English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
steam tight U مانع خروج بخار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
exhaust pipe U لوله خروج بخار یا دود
gas tight U مانع خروج گاز
choke ring U حلقه مانع خروج گاز
obturator U الات مانع خروج گاز
precipitation of moisture U انقباض و فرود امدن بخار تراکم بخار
hedgehogs U مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
hedgehog U مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
dammed U سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
damming U سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
dams U سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
dam U سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
crest clearing U محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
obstructor U وسیله مانع تخریب مین مانع ضد اکتشاف مین
ocant altitude U ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
steam irons U ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
steam iron U ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
egress U خروج
exhaust U خروج
leakage or breakage U خروج
emission U خروج
egression U خروج
emersion U خروج
exhausts U خروج
emissions U خروج
exits U خروج
outgo U خروج
propulsion U خروج
exodus U خروج
exit U خروج
prolapsus U خروج
debouch U راه خروج
outlets U مجرای خروج
emergency exit U در خروج اضطراری
ejaculate U خروج منی
blow out U خروج ناگهانی
angle of emergence U زاویه خروج
debouchment U خروج ازتنگنا
emission U صدور خروج
ejaculating U خروج منی
ejaculates U خروج منی
spurt U خروج ناگهانی
spurted U خروج ناگهانی
emissions U صدور خروج
spurting U خروج ناگهانی
spurts U خروج ناگهانی
defecation U خروج مدفوع
dump valve U شیر خروج
work function U انرژی خروج
ejaculated U خروج منی
electron affinity U انرژی خروج
outages U راه خروج
spermatism U خروج منی
eccentricity U خروج از مرکزیت
ingress and egress U دخول و خروج
light spill U خروج نور
eccentricity U خروج از مرکز
log off U خروج از سیستم
log out U خروج از سیستم
logout U خروج از سیستم
prolapse of the uterus U خروج سیبک
order off U حکم خروج
order off the field U حکم خروج
transpiration U خروج نفوذ
outage U راه خروج
eccentricities U خروج از مرکز
out flow of capital U خروج سرمایه
exeat U اجازهء خروج
eccentricities U خروج از مرکزیت
emergency exit U خروج اضطراری
outlet U مجرای خروج
exhaust valve U شیر خروج
exhaust velosity U سرعت خروج
exit point U نقطه خروج
capital outflow U خروج سرمایه
clearance outwards U مجوز خروج کشتی
undoubling U خروج از دوبلگی شطرنج
out flow of labor U خروج نیروی کار
clearing outwards U اعلامیه خروج کشتی
eccentricities U گریز یا خروج از مرکز
eccentricity U گریز یا خروج از مرکز
primer leak U خروج گازاز ته چاشنی
shell U برنامه خروج موقت
fifo U خروج به ترتیب ورود
infinite U حلقهای که خروج ندارد.
exophthalmos U خروج تخم چشم
inner work function U انرژی خروج درونی
freedom of entry and exit U ازادی ورود و خروج
outer work function U انرژی خروج بیرونی
shelling U برنامه خروج موقت
exhausts U تخلیه کردن خروج
exhausts U خروج گاز یابخار
exhaust U تخلیه کردن خروج
exhaust U خروج گاز یابخار
eccentricity of the load U خروج از مرکزیت بار
Where is the emergency exit? U در خروج اضطراری کجاست؟
shells U برنامه خروج موقت
Please show me the way out I'll show you ! U لطفا " را ؟ خروج را به من نشان دهید
trap house U محل خروج هدفهای متحرک
break cover U خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
gangway U محل ورود و خروج از ناو
ne exeat regno U دستور عدم خروج از مملکت
gangways U محل ورود و خروج از ناو
clearance papers U اسناد خروج کشتی از بندر
clearance outwards U مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
jets U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
exit U خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
exits U خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
port of exit U مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
jetted U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
muzzle energy U نیروی یک گلوله در موقع خروج از لوله
jet U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
to shut in U تو نگاه داشتن از خروج جلوگیری کردن
lithotomy U برش مثانه برای خروج سنگ
exit road U راه خروج ازموضع یا سر پل یا منطقه فرود
blowing U خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
spermatorrhoea U خروج منی بدون اراده احتلام
jetting U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
to take off one U رفع توقیف از ورود و خروج کشتی کردن
valves U دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
blowdown U خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز
blasts U ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
blast U ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
valve U دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
devices U که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
device U که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
photoemission U خروج الکترون از فلز در اثرنیروی تابشی نور وغیره
reek U بخار
haze U بخار
steams U بخار
reeked U بخار
steams U بخار اب
fume U بخار
halitus U بخار
steam U بخار اب
reeks U بخار
steamed U بخار
steamed U بخار اب
fuming U بخار
fumes U بخار
steaming U بخار
steaming U بخار اب
fumed U بخار
reeking U بخار
steam U بخار
vapo U بخار
vaporific U بخار زا
vaporer U بخار زا
brume U بخار
gasses U بخار
gassed U بخار
gases U بخار
gas U بخار
vapor U بخار
vaporific U بخار شو
miasma U بخار بد بو
water vapor U بخار اب
miasmas U بخار بد بو
aqueous vapor U بخار اب
vapour U بخار اب
vapour U بخار
extravasattion U خروج ازمجرای طبیعی ریزش خون وغیره درانساج بدن
jet propulsion U نیروی عقب نشینی حاصله از فشار گازفشار خروج گاز
vaporization U تبدیل به بخار
vaporization U بخار سازی
reek U بخار دهان
turbines U توربین بخار
turbine U توربین بخار
reeks U بخار دهان
vaporised U بخار شدن
steamers U ماشین بخار
vaporizing U بخار شدن
vaporizes U بخار شدن
vaporized U بخار شدن
vaporize U بخار شدن
vaporising U بخار شدن
pet cock U شیر بخار
vaporises U بخار شدن
steamers U کشتی بخار
sudatorium U حمام بخار
exhaust steam U بخار خروجی
gas tank U بخار بنزین
atmology U علم بخار اب
gasiform U بخار مانند
gland steam U بخار دورزبانه
horse power U اسب بخار
bucket of steam U سطل بخار
flue dust U بخار گاز
cheval vapor U اسب بخار
flue boiler U دیگ بخار
live steam U بخار زنده
colic U بخار یاگازمعده
reeking U بخار دهان
reeked U بخار دهان
mercury vaper U بخار جیوه
fumatorium U اطاق بخار
mofette U بخار بدبو
furnace dust U بخار کوره
horsepower U اسب بخار
steam fog U مه حاصل از بخار اب
steam gas U بخار دواتشه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com