English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
progressive tax U مالیات تصاعدی
progressive taxation U مالیات تصاعدی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
gaduate U مشمول مالیات تصاعدی فارغ التحصیل شدن دوره اموزشگاهی رابپایان رساندن
progressive income tax U مالیات بر درامد تصاعدی
progressive tax system U نظام مالیات تصاعدی
Other Matches
progressive U تصاعدی
procession U ترقی تصاعدی
nonprogressive U غیر تصاعدی
progressive ratio U نسبت تصاعدی
progressive rebate U تخفیف تصاعدی
processions U ترقی تصاعدی
progression code U رمز تصاعدی
ability to pay principle of taxation U اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
earned rate U نرخ تصاعدی نزولی
progressive U تصاعدی جلو رونده
incidence of taxation U تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
advalorem tax U مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
remission of taxes U صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
proportional parts U بخشهای کسری اقلام تصاعدی یک جدول
excise tax U مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
excise U مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
assessments U ممیزی مالیات وضع مالیات
assessment U ممیزی مالیات وضع مالیات
tax evasion U عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
nonneutralities of income taxation U خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
levy U اخذ مالیات مالیات
levied U اخذ مالیات مالیات
levying U اخذ مالیات مالیات
levies U اخذ مالیات مالیات
levied U مالیات بندی مالیات
taxation U مالیات بندی مالیات
levying U مالیات بندی مالیات
levy U مالیات بندی مالیات
levies U مالیات بندی مالیات
regressive income tax U مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
producers burden of tax U بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
Scot U مالیات
taxes U مالیات
tax U مالیات
taxation U مالیات
gabelle U مالیات
gabel U مالیات
sess U مالیات
tithing U مالیات ده یک
cess U مالیات
taxed U مالیات
impost U مالیات
occupation tax U مالیات شغل
per head tax U مالیات سرانه
octroi U مالیات دم دروازه
occupation tax U مالیات اصناف
profit tax U مالیات بر سود
property tax U مالیات مستقلات
regressive taxation U مالیات کاهنده
regressive tax U مالیات نزولی
quint U مالیات پنج یک
proportional taxation U مالیات تناسبی
proportional tax U مالیات نسبی
proportional tax U مالیات تناسبی
property tax U مالیات دارایی
real estate tax U مالیات بر مستغلات
profits tax U مالیات بر سود
nuisance tax U مالیات پردردسر
excise tax U مالیات بر مصرف
excise taxes U مالیات بر فروش
exemption from taxation U معافیت از مالیات
export tax U مالیات بر صادرات
free of tax U بدون مالیات
gabel U مالیات نمک
gabelle U مالیات نمک
neutral tax U مالیات بی طرف
estate tax U مالیات بر املاک
commercial tax U مالیات بازرگانی
compulsory levies U مالیات اجباری
death tax U مالیات بر ارث
deductible U مالیات پذیر
double taxation U مالیات مضاعف
duty free U معاف ار مالیات
estate duty U مالیات بر ارث
estate duty U مالیات ارث
gift tax U مالیات برهبه
highway user tax U مالیات حق عبور
leviable U مالیات بستنی
leviable U وضع مالیات
levier U مالیات وصول کن
levy tax U وضع مالیات
levying of taxes U وضع مالیات
liable to tax U مشمول مالیات
mise U مالیات خرج
neutral tax U مالیات خنثی
land tax U مالیات بر زمین
estate tax U مالیات مستغلات
impost U مالیات بر واردات
incidence of taxation U انتقال مالیات
incidence of taxation U اثر مالیات
inheritance tax U مالیات بر ارث
kiln tax U مالیات فخاری
land tax U مالیات زمین
land tax U مالیات ارضی
capitation taxes U مالیات سرانه
free from taxes <adj.> U معاف از مالیات
free from taxes <adj.> U بدون مالیات
taxless <adj.> U معاف از مالیات
non-assessable <adj.> U معاف از مالیات
non-taxable <adj.> U معاف از مالیات
tax-exempt <adj.> U معاف از مالیات
tax-free <adj.> U معاف از مالیات
exempt from taxes [only after nouns] <adj.> U بدون مالیات
free of tax [only after nouns] <adj.> U بدون مالیات
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> U بدون مالیات
zero-rated <adj.> U بدون مالیات
tax-free <adj.> U بدون مالیات
zero-rated <adj.> U معاف از مالیات
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> U معاف از مالیات
exempt from taxes [only after nouns] <adj.> U معاف از مالیات
free of tax [only after nouns] <adj.> U معاف از مالیات
taxless <adj.> U بدون مالیات
non-assessable <adj.> U بدون مالیات
non-taxable <adj.> U بدون مالیات
tax-exempt <adj.> U بدون مالیات
regressive taxation U مالیات نزولی
tax base U ماخذ مالیات
tax cuts U کاهش مالیات
tax deduction U کاهش مالیات
tax effect U اثر مالیات
tax equation U معادله مالیات
tax exempt U معاف از مالیات
tax farmer U مستاجر مالیات
tax free U بخشوده از مالیات
succession duties U مالیات برارث
single tax U مالیات واحد
single tax U مالیات انفرادی
rental tax U مالیات مستغلات
sale tax U مالیات بر فروش
sales tax U مالیات فروش
sales tax U مالیات بر فروش
scatt U مالیات عوارض
shift of a tax U انتقال مالیات
tax shifting U انتقال مالیات
tax free U معاف از مالیات
tax function U تابع مالیات
tax in kind U مالیات جنسی
wealth tax U مالیات بر ثروت
yield tax U مالیات بر عایدی
ratepayer U مالیات دهنده
ratepayers U مالیات دهنده
tax year مالیات سالانه
wage tax U مالیات بر مزد
total tax load U کل بار مالیات
tax incidence U عارضه مالیات
tax increase U افزایش مالیات
tax load U بار مالیات
tax rate U نرخ مالیات
tax refund U بازپرداخت مالیات
taxation of monopoly U مالیات بر انحصار
taxes in kind U مالیات جنسی
the rear vassals U مالیات دهندگان
assesses U مالیات بستن به
assesses U مالیات بستن بر
assessed U مالیات بستن به
assessed U مالیات بستن بر
income taxes U مالیات بر درامد
assess U مالیات بستن به
income taxes U مالیات برعایدات
assess U مالیات بستن بر
assessing U مالیات بستن بر
assessing U مالیات بستن به
poll tax U مالیات سرانه
stresses U مالیات زیادبستن
Scot U مالیات بستن بر
death duties U مالیات بر ارث
stressing U مالیات زیادبستن
death duty U مالیات بر ارث
income tax U مالیات بر درامد
income tax U مالیات برعایدات
imposes U مالیات بستن بر
assessment U تعیین مالیات
direct taxation U مالیات مستقیم
levy U وصول مالیات
levy U وضع مالیات
levies U مالیات بندی
excise U مالیات بستن بر
levies U وصول مالیات
excise duties U مالیات غیرمستقیم
levies U وضع مالیات
indirect taxation U مالیات غیرمستقیم
levied U مالیات بندی
levied U وضع مالیات
direct tax U مالیات مستقیم
assessment U وضع مالیات
levying U مالیات بندی
assessment U براورد مالیات
assessments U تعیین مالیات
assessments U وضع مالیات
levying U وصول مالیات
levying U وضع مالیات
levy U مالیات بندی
assessments U براورد مالیات
scot free U معاف از مالیات
scot-free U معاف از مالیات
levied U وصول مالیات
burdensome tax U مالیات مزاحم
impose U مالیات بستن بر
taxpayers U مالیات دهنده
taxpayers U مالیات پرداز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com