English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
advalorem tax U مالیات بر مبنای ارزش مالیات براساس قیمت کالا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
advalorem duty U حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
ad valorem U به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
neoclassical theory of value U تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
law of demand U براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
ad valorem duty U حقوق گمرکی براساس قیمت کالا
turnover tax U مالیات بر گردش کالا
sales tax U مالیات بر فروش کالا
value added tax U مالیات ارزش افزوده
value-added tax U مالیات ارزش افزوده
value added tax U مالیات بر ارزش افزوده
vats U مالیات بر ارزش افزوده
vat U مالیات بر ارزش افزوده
value added taxation U مالیات بر ارزش افزوده
value-added tax U مالیات بر ارزش افزوده
net worth tax U مالیات بر اضافه ارزش دارائی
ability to pay principle of taxation U اصل توانائی پرداخت مالیات برپایه این اصل مالیات بایدمتناسب با توانائی پرداخت مالیات دهنده وضع شود
incidence of taxation U تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد
remission of taxes U صرف نظر از گرفتن مالیات گذشت از مالیات
assessment U تقدیم قیمت به منظور تعیین مالیات
assessments U تقدیم قیمت به منظور تعیین مالیات
declared value U قیمت اعلام شده به منظور تعیین مالیات
prohibitive tax U مالیات گزافی که صدور یاورود کالا را غیر ممکن می سازد
excise U مالیات کالاهای داخلی مالیات غیرمستقیم
excise tax U مالیات برفروش مالیات غیر مستقیم
assemble capital stock U بقیه سرمایهای که به محض تقاضا قابل پرداخت است سرمایهای که بر مبنای ان مالیات محاسبه میشود
assessments U ممیزی مالیات وضع مالیات
assessment U ممیزی مالیات وضع مالیات
value added U قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
tax evasion U عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
nonneutralities of income taxation U خنثی نبودن مالیات بر درامد بی طرف نبودن مالیات بردرامد
slutsky theorem U براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است
taxation U مالیات بندی مالیات
levy U مالیات بندی مالیات
levying U مالیات بندی مالیات
levy U اخذ مالیات مالیات
levying U اخذ مالیات مالیات
levies U اخذ مالیات مالیات
levied U اخذ مالیات مالیات
levies U مالیات بندی مالیات
levied U مالیات بندی مالیات
regressive income tax U مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
kinked demand curve U و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
cob web theorem U ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
producers burden of tax U بار مالیات تولید کنندگان سهم تولید کنندگان از مالیات
specific duties U عوارض گمرکی براساس مشخصات کالا
quantum valebat U در مواقعی که جنسی بدون تعیین قیمت دقیق فروخته و شرط شود که قیمت بر مبنای قاعده فوق بعدا" پرداخت شود
cost plus U براساس قیمت تجارتی
cost plus contract U قرارداد براساس قیمت تمام شده به اضافه درصدی به عنوان سود
peak load pricing U قیمت گذاری بر مبنای بارحداکثر
demand elasticity U درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
taxed U مالیات
tithing U مالیات ده یک
sess U مالیات
tax U مالیات
taxation U مالیات
taxes U مالیات
gabel U مالیات
gabelle U مالیات
Scot U مالیات
cess U مالیات
impost U مالیات
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
marginal cost pricing U قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
prices U ارزش پولی کالا
price U ارزش پولی کالا
levied U وصول مالیات
tax shifting U انتقال مالیات
shift of a tax U انتقال مالیات
excise U مالیات بستن بر
excise duties U مالیات غیرمستقیم
indirect taxation U مالیات غیرمستقیم
direct taxation U مالیات مستقیم
levied U وضع مالیات
direct tax U مالیات مستقیم
income taxes U مالیات برعایدات
capital levy U مالیات برسرمایه
capital levy U مالیات بر سرمایه
compulsory levies U مالیات اجباری
proportional tax U مالیات تناسبی
proportional tax U مالیات نسبی
proportional taxation U مالیات تناسبی
commercial tax U مالیات بازرگانی
assessments U براورد مالیات
assessments U وضع مالیات
assessments U تعیین مالیات
yield tax U مالیات بر عایدی
assessment U تعیین مالیات
regressive tax U مالیات نزولی
quint U مالیات پنج یک
capital tax U مالیات بر سرمایه
capitation taxes U مالیات سرانه
property tax U مالیات دارایی
regressive taxation U مالیات کاهنده
property tax U مالیات مستقلات
scot-free U معاف از مالیات
scot free U معاف از مالیات
scatt U مالیات عوارض
sales tax U مالیات بر فروش
sales tax U مالیات فروش
sale tax U مالیات بر فروش
burdensome tax U مالیات مزاحم
rental tax U مالیات مستغلات
regressive taxation U مالیات نزولی
real estate tax U مالیات بر مستغلات
levied U مالیات بندی
tax cuts U کاهش مالیات
tax farmer U مستاجر مالیات
tax free U بخشوده از مالیات
tax free U معاف از مالیات
tax function U تابع مالیات
tax in kind U مالیات جنسی
wealth tax U مالیات بر ثروت
tax incidence U عارضه مالیات
tax increase U افزایش مالیات
tax exempt U معاف از مالیات
tax equation U معادله مالیات
tax year مالیات سالانه
tax deduction U کاهش مالیات
ratepayers U مالیات دهنده
ratepayer U مالیات دهنده
tax effect U اثر مالیات
death duty U مالیات بر ارث
death duties U مالیات بر ارث
tax load U بار مالیات
Scot U مالیات بستن بر
wage tax U مالیات بر مزد
taxpayer U مالیات دهنده
taxpayer U مالیات پرداز
the rear vassals U مالیات دهندگان
surtax U مالیات اضافی
surtax U اضافه مالیات
total tax load U کل بار مالیات
poll tax U مالیات سرانه
taxpayer U مالیات بده
tax rate U نرخ مالیات
tax refund U بازپرداخت مالیات
taxation of monopoly U مالیات بر انحصار
taxes in kind U مالیات جنسی
taxpayers U مالیات بده
taxpayers U مالیات دهنده
taxpayers U مالیات پرداز
levies U وضع مالیات
levying U مالیات بندی
basis of tax U ماخذ مالیات
single tax U مالیات انفرادی
levying U وصول مالیات
levies U وصول مالیات
levies U مالیات بندی
levy U وضع مالیات
levy U وصول مالیات
levy U مالیات بندی
levying U وضع مالیات
assesses U مالیات بستن به
assessing U مالیات بستن بر
assessing U مالیات بستن به
assessor U ممیز مالیات
impose U مالیات بستن بر
imposes U مالیات بستن بر
succession duties U مالیات برارث
after tax U پس از وضع مالیات
assesses U مالیات بستن بر
assessed U مالیات بستن به
single tax U مالیات واحد
assess U مالیات بستن بر
assess U مالیات بستن به
assessed U مالیات بستن بر
tax base U ماخذ مالیات
income taxes U مالیات بر درامد
highway user tax U مالیات حق عبور
octroi U مالیات دم دروازه
assessment U براورد مالیات
mise U مالیات خرج
occupation tax U مالیات شغل
taxes U مالیات گرفتن از
occupation tax U مالیات اصناف
estate duty U مالیات بر ارث
estate duty U مالیات ارث
estate tax U مالیات بر املاک
tax-exempt <adj.> U معاف از مالیات
non-taxable <adj.> U معاف از مالیات
tax-free <adj.> U معاف از مالیات
free of tax U بدون مالیات
exempt from taxation [only after nouns] <adj.> U معاف از مالیات
excise tax U مالیات بر مصرف
gift tax U مالیات برهبه
zero-rated <adj.> U معاف از مالیات
gabelle U مالیات نمک
gabel U مالیات نمک
double taxation U مالیات مضاعف
duty free U معاف ار مالیات
stressing U مالیات زیادبستن
stresses U مالیات زیادبستن
taxable U مالیات بردار
taxable U مشمول مالیات
taxation U وضع مالیات
free from taxes <adj.> U معاف از مالیات
nuisance tax U مالیات پردردسر
taxed U مالیات گرفتن از
tax-free U بخشوده از مالیات
non-assessable <adj.> U معاف از مالیات
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com