Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
anticoagulant
U
مانع انعقاد خون داروی ضد انعقاد خون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
coalescence
U
انعقاد
gelation
U
انعقاد
ratification
U
انعقاد
conclusions
U
انعقاد
conclusion
U
انعقاد
coagulation
U
انعقاد
ligation
U
انعقاد
coagulability
U
قابلیت انعقاد
conclusion of a treaty
U
انعقاد معاهده
casus fofderis
U
هدف انعقاد پیمان
conception
U
رای انعقاد نطفه
casus fofderis
U
سبب انعقاد پیمان
conceptions
U
رای انعقاد نطفه
session
U
دوره انعقاد اجلاس
sessions
U
دوره انعقاد اجلاس
thromboplastic
U
تسریع کننده انعقاد خون
hemagglutinate
U
باعث انعقاد خون شدن
coagulability
U
دلمه شدنی انعقاد پذیری
drive a hard bargain
<idiom>
U
انعقاد معامله بودن هیچ سودی
exsiccant
U
داروی خشکاننده داروی خشکی اور
exsiccative
U
داروی خشکاننده داروی خشکی اوز
hedgehogs
U
مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
hedgehog
U
مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
antimalarial
U
داروی مربوط بدرمان مالاریا داروی ضد مالاریا
dam
U
سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
crest clearing
U
محوطه تامین بالای مانع حاشیه امنیت بالای مانع
dams
U
سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
damming
U
سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
dammed
U
سد ساختن مانع شدن یاایجاد مانع کردن محدود کردن
obstructor
U
وسیله مانع تخریب مین مانع ضد اکتشاف مین
ocant altitude
U
ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
antifebrine
U
داروی تب بر
antipyretic
U
داروی تب بر
febrifnge
U
داروی تب بر
pyretic
U
داروی تب بر
pulmonic
U
داروی شش
ataraxic
U
داروی مسکن
ataractic
U
داروی مسکن
psychoactive drug
U
داروی روانگردان
relaxant
U
داروی بیحالی
roborant
U
داروی نیروبخش
galactopoietic
U
داروی شیرزا
gossypium
U
داروی فشار
aperient
U
داروی ملین
antiparalytic
U
داروی ضدفلج
antimanic ru
U
داروی ضد شیدایی
stimulant drug
U
داروی محرک
eye wash
U
داروی چشم
antihistamine
U
داروی ضد هیستامین
galenical
U
داروی گیاهی
psoric
U
داروی جرب
miticide
U
داروی موش کش
liverwort
U
داروی جگر
nepenthe
U
داروی غمزدا
nepenthes
U
داروی غمزدا
jalap
U
داروی مسهل
drugs
U
داروی مخدر
drugging
U
داروی مخدر
obstruent
U
داروی قابض
drugged
U
داروی مخدر
cephalalgic
U
داروی سردرد
depilatory
U
داروی ازاله مو
corrobrant
U
داروی نیروبخش
haematogen
U
داروی خون زا
pain killer
U
داروی درد کش
eyewash
U
داروی چشم
carminative
U
داروی ضد نفخ
bute
U
داروی ضد درد
narcitic
U
داروی مخدر
patent medicines
U
داروی اسپسیالیته
patent medicines
U
داروی اختصاصی
sedative
U
داروی مسکن
cholagogue
U
داروی زرداب کش
rubella
U
داروی محمره
psychedelic
U
داروی توهم زا
drug
U
داروی مخدر
digestant
U
داروی گوارنده
sedatives
U
داروی مسکن
anodyne
U
داروی دردزا
patent medicine
U
داروی اسپسیالیته
patent medicine
U
داروی اختصاصی
pep pills
U
داروی انگیزان
wormseed
U
داروی ضد کرم
all heal
U
داروی هردرد
antidepressant
U
داروی ضد افسردگی
vomitoryt
U
داروی قی اور
allheal
U
داروی هر درد
toxicant
U
داروی سمی
anesthetic
U
داروی بیهوشی
antidepressive
U
داروی ضد افسردگی
anesthetic
U
داروی بیحسی
anticonvulsive
U
داروی ضد تشنج
tickicide
U
داروی کنه کش
wormroot
U
داروی ضد کرم
pep pill
U
داروی انگیزان
anorexic
U
داروی اشتها کم کن
downers
U
داروی مسکن
downer
U
داروی مسکن
aphrodisiacs
U
داروی مقوی غرایزجنسی
ataractic
U
داروی ارام کننده
anaesthetic
U
بی حسی داروی بیهوشی
dope
U
اگاهی داروی مخدر
anaesthetics
U
بی حسی داروی بیهوشی
anaesthesia
U
بی حسی داروی بیهوشی
elixir of life
U
داروی زندگی بخش
anesthetics
U
بی حسی داروی بیهوشی
patent medicines
U
داروی ثبت شده
escharotic
U
داروی سوزاننده یا خشکاننده
salve
U
داروی تسکین دهنده
dopes
U
اگاهی داروی مخدر
alleviative
U
داروی تسکین دهنده
detergents
U
داروی پاک کننده
emetic
U
داروی استفراغ اور
soporific
U
داروی خواب اور
aphrodisiac
U
داروی مقوی غرایزجنسی
emetics
U
داروی استفراغ اور
cure-all
U
داروی همه درد
detergent
U
داروی پاک کننده
overdose
U
داروی بیش از حد لزوم
overdoses
U
داروی بیش از حد لزوم
cure-alls
U
داروی همه درد
ataraxic
U
داروی ارام کننده
restrictive
U
داروی پیش گیر
acopon
U
داروی نیرو بخش
patent medicine
U
داروی ثبت شده
antiphlogistic
U
داروی اماس نشان
narcitic
U
داروی خواب اور
narcotize
U
داروی مسکن دادن
odontalgic
U
داروی دندان درد
parturifacient
U
داروی درد تند کن
permissible dosage
U
میزان داروی مجاز
anti-histamines
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
panaceas
U
داروی همه درد
panacea
U
داروی همه درد
ophthalmic
U
داروی چشم درد
splenetic
U
اسپرزی داروی اسپرز
sudatory
U
داروی عرق اور
anti-histamine
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
tranquilizer
U
داروی تسکین دهنده
truth drug
U
داروی کشف حقیقت
vomitive
U
برگرداننده داروی قی اور
antihistamines
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
downer
U
داروی خواب آور
downers
U
داروی خواب آور
psychedelic
U
داروی روان گردان
injection
U
داروی تزریق کردنی
astringent
U
سفت داروی قابض
narcotism
U
اثر داروی مخدر
haemostatic
U
داروی خون بند
sternutator
U
داروی عطسه واشک اور
styptic
U
داروی بند اور خون
psychomotor stimulant
U
داروی محرک روانی- حرکتی
sympathomimetic drug
U
داروی برانگیزنده دستگاه سمپاتیک
agglutinant
U
چسب داروی جوش دهنده
elaterium
U
داروی مسهل که ازشیره خرخیارمیسازند
vulnerary
U
بهبود دهنده داروی زخم
anesthetic
U
داروی بی هوشی بی هوش کننده
toxins
U
ترکیب زهردار داروی سمی
tonic medicine
U
داروی نیرو بخش یامقوی
suppressant
U
داروی جلوگیر
[مثال اشتها]
hydragogue
U
داروی پیشاب اور یادافع اب
calefacient
U
داروی گرم کننده گرمی ده
galenical
U
دوای نباتی داروی جالینوسی
mercurochrome
U
داروی ضدعفونی قرمز رنگ
disinfectant
U
داروی ضد عفونی ماده گندزدا
psychoactive drug
U
داروی فعال کننده روان
toxin
U
ترکیب زهردار داروی سمی
to drug somebody
U
به کسی داروی مخدر دادن
arcanum
U
راز کیمیاگری داروی سری
under the counter
U
داروی بدون نسخه وغیر مجاز
methadon
U
داروی ارام بخش ومخدرومسکن درد
patent medicines
U
داروی دارای جواز وزارت بهداری
to overdose a patient
U
داروی زیادی به بیمار دادن یاخوراندن
herb doctor
U
پزشکی که با داروی گیاهی به مداوا میپردازد
patent medicine
U
داروی دارای جواز وزارت بهداری
tetanic
U
داروی ایجاد کننده تشنجات کزازی
kaoline
U
داروی اسهال بفرمول 9O 2Si 2Al4H
fly agaric
U
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly amanita
U
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly bane
U
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
dispensaries
U
محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
lupulin
U
خاکه تلخه که بعنوان داروی مسکن استعمال میشود
kaolin
U
خاک چینی داروی اسهال بفرمول 9O2Si 2Al 4H
dispensary
U
محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
placebos
U
دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
placebo
U
دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
helleborism
U
معالجه دیوانگی یاخربق داروی کارکن که ازخربق میسازند
quassia
U
یکجور درخت که ازچوب ان داروی تلخی درست میشود
totaquina
U
داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
totaquine
U
داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
to spray a tree
U
داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود
benzocaine
U
ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
hindering
U
مانع
clog
U
مانع
hindered
U
مانع
hinder
U
مانع
preventive
U
مانع
clogged
U
مانع
hinders
U
مانع
in the way
U
مانع
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com