English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lyncean U مانند جانور سیاه گوش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sacs U عضوکیسه مانند جانور
sac U عضوکیسه مانند جانور
pelage U پوشش جانور پستاندارخزوپشم و مانند انها
trichomonad U جانور اغازی تاژکداردارای موهای کرک مانند
to pounce on somebody U به کسی ناگهان جستن [و حمله کردن ] [مانند جانور شکارگر]
epizoic U زندگی کننده روی بدن جانور انگل جانور
zoo ecology U قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
basalt U نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
silhouette U نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouettes U نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
melanin U رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
crape U نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
bold face U طرح سیاه حرف سیاه
smutted whcat U گندم سیاه یا زنگ سیاه
sable U رنگ سیاه لباس سیاه
black holes U حفره سیاه چاله سیاه
sables U رنگ سیاه لباس سیاه
ethiops U سیاب سیاه جیوه سیاه
black hole U حفره سیاه چاله سیاه
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
black body radiation U تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
paper white monitor U صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
johnny U جانور نر
he U جانور نر
creatures U جانور
it pron U ان جانور
creature U جانور
apod U جانور بی پا
animalize U جانور
animals U جانور
ruffianly U جانور خو
structure of an animal U جانور
it U ان جانور
malacostracan U جانور
beast U جانور
beasts U جانور
animal U جانور
nightwalker U جانور شب پر
polypod U جانور بسیارپا
polystomatous U جانور بسیار
pollard U جانور بی شاخ
ungulate U جانور سم دار
zoophagous U جانور خوار
zoophilous U علاقمند به جانور
craw U معده جانور
zootomy U جانور شکافی
tardigrade U جانور کندرو
stinkard U جانور بدبو
milker U جانور شیرده
animalculum U جانور ریزه
pudge U جانور چاق
animalist U نقاش جانور
hybrid U جانور دورگه
beastliness U جانور خویی
zoology U جانور شناسی
brutalities U جانور خویی
strays U جانور بی صاحب
brutality U جانور خویی
game U جانور شکاری
zoophilic U علاقمند به جانور
polystome U جانور بسیار
zoologist U جانور شناس
strayed U جانور ولگرد
straying U جانور بی صاحب
zootheism U جانور پرستی
amebae U جانور تک سلولی
edentate U جانور بی دندان
plantigrade U جانور دوپا
zoomorphic <adj.> U جانور گونه
fauna U جانور نامه
brutal U جانور خوی
brutes U جانور حیوان
mammifer U جانور پستاندار
on heat [British E] <adj.> U حشری [جانور زن]
perissodactyl U جانور فرد سم
amebas U جانور تک سلولی
amoeba U جانور تک سلولی
amoebae U جانور تک سلولی
amoebas U جانور تک سلولی
monocule U جانور یک چشم
brutalization U جانور خویی
scrag U جانور نحیف
proud <adj.> U جانور حشری
brute U جانور حیوان
mammiferous U جانور پستاندار
saxicolous U جانور سنگ زی
saxicoline U جانور سنگ زی
shell fish U جانور صدف
saprozoon U جانور پوده زی
rodent U جانور جونده
rodents U جانور جونده
poikilotherm U جانور خونسرد
poikilothermism U خونسردی جانور
stray U جانور بی صاحب
pelagian U جانور دریایی
nekton U جانور شناور
in heat [American E] <adj.> U حشری [جانور زن]
scavengers U جانور لاشخور
scavenger U جانور لاشخور
animalculum U جانور ذره بینی
quadruped U چهارپا [جانور شناسی]
amoebic U وابسته به جانور تک سلولی
slugged U چارپاره جانور کندرو
zoophyte U جانور گیاه سان
malacoderm U جانور نرم پوست
animalcule U جانور ذره بینی
dolphin دولفین [جانور شناسی]
orca U جانور بزرگ دریایی
orc U جانور بزرگ دریایی
amphibiotic U وابسته به جانور دوزیستی
endotherm U جانور خون گرم
footpad U پای جانور پهنه پا
slug U چارپاره جانور کندرو
slugs U چارپاره جانور کندرو
zoomorphic U شبیه جانور جانورسان
pleophagous U چند جانور خوار
migrants U سیار جانور مهاجر
migrant U سیار جانور مهاجر
white face U جانور پیشانی سفید
scavengers U جانور کثافت خور
scavenger U جانور کثافت خور
anteaters U جانور پستاندارمورچه خوار
anteater U جانور پستاندارمورچه خوار
lair U محل استراحت جانور
paleozoology U دیرین جانور شناسی
ratter U موش گیر [جانور]
rat catcher U موش گیر [جانور]
in rut <adj.> U حشری [جانور شناسی]
ratcatcher U موش گیر [جانور]
rutting <adj.> U حشری [جانور مرد]
marsupials U جانور کیسه دار
lairs U محل استراحت جانور
hilding U جانور یا اسب بی ارزش
pachyderms U جانور پوست کلفت
heat U طلب شدن جانور
nematocyst U نیش جانور مرجانی
marsupial U جانور کیسه دار
aquatic U جانور یا گیاه ابزی
viviparous U جانور زنده زا ولود
mollusc U جانور نرم تن حلزون
molluscs U جانور نرم تن حلزون
shedder U جانور پوست انداز
heats U طلب شدن جانور
bestialize U جانور خوی نمودن
beast of ravin U جانور درنده یاشکاری
female U زنانه جانور ماده
pachyderm U جانور پوست کلفت
arthropod U جانور مفصل دار
tentacle U موی حساس جانور
jumbo U جانور غول اسا
tropicopolitan U گیاه یا جانور گرمسیری
jumbos U جانور غول اسا
tentacles U موی حساس جانور
phytozoon U جانور گیاه نما
mollusk U جانور نرم تن حلزون
phyllopod U جانور برگ پای
nervure U رگه بندی جانور
holozoic U جانور خوراک گیر
zoography U جانور شناسی تطبیقی
dentition U وضع تعداددندانهای جانور
unicorns U جانور افسانهای دارای یک شاخ
mane U یال [حیوانات و جانور شناسی]
phylogeny U تاریخ نژادی جانور یا گیاه
scalawag U جانور نحیف وکم ارزش
unicorn U جانور افسانهای دارای یک شاخ
slugs U جانور تنبل گردونه کندرو
zoological U وابسته به جانور شناسی حیوان
crest U یال [حیوانات و جانور شناسی]
vermin U جانور افت حشرات موذی
bestial U شبیه حیوان جانور خوی
ruminant U جانور پستاندار نشخوار کننده
hatchling U جانور تازه متولد نوزاد
beaver U سگ آبی [حیوانات و جانور شناسی]
slugged U جانور تنبل گردونه کندرو
Caspian White Fish U ماهی سفید [جانور شناسی]
Caspian kutum U ماهی سفید [جانور شناسی]
omnivore U جانور همه چیز خوار
purebred U جانور یا گیاه خوش نژاد
kutum [Rutilus frisii] U ماهی سفید [جانور شناسی]
fisher U جانور ماهیخوار کرجی ماهیگیری
vivisector U تشریح کننده جانور زنده
cyclostome U جانور از راسته دهان گردان
isopodan U جانور سخت پوست بر>=< پای
isopod U جانور سخت پوست بر>=< پای
gast U وحشت جانور بدون اولاد
insectivore U جانور یا گیاه حشره خوار
Rutilus kutum U ماهی سفید [جانور شناسی]
Black Sea roach [Rutilus frisii] U ماهی سفید [جانور شناسی]
slug U جانور تنبل گردونه کندرو
cyclostomate U وابسته به جانور دهان گرد
cyclostomatous U وابسته به جانور دهان گرد
Rutilus frisii U ماهی سفید [جانور شناسی]
endozoic U دارای زندگی دردرون جانور
pes U پای جانور هر عضو یا چیزی شبیه پا
zooplasty U فن پیوند زدن گوشت جانور به انسان
logotype U وجه تسمیه نوع جانور یاگیاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com