Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
flocculous
U
مانند دستههای پشم بهم چسبیده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flocculose
U
مانند دسته پشم بهم چسبیده کرکی
the masses
U
دستههای پایین تر
interspecific
U
واقع در بین دستههای خاصی
floccose
U
دارای دستههای کرک یا پشم
interspecies
U
واقع در بین دستههای خاصی
battalia
U
بسیج دستههای نظامی ونیروهای مسلح
wing chair
U
مبل دارای پشتی و دستههای چوبی و سفت
islets of langerhans
U
دستههای سلولی اثنی عشر بنام >جزایرلانگرهانس < که تولید انسولین میکنند
linter
U
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
conglutinate
U
به هم چسبیده
sessile
U
چسبیده
skin-tight
U
چسبیده
coherent
U
چسبیده
close aboard
U
چسبیده به
adhesive
U
چسبیده
stickit
U
چسبیده
adhesives
U
چسبیده
adnascent
U
چسبیده
clung
U
چسبیده
adherents
U
بهم چسبیده
impacted
U
بهم چسبیده
seried
U
بهم چسبیده
serried
U
بهم چسبیده
sealed
U
محکم چسبیده
adherent
U
بهم چسبیده
concrete
U
بهم چسبیده
skintight
U
بپوست چسبیده
incompact
U
بهم چسبیده
syndacty
U
چسبیده انگشت
adnate
U
بهم چسبیده
coadunate
U
بهم چسبیده
syndactylism
U
چسبیده انگشتی
skintight
U
چسبیده بتن
gomerulus
U
توده بهم چسبیده
hidebound
U
پوست بتن چسبیده
adhering
U
بهم چسبیده بودن
parabiotic twins
U
دوقلوهای بهم چسبیده
Siamese twins
U
دوقلوهای بهم چسبیده
adheres
U
بهم چسبیده بودن
adequateness
U
بهم چسبیده بودن
hide bound
U
پوست بتن چسبیده
adhere
U
بهم چسبیده بودن
adhered
U
بهم چسبیده بودن
syndactyle
U
دارای دو یا چندانگشت بهم چسبیده
jerkin
U
کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
siamese twin
U
یکی از دو قلوهای بهم چسبیده
systylous
U
دارای خامههای بهم چسبیده
jerkins
U
کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
syndactyl
U
دارای دو یاچند انگشت بهم چسبیده
plectognath
U
ماهی ای که ارواره زبرینش بکاسه سر چسبیده است
gyrus
U
لبه بهم چسبیده بین شیارهای مغز
bushbaby
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies
U
گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
grape shot
U
گلولههای بهم چسبیده چون خوشه انگورکه یکباردرتوپ گذارند
back slide
U
شناورشدن روی اب به پشت با بازوهای چسبیده به بدن وحرکت به عقب با فشار پا
spread eagle
U
سرخوردن با عقب اسکیتهای چسبیده بهم بجا گذاشتن میلههای 2 و 3 و 4 و 6 و 7 و01 بولینگ
lamellate
U
لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous
U
فسیل مانند سنگواره مانند
key
O
کاغذی که روی کلیدهای صفحه کلید چسبیده میشود تا تابع خاص آنها را برای عملی بیان کنند
musub duchi
U
موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
adjustable wheel
U
چرخ تنظیم پذیر
[مانند بلندی]
[چرخ تطبیق پذیر]
[مانند نوع جاده]
myrtle formed
U
اس مانند
impish
U
جن مانند
simulant
U
مانند
reedy
U
نی مانند
fluty
U
نی مانند
after the example of
U
مانند
liplike
U
لب مانند
mammilary
U
مانند
mammilliform
U
مانند
filiform
U
نخ مانند
anthoid
U
گل مانند
analog
U
مانند
and so on
U
و مانند ان
inapproachable
U
بی مانند
inimitable
U
بی مانند
analogue
U
مانند
floriform
U
گل مانند
similiar
U
مانند
frothy
U
کف مانند
argillaceous
U
گل مانند
fulidal
U
اب مانند
pipelike
U
نی مانند
lambdoid
U
مانند
plumose
U
پر مانند
unprecedentedly
U
بی مانند
feathery
U
پر مانند
incomparable
U
بی مانند
goatish
U
بز مانند
tough
U
پی مانند
tougher
U
پی مانند
gypsiferous
U
گچ مانند
similar
U
مانند
analogous
U
مانند
penniform
U
پر مانند
reediest
U
نی مانند
reedier
U
نی مانند
plumelike
U
پر مانند
toughest
U
پی مانند
argillaceous
U
رس مانند
unprecedented
U
بی مانند
capitate
U
مانند سر
analogues
U
مانند
neared
U
مانند
nearer
U
مانند
nearest
U
مانند
nearing
U
مانند
nears
U
مانند
unapproachable
U
بی مانند
etc
U
و مانند آن
vide
U
مانند
near-
U
مانند
string
U
نخ مانند
capillaceous
U
مانند نخ
foggy
U
مانند مه
unequaled
U
بی مانند
icily
U
یخ مانند
as
U
مانند
near
U
مانند
without an e.
U
بی مانند
foggier
U
مانند مه
encephaloid
U
مخ مانند
etcetera
U
و مانند ان
foggiest
U
مانند مه
unique
U
بی مانند
uniquely
U
بی مانند
tendinous
U
بی مانند
unparalleled
U
بی مانند
arundinaceous
U
نی مانند
unequalled
U
بی مانند
thready
U
نخ مانند
womanlike
U
زن مانند
castellated
U
دژ مانند
blotchy
U
لک مانند
threadlike
U
نخ مانند
aquiform
U
اب مانند
ghosty
U
روح مانند
gummiferous
U
صمغ مانند
guttiform
U
قطره مانند
ghosty
U
شبح مانند
ctenoid
U
شانه مانند
granitic
U
خارا مانند
giantlike
U
غول مانند
ke lighning
U
مانند برق
godlike
U
خدا مانند
grasslike
U
علف مانند
rhizomorphous
U
ریشه مانند
graniform
U
دانه مانند
graminaceous
U
علف مانند
cucullated
U
مانند خودیاباشلق
cryptand
U
حجره مانند
gladiate
U
شمشیر مانند
granuliform
U
دانه مانند
crinoid
U
زنبق مانند
haematoid
U
خون مانند
corneous
U
شاخ مانند
leatheroid
U
چرم مانند
coriaceous
U
چرم مانند
coralloid
U
مانند مرجان
coralline
U
مرجان مانند
columniform
U
ستون مانند
collective goods
U
مانند جاده
januslike
U
جانوس مانند
lamblike
U
بره مانند
lamblkin
U
بره مانند
saddlebacked
U
زین مانند
lactescent
U
شیر مانند
lam dacism
U
مانند لام
coroniform
U
تاج مانند
insectile
U
حشره مانند
haemoid
U
خون مانند
hamiform
U
قلاب مانند
herbescent
U
گیاه مانند
herblike
U
گیاه مانند
plantlike
U
گیاه مانند
herby
U
مانند بوته
cowish
U
گاو مانند
corvine
U
کلاغ مانند
hoggish
U
خوک مانند
hyaline
U
شیشه مانند
in his own similitude
U
مانند خودش
corpuscular
U
گویچه مانند
inimitably
U
بطوربی مانند
ghostlike
U
روح مانند
culicoid
U
پشه مانند
ferny
U
سرخس مانند
elephantoid
U
پیل مانند
eburnian
U
عاج مانند
drossy
U
تفاله مانند
dreamful
U
خواب مانند
dollish
U
عروسک مانند
foliaceous
U
برگ مانند
foliar
U
برگ مانند
leaflike
U
برگ مانند
foliate
U
برگ مانند
forficate
U
قیچی مانند
fossate
U
گودال مانند
foveal
U
گودال مانند
foveate
U
گودال مانند
ensample
U
مانند نظیر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com