Perdic | مانیفست فهرست بار کشتی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (3 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	manifest U	مانیفست فهرست بار کشتی
	manifested U	مانیفست فهرست بار کشتی
	manifesting U	مانیفست فهرست بار کشتی
	manifests U	مانیفست فهرست بار کشتی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	ship's manifest U	صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
	consolidated vehicle table U	فهرست خودروهای محموله در کشتی
	vehicle summary U	فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
	blacklist U	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
	blacklisted U	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
	blacklists U	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
	blacklisting U	فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
	concordance U	فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
	concordances U	فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
	rota U	صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
	rotas U	صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
	active list U	فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
	waiting list U	فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
	part list U	فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
	waiting lists U	فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
	picking list U	فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
	glossary U	فهرست معانی فهرست لغات
	glossaries U	فهرست معانی فهرست لغات
	topgallant U	سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
	indexes U	فهرست فهرست اعلام
	index U	فهرست فهرست اعلام
	indexed U	فهرست فهرست اعلام
	scuppers U	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
	scuppering U	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
	scupper U	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
	scuppered U	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
	respondentia U	وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
	load line U	خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
	hawse U	سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
	carry ship U	کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
	dan runner U	کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
	keel U	حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
	supercargo U	نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
	embarkation U	بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
	lazar housek U	عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
	keels U	حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
	waterline U	خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
	gunroom U	مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
	bill of health U	گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
	usura maritima U	دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
	the vessel was put a bout U	جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
	windjammer U	یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
	quarterdecks U	عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
	quarterdeck U	عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
	yaw U	انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
	yawed U	انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
	sailboat U	کشتی بادبانی کشتی بادی
	sailboats U	کشتی بادبانی کشتی بادی
	overboard U	از کشتی بدریا روی کشتی
	piracy U	هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
	cartel ship U	کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
	free on boand U	تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
	semi naufragium U	نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
	orthodromy U	کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
	orthodromics U	کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
	prows U	کشتی عرشه کشتی
	prow U	کشتی عرشه کشتی
	phraseology U	فهرست
	indexes U	فهرست
	directory U	فهرست
	catalogued U	فهرست
	roll U	فهرست
	catalog U	فهرست
	b.d catalogue U	فهرست بی . دی
	catalogues U	فهرست
	concordances U	فهرست
	rolls U	فهرست
	cataloguing U	فهرست
	file U	فهرست
	rosters U	فهرست
	roster U	فهرست
	filed U	فهرست
	concordance U	فهرست
	repertory U	فهرست
	directories U	فهرست
	inventory U	فهرست
	list U	فهرست
	index U	فهرست
	slip U	فهرست
	checklist U	فهرست
	kalendar U	فهرست
	indexless U	بی فهرست
	slipped U	فهرست
	slips U	فهرست
	tabling U	فهرست
	cataloged U	فهرست
	cataloging U	فهرست
	table U	فهرست
	catalogs U	فهرست
	catalogue U	فهرست
	tabled U	فهرست
	indexed U	فهرست
	tables U	فهرست
	rolled U	فهرست
	keelage U	حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
	timetables U	گاه فهرست
	indexed U	فهرست شاخص
	indexed U	فهرست راهنما
	mailing list U	فهرست پستی
	mailing lists U	فهرست پستی
	indexes U	فهرست شاخص
	part list U	فهرست اجزاء
	price list U	فهرست قیمت
	rolls U	فهرست پیچیدن
	index U	فهرست شاخص
	index U	فهرست راهنما
	parts list U	فهرست قطعات
	timetabled U	گاه فهرست
	cataloguing U	فهرست کردن
	cataloged U	فهرست کردن
	cataloged U	کتاب فهرست
	tariffs U	فهرست نرخها
	tariff U	فهرست نرخها
	cataloging U	کتاب فهرست
	cataloging U	فهرست کردن
	cataloguing U	کتاب فهرست
	catalogues U	فهرست کردن
	catalogues U	کتاب فهرست
	catalogued U	فهرست کردن
	catalogued U	کتاب فهرست
	catalogue U	فهرست کردن
	catalogue U	کتاب فهرست
	catalogs U	فهرست کردن
	catalogs U	کتاب فهرست
	glossary U	فهرست معانی
	glossaries U	فهرست معانی
	short-listed U	فهرست کوتاه
	short-list U	فهرست کوتاه
	tabulated U	فهرست کردن
	tabulate U	فهرست کردن
	rigging warrant U	فهرست وسایل
	requirements list U	فهرست نیازمندیها
	star catalogue U	فهرست ستارگان
	problem checklist U	فهرست مشکلات
	inventory U	فهرست موجودی
	schedules U	صورت فهرست
	scheduled U	صورت فهرست
	schedule U	صورت فهرست
	short-lists U	فهرست کوتاه
	short-listing U	فهرست کوتاه
	tabulates U	فهرست کردن
	timetable U	گاه فهرست
	rolled U	فهرست پیچیدن
	catalog U	فهرست کردن
	tables U	در فهرست نوشتن
	black list U	فهرست سیاه
	gloss U	فهرست معانی
	register U	لیست یا فهرست
	registering U	لیست یا فهرست
	registers U	لیست یا فهرست
	menus U	فهرست خوراک
	menu U	فهرست انتخاب
	who's who U	فهرست رجال
	bill of quantities U	فهرست مقادیر
	subject index U	فهرست موضوعی
	bill of quantites U	فهرست مقادیر
	bill of materials U	فهرست مواد
	bill of material U	فهرست مواد
	menus U	فهرست انتخاب
	data dictionary U	فهرست داده ها
	cross index U	فهرست تقابلی
	catalog U	کتاب فهرست
	volume table of constants U	فهرست راهنما
	load manifest U	فهرست بار
	vocabularies U	فهرست لغات
	vocabulary U	فهرست لغات
	table of replaceable partes U	فهرست قطعات
	cargo manifest U	فهرست بار
	handlist U	فهرست مختصر
	listings U	فهرست نویسی
	listing U	فهرست نویسی
	handlist U	فهرست دستی
	list price U	فهرست قیمتها
	contents directory U	فهرست محتویات
	tabling U	در فهرست نوشتن
	timetabling U	گاه فهرست
	bill of goods U	فهرست تجارتی
	subdirectory U	فهرست فرعی
	nominal list U	فهرست نامها
	elench U	ردمنطقی فهرست
	display menu U	فهرست نمایش
	indexing U	فهرست سازی
	registry U	دفتر فهرست
	hit list U	فهرست ضربه
	excused list U	فهرست معاف ها
	hit lists U	فهرست ضربه
	catalog U	به فهرست بردن
	indexes U	فهرست راهنما
	roll U	فهرست پیچیدن
	terrier U	فهرست ما یملک
	nomenclauture U	فهرست اصطلاحات
	terriers U	فهرست ما یملک
	nomenelature U	فهرست اصطلاحات
	registries U	دفتر فهرست
	directory U	فهرست راهنما
	list U	در فهرست واردکردن
	list U	فهرست کردن
	list U	در فهرست نوشتن
	directories U	فهرست راهنما
	table U	در فهرست نوشتن