbostratus
U
ابرهای گسترده ضخیم و تیرهای با ارتفاع کم
stencil paper
U
کاغذ ضخیم پارافین دارمخصوص استنسیل
palls
U
پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
pall
U
پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
palling
U
پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
skirting armor
U
ضخیم ترین قسمت زره تانک
beach ball
U
توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
beach balls
U
توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
reefer
U
جرب دار پالتو کوتاه و ضخیم ملوانی
reefers
U
جرب دار پالتو کوتاه و ضخیم ملوانی
The Pied Piper of Hamelin
U
فلوت زن رنگارنگ هاملن
[با نوازش موشها را تلسم میکرد و به رودخانه میبرد غرق شوند]
cell
U
خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
cells
U
خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
under weft
U
پود زیرین یا ضخیم
[جهت نشاندن گره ها در جای خود و محکم و یکنواخت شدن آنها]
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
motley
U
مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
dithering
U
ترکیب نقطههای رنگارنگ برای یک رنگ جدید یک روش گرافیکی کامپیوتر برای افزودن شدت نور نمایش
kemp
U
پشم ضخیم
[بیشتر مربوط به ناحیه زیر شکم گوسفند بوده که شکننده است و خاصیت رنگ پذیری کمی دارد.]
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
thick Ethernet
U
شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند
bituminous paint
U
رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
ethernet
U
شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
impasto
U
رنگ گذاری- رنگ ضخیم
aggrade
U
ضخیم کردن هموار کردن
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
cord yarn
U
نخ ضخیم و چند لا که بصورت پود در بعضی از فرش های مشهد جهت اتمام زودتر فرش و یا جهت تفاوت با فرش های دیگر استفاده می شود . گاه در شیرازه بافی تارهای بالا نیز بکار می رود .
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
cable weft
U
پود ضخیم
[بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
trilinear
U
دارای سه خط
three-legged
U
دارای سه پا
glochidiate
U
دارای مو
odoriferous
U
دارای بو
footy
U
دارای پا
iodic
U
دارای ید
bilabiate
U
دارای دو لب
fraught with
U
دارای
three legged
U
دارای سه پا
hearted
U
دارای قلب ...
underweight
U
دارای کسروزن
heterogamous
U
دارای مادگی ها
hexameter
U
دارای شش وزن
homolographic
U
دارای قرینه
dyslogistic
U
دارای خاطرات بد
humous
U
دارای موادالی
insectile
U
دارای حشره
double tongued
U
دارای دوقول
innervate
U
دارای پی کردن
ill neighboured
U
دارای محیط بد
foliolate
U
دارای برگچه
floaty
U
دارای اب نشین کم
in force
U
دارای اعتبار
fibrinous
U
دارای مودلیفی
feldspathic
U
دارای فلدسپار
febile
U
دارای حالت تب
geniculate
U
دارای زانویی
indued with charm
U
دارای فریبندگی
far reaching
U
دارای اثرزیاد
glanduliferous
U
دارای غد دکوچک
glary
U
دارای تشعشع
entitative
U
دارای وجودخارجی
in defect
U
دارای کاستی
in power
U
دارای اختیارات
inflorescent
U
دارای گل اذین
haired
U
دارای موی ...
ill neighboured
U
دارای همسایه بد
in flower
U
دارای شکوفه
dolose
U
دارای قصدجرم
arbitrative
U
دارای اختیارحکمیت
behinds
U
دارای پس افت
behind
U
دارای پس افت
ambivalence
U
دارای دو جنبه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com