English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
condominium U مالکیت مشترک
condominiums U مالکیت مشترک
joint ownership U مالکیت مشترک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
denationalization U تبدیل مجدد مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی بازگشت به وضع قبل از ملی کردن
prior possession U تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر انکه خلاف ان ثابت شود
joint ownership U اشتراک در مالکیت مالکیت مشاع
his right of ownership lapsed U حق مالکیت از او سلب شد حق مالکیت او ساقط شد
common divisor U مقسوم علیه مشترک بخشیاب مشترک
joint venture U سرمایه گذاری مشترک تجارت مشترک
subscribers U مشترک روزنامه وغیره مشترک
subscriber U مشترک روزنامه وغیره مشترک
joint U نیروهای مشترک عملیات مشترک
separation of ownership and control U جدائی مالکیت از کنترل جدائی مالکیت از مدیریت
cooperative scorer U بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
ownership U حق مالکیت
possession U مالکیت
dominium U مالکیت
proprietorial right U حق مالکیت
ownership right U حق مالکیت
right of ownership U حق مالکیت
support U حق مالکیت
acquisition U مالکیت
acquisitions U مالکیت
propritorship U مالکیت
proprietorship U مالکیت
dominion U حق مالکیت
ownership U مالکیت
possessory title U عنوان مالکیت
possessory title U سمت مالکیت
title deeds U سند مالکیت
property rights U حقوق مالکیت
title deed U قباله مالکیت
collective ownership U مالکیت جمعی
title of territory U مالکیت اقلیم
gen U حالت مالکیت
villeinage U مالکیت رعیت
get hold of (something) <idiom> U به مالکیت رسیدن
slaveholding U مالکیت برده
private ownership U مالکیت خصوصی
possessory action U دعوی مالکیت
possessory right U حق تصرف یا مالکیت
title deed U سند مالکیت
title deed U اسناد مالکیت
praivate ownership U مالکیت خصوصی
special property U مالکیت خاص
ascription U تصدیق مالکیت
collective ownership U مالکیت مشاع
alienation U انتقال مالکیت
reconversion U اعاده مالکیت
seisin U مالکیت اراضی
retention of title U حفظ مالکیت
retention of title U ضبط مالکیت
state enterprise U مالکیت دولتی
state ownership U مالکیت دولتی
asset ownership U مالکیت دارائی
public ownership U مالکیت عمومی
private property U مالکیت خصوصی
public ownership U مالکیت دولتی
confusion U مالکیت ما فی الذمه
qualified property U مالکیت محدود
root of title U منشاء مالکیت
personal ownership U مالکیت شخصی
dispossession U سلب مالکیت
estate in common U مالکیت مشاع
ownership and management U مالکیت و مدیریت
literary property U حق مالکیت ادبی
documents of title U سند مالکیت
document of title U سند مالکیت
joint ownership U مالکیت مشاع
muniment of title U دلیل مالکیت
accession U شرکت در مالکیت
individual ownership U مالکیت فردی
title U مستند مالکیت
titles U مستند مالکیت
public ownership U مالکیت دولتی
expropriation U سلب مالکیت
public domain U مالکیت دولتی
joint ownership U مالکیت اشتراکی
expropriating U سلب مالکیت کردن از
expropriated U سلب مالکیت کردن از
prescriptive right or title U حق مالکیت از راه مرورزمان
expropriates U سلب مالکیت کردن از
collectivity U مالکیت اشتراکی جمع
share certificate U گواهی مالکیت سهام
entitled to owver ship U دارای حق مالکیت است
estate in common U اشتراک در مالکیت زمین
replevin U دعوی اعاده مالکیت
beneficial ownership U مالکیت به نسبت منافع
expropriate U سلب مالکیت کردن از
repossessing U مالکیت مجدد یافتن
repossessed U مالکیت مجدد یافتن
title-holder U صاحب سند مالکیت
possession by title of ownership U تصرف به عنوان مالکیت
possessory action U دعوی اعاده مالکیت
passing the ownership U مالکیت مافی الذمه
title-holders U صاحب سند مالکیت
white elephant <idiom> U ثروت یا مالکیت بیفایده
mere right U حق مالکیت بدون تصرف
title of territory U مالکیت قلمرو کشور
repossess U مالکیت مجدد یافتن
prescriptive right U حق مالکیت از طریق مرورزمان
put in a claim for something U مدعی مالکیت چیزی شدن
disowning U مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
petitory U مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
disowns U مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
tenancy U مدت اجاره مالکیت موقت
tenancies U مدت اجاره مالکیت موقت
freehold U مالکیت مطلق ملک موروثی
socialism U مالکیت اجتماعی ابزار تولید
disown U مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
to put in possession U مالکیت دادن متصدی کردن
disowned U مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disorintate U مالکیت چیزی راانکار کردن
hold down U نصرف به عنوان مالکیت تصرف مالکانه
hold down U برای اثبات مالکیت در تصرف داشتن
freeboard U حق ادعای مالکیت درمورد زمینهای خالصه
titleholder U صاحب سند مالکیت دارای عنوان
p is nine points of the law U تصرف شرط عمده مالکیت است
Here are my car registration papers. بفرمائید این مدارک مالکیت اتومبیل من است.
shared U استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
shares U استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
share U استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
alienability U قابلیت نقل وانتقال مالکیت بیگانه سازی
dock warrant U سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
estate in fee U مالکیت مطلق و غیر شرطی نسبت به زمین
chose in action U حق مالکیت نسبت به اموالی که در تصرف فرد نیست
eminent domain U مالکیت مطلق دولت یا پادشاه یا رئیس مملکت
severalty U مالکیت انفرادی منافع زمین اجاره داری انحصاری
shifting use U مالکیت منافع زمین با درج شرط به نفع ثالث
prescriptions U دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
property in action U مال قابل مطالبه از طریق قانونی مالکیت مورد حمایت قانون
prescription U دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
apostrophes U در اخر اسم مضاف برای ثبوت مالکیت مثل book s"Ali
apostrophe U در اخر اسم مضاف برای ثبوت مالکیت مثل book s"Ali
conjoint U مشترک
held in common U مشترک
common user U مشترک
intercommon U حق مشترک
sensed U حس مشترک
common U مشترک
commoners U مشترک
subscribers U مشترک
subscriber U مشترک
commonality U مشترک
commonalities U مشترک
sense U حس مشترک
party lines U خط مشترک
participant U مشترک
party line U خط مشترک
subscriber's line U خط مشترک
commonest U مشترک
senses U حس مشترک
joint U مشترک
participants U مشترک
executed contract U قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
joint exercise U مانور مشترک
mutual responsibility U مسئوولیت مشترک
co-operation U کار مشترک
joint exercise U تمرین مشترک
interrelation U مناسبات مشترک
joint demand U تقاضای مشترک
collaboration U کار مشترک
joint adventure U تجارت مشترک
cooperative work U همکاری مشترک
cooperation U همکاری مشترک
joint command U فرماندهی مشترک
joint command U یکان مشترک
joint committee U کمیسیون مشترک
joint costs U هزینههای مشترک
collaboration U همکاری مشترک
joint costs U هزینه مشترک
joint declaration U بیانیه مشترک
co-operation U همکاری مشترک
cooperative work U کار مشترک
cooperation U کار مشترک
joint account U حساب مشترک
joint force U نیروی مشترک
party parpet U جانپناه مشترک
subscriber line U خط مشترک [مخابرات]
EEC U بازار مشترک
co-authors U نویسندهی مشترک
co-author U نویسندهی مشترک
trunk circuit U معبر مشترک
tenancy in common U استیجار مشترک
telephone subscriber U مشترک تلفنی
synergy U عمل مشترک
subscriber's station U مرکز مشترک
subscriber's number U شماره مشترک
subscriber's line U خط متعلق به مشترک
rachis U دیرک مشترک
my and his father U پدر مشترک من و او
joint products U محصولات مشترک
joint resolution U تصمیم مشترک
joint services U خدمات مشترک
joint shares U سهام مشترک
joint staff U ستاد مشترک
joint stock U سرمایه مشترک
joint supply U عرضه مشترک
joint zone U منطقه مشترک
jointly owned property U مال مشترک
line termination circuit U اتصال مشترک
local subscriber U مشترک داخلی
mutual debts U دیون مشترک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com