English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
scat U مالیات صدای پاره شدن چیزی رگبار باران
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stream U نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
streamed U نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
streams U نوعی روش تیرانداز خودکار واجرای رگبار در تیراندازیها رگبار مخلوط
rain box U صندوق یا اسباب بازی دیگری که درتماشاخانه صدای باران ازان درمی اورند
rafale U رگبار توپ رگبار گلوله
rainwash U شستشوی چیزی بوسیله باران
to have your share of something [negative] U چیزی [بدی] را اجبارا تحمل کردن [باران یا سرزنش]
rain check <idiom> U بلیط مجانی برای چیزی که به علت باران کنسل شده
levy a tax on something U مالیات بر چیزی بستن
levy a tax on U مالیات بر چیزی بستن
overtax U مالیات سنگین بر چیزی یاشخصی بستن
overtaxes U مالیات سنگین بر چیزی یاشخصی بستن
overtaxed U مالیات سنگین بر چیزی یاشخصی بستن
overtaxing U مالیات سنگین بر چیزی یاشخصی بستن
tear down U پاره پاره ومتلاشی کردن درهم دریدن
bonked U صدای خوردن چیزی به سر
bonk U صدای خوردن چیزی به سر
bonks U صدای خوردن چیزی به سر
bonking U صدای خوردن چیزی به سر
tatter U لباس پاره پاره ژنده پوش
poppers U چیزی یا کسی که صدای تپ تپ کند
bonking U صدای خوردن کله به چیزی
bonked U صدای خوردن کله به چیزی
scrunching U صدای بهم خوردن چیزی
scrunched U صدای بهم خوردن چیزی
scrunch U صدای بهم خوردن چیزی
popper U چیزی یا کسی که صدای تپ تپ کند
bonk U صدای خوردن کله به چیزی
bonks U صدای خوردن کله به چیزی
scrunches U صدای بهم خوردن چیزی
squish U صدای شکستن یا پرتاب چیزی له کردن
rainsquall U باد و باران باران شدید
rainstorm U باد و باران باران شدید
rainstorms U باد و باران باران شدید
slats U پاره پاره شدن چادر
slat U پاره پاره شدن چادر
ability to pay principle of taxation U اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
incidence of taxation U تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
advalorem tax U مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
remission of taxes U صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
analyze U پاره پاره کردن
shredder U پاره پاره کننده
to tear to pieces U پاره پاره کردن
pick to pieces U پاره پاره کردن
to part in pieces U پاره پاره کردن
scalpel U پاره پاره کردن
tearoff U پاره پاره کردن
tatter U پاره پاره کردن
scalpels U پاره پاره کردن
shredders U پاره پاره کننده
to cut to pieces U پاره پاره کردن
to pick to piece U پاره پاره کردن
excise U مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
excise tax U مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
assessment U ممیزی مالیات وضع مالیات
assessments U ممیزی مالیات وضع مالیات
tax evasion U عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
salvoes U رگبار
shower U رگبار
cloud burst U رگبار
hail shower U رگبار
cloudbursts U رگبار
showered U رگبار
volleys U رگبار
volleying U رگبار
showers U رگبار
cloudburst U رگبار
volleyed U رگبار
volley U رگبار
burst U رگبار
salvo U رگبار
showering U رگبار
bursts U رگبار
honked U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony U صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
cyclic U مسلسل رگبار
long burst U رگبار بلند
salvo fire U اتش رگبار
rafale U رگبار مسلسل
electron shower U رگبار الکترونی
spate U سیلاب رگبار
short burst U رگبار کوتاه
spring shower U رگبار بهاری
rainy U تر رگبار گرفته
salvo U اتش رگبار
salvoes U اتش رگبار
first salvo U اولین رگبار
battery left U رگبار از راست یا از چپ
synthesizers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pings U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pinging U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesizer U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinged U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voice U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voicing U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
ping U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voices U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
nonneutralities of income taxation U خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
hailstorms U طوفان یا رگبار تگرگ
meteor shower U رگبار تیر شهاب
hailstorm U طوفان یا رگبار تگرگ
pash U رگبار تند باریدن سر
meteoric shower U رگبار تیر شهاب
contraltos U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contralto U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
crunches U صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
crunch U صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
crunched U صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
burst interval U فاصله ترکش گلوله ها در یک رگبار
thundershower U رگبار همراه با رعد وبرق
analyzing U پاره پاره کردن تشریح کردن
analyses U پاره پاره کردن تشریح کردن
analyzed U پاره پاره کردن تشریح کردن
analysing U پاره پاره کردن تشریح کردن
analyse U پاره پاره کردن تشریح کردن
analyzes U پاره پاره کردن تشریح کردن
analysed U پاره پاره کردن تشریح کردن
phut U تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
monophthong U صدای ساده وتنها صدای بسیط
chortled U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortles U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortle U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
strafes U با هواپیما زیر رگبار مسلسل وتوپ گرفتن
strafed U با هواپیما زیر رگبار مسلسل وتوپ گرفتن
strafe U با هواپیما زیر رگبار مسلسل وتوپ گرفتن
levy U مالیات بندی مالیات
levied U مالیات بندی مالیات
levies U اخذ مالیات مالیات
levying U اخذ مالیات مالیات
levy U اخذ مالیات مالیات
levying U مالیات بندی مالیات
levies U مالیات بندی مالیات
taxation U مالیات بندی مالیات
levied U اخذ مالیات مالیات
skirl U صدای زیر صدای نی انبان
regressive income tax U مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
Susurrus U صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twangs U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanging U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twang U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
producers burden of tax U بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
rained U باران
raining U باران
rain U باران
rain proof U ضد باران
drizzle U نم نم باران
rainless U بی باران
hydrometeor U باران
rains U باران
rain water آب باران
fine rain U باران
pluvial U باران زا
drizzles U نم نم باران
pluvine U باران زا
pluvian U باران زا
drizzling U نم نم باران
drizzled U نم نم باران
rainwater U اب باران
rainy U پر باران
fragmenting U پاره
mammock U پاره
scrappiest U پاره پاره
scrappier U پاره پاره
the golden U پاره
scappy U پاره پاره
fragments U پاره
shred U پاره
piece U پاره
bit U پاره
part U پاره
shredding U پاره
duds U پاره
pieces U پاره
shreds U پاره
shredded U پاره
bits U پاره
scrappy U پاره پاره
scraps U پاره
framentary U پاره پاره
out at elbows U پاره
tatters U پاره
scrap U پاره
isomer U هم پاره
isomerous U هم پاره
members U پاره
member U پاره
scrapped U پاره
in rags U پاره
scrapping U پاره
raggle U پاره
fragmentary U پاره پاره
fragment U پاره
line segment U پاره خط
peaked line U خط پاره پاره
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com