English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stolen goods U مال دزدی کالای دزدیده شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
swag U کالای دزدیده شده
labeled cargo U کالای برچسب دار کالای علامت داری که معمولا خطرناک است
stolen U مسترق دزدیده
tittered U خنده تو دزدیده
titter U خنده تو دزدیده
tittering U خنده تو دزدیده
titters U خنده تو دزدیده
preyer U دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
robber U دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
raider U دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
heister [American E] U دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
bandit U دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
brigand U دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
bears U کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
bear U کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد
giffen good U نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
theft and pilferage U دزدی و دله دزدی
changelings U بچهای که پریان بجای بچهای که دزدیده اند میگذارند
changeling U بچهای که پریان بجای بچهای که دزدیده اند میگذارند
elf child U بچهای که پریان بجای بچهای که دزدیده اندمیگذارند
robbery U دزدی
robberies U دزدی
burglaries U دزدی
thievery U دزدی
brigandism U دزدی
lifts U دزدی
lifting U دزدی
lifted U دزدی
lift U دزدی
freebooting U دزدی
embezzlement U دزدی
abstractions U دزدی
abstraction U دزدی
filching U دزدی
filches U دزدی
thefts U دزدی
theft U دزدی
larceny U دزدی
spoliation U دزدی
filched U دزدی
filch U دزدی
thieving U دزدی
nips U دزدی
nipped U دزدی
nip U دزدی
burglary U دزدی
intercepts U توپ دزدی
kidnapping U بچه دزدی
intercept U توپ دزدی
kidnapping U ادم دزدی
heist U دزدی سرقت
picking U دله دزدی
kleptomania U دزدی بیمارگون
kleptomania U جنون دزدی
kleptomaniac U علاقمند به دزدی
kleptomaniacs U علاقمند به دزدی
petty larceny U دله دزدی
heist U دزدی کردن
heists U دزدی کردن
heists U دزدی سرقت
intercepted U توپ دزدی
intercepting U توپ دزدی
theft, pilferage, non delivery U دله دزدی
thieve U دزدی کردن
thievish U خوگرفته به دزدی
thievishness U خوی دزدی
burgled U شب دزدی کردن
burgles U شب دزدی کردن
burgling U شب دزدی کردن
stick up <idiom> U دزدی مسلحانه
burgle U شب دزدی کردن
shop lifting U دزدی از مغازه ها
Shanghai U ادم دزدی
abaction U گله دزدی
aggravated theft U دزدی مشدد
commit theft U دزدی کردن
cycle stealing U چرخه دزدی
larcenous U مربوط به دزدی
larceny petty U دزدی کوچک
petit larceny U دله دزدی
pickery U دله دزدی
pilferage U دله دزدی
plagiary U دزدی ادبی
cribs U دزدی ادبی
cribs U دله دزدی
crib U دله دزدی
crib U دزدی ادبی
cribbed U دله دزدی
cabbage U دله دزدی
steals U توپ دزدی
steal U توپ دزدی
cabbages U دله دزدی
piracy U دزدی دریایی
cribbed U دزدی ادبی
piracy U دزدی دریائی
piracy U دزدی ادبی
cribbing U دزدی ادبی
cribbing U دله دزدی
plagiarism U دزدی ادبی
peculate U حیف ومیل دزدی
hitting U طعمه دزدی ماهی
hits U طعمه دزدی ماهی
pilfered U دله دزدی کردن
pirating U دزدی دریایی کردن
hit U طعمه دزدی ماهی
pirates U دزدی ادبی کردن
snitches U دله دزدی کردن
pirate U دزدی ادبی کردن
pirate U دزدی دریایی کردن
pilfering U دله دزدی کردن
pilfers U دله دزدی کردن
snitch U دله دزدی کردن
swagman U خریدار مال دزدی
snitched U دله دزدی کردن
pilfer U دله دزدی کردن
software piracy U دزدی نرم افزار
pirating U دزدی ادبی کردن
snitching U دله دزدی کردن
piracy U دزدی هنری یاادبی
kidnap U بچه دزدی کردن
kidnap U ادم دزدی کردن
kidnapped U بچه دزدی کردن
pirated U دزدی ادبی کردن
kidnaps U ادم دزدی کردن
pirates U دزدی دریایی کردن
kleptomania U میل و اشتیاق به دزدی
kidnaps U بچه دزدی کردن
kidnapped U ادم دزدی کردن
pirated U دزدی دریایی کردن
robberies U دزدی مقرون به ازار یا تهدید
kleptamaniac U کسی که جنون دزدی دارد
they accused him of the ft U اورابه دزدی متهم ساختند
robbery U دزدی مقرون به ازار یا تهدید
kleptolagnia U تحریک جنسی توام با دزدی
tpnd U دله دزدی وعدم تحویل
maraud U دله دزدی یاتلاش کردن
cat burglar <idiom> U دزدی که از دیوار بالا میرود
I had my car broken into last week. U هفته پیش از ماشینم دزدی کردند.
hijack U دزدی هواپیماوسایر وسائط نقلیه ومسافران ان
hijacked U دزدی هواپیماوسایر وسائط نقلیه ومسافران ان
hijacks U دزدی هواپیماوسایر وسائط نقلیه ومسافران ان
It is wrong to steal . U دزدیدن (دزدی )کار غلطی است
high jack U دزدی هواپیما وسایروسائط نقلیه ومسافران ان
larceny petty U بیشتر دزدی مالی که کمتر از 11شیلینگ بهاداشت
to break into something U از محفظه ای [با زور وارد شدن و] دزدی کردن
consumer's goods U کالای مصرفی
the goods in question U کالای موردبحث
wage good U کالای مزدی
class i property U کالای طبقه 1
labeled cargo U کالای ویژه
class ii property U کالای طبقه 2
consumer brand U کالای پر مصرف
knit goods U کالای کش بافت
jetsam U کالای اب اورد
consigned inventory U کالای امانی
smuggled goods U کالای قاچاق
stolen goods U کالای مسروقه
inferior good U کالای پست
in wards U کالای رسیده
naval stores U کالای دریایی
free good U کالای رایگان
normal good U کالای معمولی
goods in pledge U کالای گروی
goods afloat U کالای در راه
frustrated cargo U کالای سرگردان
frustrated cargo U کالای متروکه
general cargo U کالای معمولی
giffen good U کالای گیفن
luxury good U کالای لوکس
final goods U کالای نهائی
dead stock U کالای بنجل
smuggled merchandise U کالای قاچاق
easy commodity U کالای نا مرغوب
economic good U کالای اقتصادی
merchandise U کالای تجارتی
end item U کالای ضروری
scaron U کالای کمیاب
purpose made U کالای سفارشی
fakement U کالای قلب
normal good U کالای عادی
import U کالای رسیده
consignments U کالای امانی
commodities U کالای مصرفی
commodity U کالای مصرفی
shoddy U کالای تقلبی
staple U کالای عمده
stapled U کالای عمده
import U کالای وارده
imported U کالای رسیده
imported U کالای وارده
importing U کالای رسیده
importing U کالای وارده
contraband U کالای قاچاق
contraband U کالای غیرمجاز
consignment U کالای امانی
business goods U کالای تولیدی
flotsam U کالای اب اورده
consumer goods U کالای مصرفی
rip-offs U کالای قلابی
Contraband goods. U کالای قا چاق
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com