Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gas tight
U
مانع خروج گاز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
choke ring
U
حلقه مانع خروج گاز
obturator
U
الات مانع خروج گاز
steam tight
U
مانع خروج بخار
Other Matches
hedgehog
U
مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
hedgehogs
U
مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
dam
U
سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
crest clearing
U
محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
damming
U
سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
dams
U
سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
dammed
U
سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
ocant altitude
U
ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
obstructor
U
وسیله مانع تخریب مین مانع ضد اکتشاف مین
propulsion
U
خروج
outgo
U
خروج
emersion
U
خروج
egression
U
خروج
exhaust
U
خروج
prolapsus
U
خروج
egress
U
خروج
emission
U
خروج
exits
U
خروج
exit
U
خروج
exodus
U
خروج
leakage or breakage
U
خروج
emissions
U
خروج
exhausts
U
خروج
outages
U
راه خروج
spurting
U
خروج ناگهانی
transpiration
U
خروج نفوذ
ingress and egress
U
دخول و خروج
angle of emergence
U
زاویه خروج
spurted
U
خروج ناگهانی
spermatism
U
خروج منی
exeat
U
اجازهء خروج
prolapse of the uterus
U
خروج سیبک
ejaculated
U
خروج منی
ejaculate
U
خروج منی
spurt
U
خروج ناگهانی
logout
U
خروج از سیستم
log out
U
خروج از سیستم
order off the field
U
حکم خروج
log off
U
خروج از سیستم
exit point
U
نقطه خروج
exhaust velosity
U
سرعت خروج
light spill
U
خروج نور
exhaust valve
U
شیر خروج
order off
U
حکم خروج
spurts
U
خروج ناگهانی
emergency exit
U
خروج اضطراری
eccentricities
U
خروج از مرکزیت
emissions
U
صدور خروج
outage
U
راه خروج
emission
U
صدور خروج
outlet
U
مجرای خروج
capital outflow
U
خروج سرمایه
out flow of capital
U
خروج سرمایه
eccentricities
U
خروج از مرکز
blow out
U
خروج ناگهانی
ejaculating
U
خروج منی
ejaculates
U
خروج منی
dump valve
U
شیر خروج
emergency exit
U
در خروج اضطراری
work function
U
انرژی خروج
electron affinity
U
انرژی خروج
eccentricity
U
خروج از مرکز
defecation
U
خروج مدفوع
debouch
U
راه خروج
eccentricity
U
خروج از مرکزیت
outlets
U
مجرای خروج
debouchment
U
خروج ازتنگنا
eccentricity of the load
U
خروج از مرکزیت بار
clearance outwards
U
مجوز خروج کشتی
exophthalmos
U
خروج تخم چشم
clearing outwards
U
اعلامیه خروج کشتی
fifo
U
خروج به ترتیب ورود
freedom of entry and exit
U
ازادی ورود و خروج
undoubling
U
خروج از دوبلگی شطرنج
shelling
U
برنامه خروج موقت
shell
U
برنامه خروج موقت
out flow of labor
U
خروج نیروی کار
Where is the emergency exit?
U
در خروج اضطراری کجاست؟
eccentricity
U
گریز یا خروج از مرکز
eccentricities
U
گریز یا خروج از مرکز
shells
U
برنامه خروج موقت
primer leak
U
خروج گازاز ته چاشنی
exhaust
U
تخلیه کردن خروج
infinite
U
حلقهای که خروج ندارد.
outer work function
U
انرژی خروج بیرونی
exhausts
U
خروج گاز یابخار
exhaust
U
خروج گاز یابخار
exhausts
U
تخلیه کردن خروج
inner work function
U
انرژی خروج درونی
clearance outwards
U
مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
ne exeat regno
U
دستور عدم خروج از مملکت
gangways
U
محل ورود و خروج از ناو
clearance papers
U
اسناد خروج کشتی از بندر
trap house
U
محل خروج هدفهای متحرک
exhaust pipe
U
لوله خروج بخار یا دود
gangway
U
محل ورود و خروج از ناو
break cover
U
خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
Please show me the way out I'll show you !
U
لطفا " را ؟ خروج را به من نشان دهید
jetting
U
خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
jets
U
خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
exits
U
خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
exit
U
خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
jetted
U
خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
muzzle energy
U
نیروی یک گلوله در موقع خروج از لوله
lithotomy
U
برش مثانه برای خروج سنگ
jet
U
خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
exit road
U
راه خروج ازموضع یا سر پل یا منطقه فرود
blowing
U
خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
spermatorrhoea
U
خروج منی بدون اراده احتلام
port of exit
U
مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
to shut in
U
تو نگاه داشتن از خروج جلوگیری کردن
blowdown
U
خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز
blasts
U
ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
blast
U
ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
valves
U
دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
valve
U
دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
to take off one
U
رفع توقیف از ورود و خروج کشتی کردن
devices
U
که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
device
U
که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
photoemission
U
خروج الکترون از فلز در اثرنیروی تابشی نور وغیره
jet propulsion
U
نیروی عقب نشینی حاصله از فشار گازفشار خروج گاز
extravasattion
U
خروج ازمجرای طبیعی ریزش خون وغیره درانساج بدن
deflation port
U
سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
i/o
U
دستور برنامه نویسی کامپیوتری که امکان ورود یا خروج داده از پردازنده را میدهد
turbostarter
U
استارتر موتوراصلی که توسط توربینی میچرخد که خودتوسط خروج گاز به حرکت درامده
marketing
U
بررسی روشهای پخش و توزیع کالااز لحظه خروج از کارخانه تا رسیدن به دست مشتری
jet propulsion
U
جهش و کشش جسمی بطرف جلو در اثر خروج مایع جهندهای در جهت عقب
deffered entry
U
ورود به یک زیربرنامه که نتیجه خروج غیر مترقبه ازبرنامه میباشد که کنترل به ان منتقل شده است
timeout
U
1-تابع خروج روی ترمینال -On line وقتی هیچ دادهای وارد نشود.2-مدت زمان یک عمل
clear air turbulence
U
اشفتگی در اسمان فاقد ابر که معمولا در ارتفاعات بالا وهمراه با تغییر سرعت درنزدیکی مسیر خروج گازهامیباشد
bifuel propulsion
U
سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
mediastinal emphsema
U
اسیب رسیدن به قلب و ریه درموقع خروج هوا از ریه
secession
U
تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
muzzle energy
U
انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
last in , first out
U
اولین خروج از اخرین ورود فروش کالا از اخرین دسته کالای خریداری شده
overrun
U
هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overrunning
U
هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overruns
U
هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
set back
U
مانع
preventive
U
مانع
strait jacket
U
مانع
impedient
U
مانع
repellents
U
مانع
encumbrances
U
مانع
drawback
U
مانع
encumbrance
U
مانع
snags
U
مانع
repellent
U
مانع
in the way
U
مانع
strait jackets
U
مانع
snag
U
مانع
snagging
U
مانع
hinder
U
مانع
hindered
U
مانع
hindering
U
مانع
hinders
U
مانع
impediments
U
مانع
drawbacks
U
مانع
barricading
U
مانع
curtains
U
مانع
barrier
U
مانع
barriers
U
مانع
barricades
U
مانع
barricaded
U
مانع
barricade
U
مانع
preventor
U
مانع
obstaele
U
مانع
clog
U
مانع
clogged
U
مانع
clogs
U
مانع
impeditive
U
مانع
impedimental
U
مانع
hold back
U
مانع
dike
U
مانع
degage
U
بی مانع
dead lock
U
مانع
bar
U
مانع
shackle
U
مانع
handicap
U
مانع
pull-back
U
مانع
interference
U
مانع
crest
U
مانع
cresting
U
مانع
crests
U
مانع
constraint
U
مانع
shields
U
مانع
masking
U
مانع
hedges
U
مانع
hedged
U
مانع
hedge
U
مانع
block
U
مانع
handicaps
U
مانع
restraints
U
مانع
balk
U
مانع
balked
U
مانع
shackling
U
مانع
stumbling block
U
مانع
stumbling blocks
U
مانع
shackles
U
مانع
shackled
U
مانع
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com