Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
severalty
U
مالکیت انفرادی منافع زمین اجاره داری انحصاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
explees
U
اجاره بها یا منافع زمین
shifting use
U
مالکیت منافع زمین با درج شرط به نفع ثالث
land tenure
U
اجاره داری زمین
beneficial ownership
U
مالکیت به نسبت منافع
tenancies
U
مدت اجاره مالکیت موقت
tenancy
U
مدت اجاره مالکیت موقت
tenancy
U
اجاره داری
leasehold
U
اجاره داری
tenancies
U
اجاره داری
leasing
U
اجاره داری
tenure
U
اجاره داری
joint tenancy
U
شرکت در اجاره داری
holding
U
متصرفی اجاره داری
joint tenancy
U
اجاره داری مشترک
explicit rent
U
اجاره داری کردن
attorn
U
اجاره داری کردن
jointure
U
اجاره داری مشترک و مشاعی
subtenancy
U
اجاره داری دست دوم
tenantry
U
اجاره داری کلیه مستاجرین یک ملک
covenant runing with land
U
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
emblements
U
منافع حاصله از زمین
vesture
U
منافع و نمائات زمین
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
estate in common
U
اشتراک در مالکیت زمین
profits a prendre
U
درCL عامل در حق علف چر وسایر منافع حاصله از زمین هم ذیحق میشود
cut and cover shelter
U
سنگر انفرادی سر پوشیده سنگری که با کندن زمین وتهیه سرپناه تهیه میشود
tenancy in common
U
حالتی که جمعی با عناوین مختلف در اداره ملکی شرکت داشته باشند بدون ان که به وحدت مالکیت ان خللی وارد اید مدت اجاره
estate in fee
U
مالکیت مطلق و غیر شرطی نسبت به زمین
farm out
U
اجاره دادن زمین مزروعی
socage
U
سیستم اجاره زمین در مقابل خدمت
soccage
U
سیستم اجاره زمین در مقابل خدمت
invisible hand
U
فرد در تعقیب منافع شخصی خود بطورخودکار به حداکثر کردن منافع جامعه کمک میکند
arrendare
U
اجاره دادن ملک یا زمین به طور سالانه
monopolies
U
امتیاز انحصاری کالای انحصاری
monopoly
U
امتیاز انحصاری کالای انحصاری
prior possession
U
تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر انکه خلاف ان ثابت شود
denationalization
U
تبدیل مجدد مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی بازگشت به وضع قبل از ملی کردن
troop space
U
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
chartered
U
اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
charter
U
اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
chartering
U
اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
charters
U
اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
joint ownership
U
اشتراک در مالکیت مالکیت مشاع
his right of ownership lapsed
U
حق مالکیت از او سلب شد حق مالکیت او ساقط شد
dude ranch
U
گله داری واسب سواری وحشم داری
chater party
U
اجاره نامه یا قرارداد اجاره کشتی تجاری
landholder
U
اجاره دار زمین دار
farms
U
اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
Lease (rental) agreement.
U
اجاره نامه (قرار داد اجاره )
farm
U
اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
farmed
U
اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
You deserve it.
U
حق داری ( استحقاق آنرا داری )
statecraft
U
کشور داری ملک داری
under lease
U
وقتی مستاجر اصلی ملک برای مدتی کمتر از مدت باقیمانده اجاره خودش ملک را اجاره دهد
lets
U
اجاره دادن اجاره رفتن
lease
U
اجاره نامه اجاره دادن
letting
U
اجاره دادن اجاره رفتن
leases
U
اجاره نامه اجاره دادن
let
U
اجاره دادن اجاره رفتن
separation of ownership and control
U
جدائی مالکیت از کنترل جدائی مالکیت از مدیریت
leasing
U
اجاره کردن اجاره
rental
U
اجاره بها اجاره
collapse capitalism
U
فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
marxist economics
U
نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
single
U
انفرادی
single life
U
انفرادی
singularity
U
انفرادی
individual
U
انفرادی
individuals
U
انفرادی
solitary confinement
U
زندان انفرادی
slit trench
U
سنگر انفرادی
sporadically
U
پراکنده انفرادی
singles
U
مسابقه انفرادی
spades
U
بیل انفرادی
spade
U
بیل انفرادی
sporadic
U
پراکنده انفرادی
cell
U
زندان انفرادی
single tax
U
مالیات انفرادی
several covenants
U
تعهدات انفرادی
solitany confinment
U
حبس انفرادی
bullword
U
کمربندحفافتی انفرادی
individual aquipment
U
تجهیزات انفرادی
cells
U
زندان انفرادی
individualism
U
حالت انفرادی
close confinement
U
حبس انفرادی
close confinement
U
زندان انفرادی
individualized instruction
U
اموزش انفرادی
individual tests
U
ازمونهای انفرادی
revenue
U
منافع
earnings
U
منافع
perquisites
U
منافع
perquisite
U
منافع
played
U
شرکت درمسابقه انفرادی
single tax
U
مالیات بر درامد انفرادی
advance individual training
آموزش تکمیلی انفرادی
play
U
شرکت درمسابقه انفرادی
monocracy
U
حکومت مستقل یا انفرادی
playing
U
شرکت درمسابقه انفرادی
plays
U
شرکت درمسابقه انفرادی
personal error
U
خطاهای انفرادی افراد
army deposit fund
U
پس انداز انفرادی افراد
advanced individual training
U
اموزش تکمیلی انفرادی
individual reserves
U
وسایل ذخیره انفرادی
solo
U
تک خوانی بطور انفرادی
solos
U
تک خوانی بطور انفرادی
economic interest
U
منافع اقتصادی
vested interests
U
منافع مقرره
mutual interests
U
منافع مشترک
net benefits
U
منافع خالص
conflict of interest
U
برخورد منافع
fictitious dividens
U
منافع موهوم
public interest
U
منافع عمومی
unions
U
اشتراک منافع
harmony of interests
U
هماهنگی منافع
public interest
U
منافع عامه
class interests
U
منافع طبقاتی
spillover benefits
U
منافع خارجی
public benefits
U
منافع عمومی
harmony of interests
U
سازگاری منافع
union
U
اشتراک منافع
benefit spillovers
U
نشر منافع
fictious dividened
U
منافع موهوم
tangible benefits
U
منافع مرئی
private benefits
U
منافع خصوصی
conflict of interest
U
تضاد منافع
windfall gains
U
منافع اتفاقی
capital gains
U
منافع سرمایهای
vested interest
U
منافع مقرره
pure interest
U
منافع خالص
soles
U
انحصاری
mere
U
انحصاری
sole
U
انحصاری
monopolistic
U
انحصاری
merest
U
انحصاری
patenting
U
انحصاری
exclusive
U
انحصاری
sole right
U
حق انحصاری
patent
U
انحصاری
patents
U
انحصاری
patented
U
انحصاری
several
U
انفرادی مربوط به خود چند تن
excess listing
U
لیست وسایل انفرادی مازاد
under arms
U
مجهز باسلحه سبک و انفرادی
undistributed earnings
U
منافع تقسیم نشده
undistributed earnings
U
منافع توزیع نشده
valuation of benefits
U
ارزش گذاری منافع
windfall gains
U
منافع باد اورده
gains from trade
U
منافع حاصل از تجارت
social security benefits
U
منافع تامین اجتماعی
rent
U
مال الاجاره منافع
solidarity
U
اشتراک منافع ومسئولیتها
self regard
U
حفظ منافع شخصی
separable accretions and benefits
U
نمائات و منافع منفصله
patenting
U
دارای حق انحصاری
monopoly management
U
مدیریت انحصاری
monopoly bank
U
بانک انحصاری
exclusive or
U
یای انحصاری
monopolist
U
سیاست انحصاری
monopolistic competition
U
رقابت انحصاری
patented
U
دارای حق انحصاری
sole agent
U
نماینده انحصاری
soles
U
تنها انحصاری
monopoly output
U
تولید انحصاری
monopoly position
U
موقعیت انحصاری
monopoly price
U
قیمت انحصاری
market trust
U
بازار انحصاری
patents
U
دارای حق انحصاری
monopoly restriction
U
محدودیت انحصاری
monopoly power
U
قدرت انحصاری
preemptive
U
قبضهای انحصاری
restricted
U
مقیدالتداول انحصاری
sole
U
تنها انحصاری
patent
U
دارای حق انحصاری
golf
U
بازی بصورت انفرادی یا دونفره یا چهارنفره
individual reserves
U
وسایل ضروری انفرادی که با نفرحمل میشود
picketed
U
کلنگ انفرادی هواپیما یا ناو دیده ور
pickets
U
کلنگ انفرادی هواپیما یا ناو دیده ور
picket
U
کلنگ انفرادی هواپیما یا ناو دیده ور
tangible benefits
U
منافع مشهود فواید عینی
emblements
U
منافع حاصله اززمین مزروعی
original and derivative estate
U
اصل مال یا نمائات یا منافع ان
the profits and accretions which are an
U
منافع و نمائات متصله مال
it is p to our interests
U
برای منافع مازیان اوراست
measurement of benefits and costs
U
اندازه گیری منافع و هزینه ها
time charter
U
اجاره وسیله نقلیه برای مدت معین اجاره کشتی برای مدت معین
monopolizing
U
امتیاز انحصاری گرفتن
patenting
U
انحصاری به ثبت رساندن
monopolize
U
امتیاز انحصاری گرفتن
exjunction gate
U
دریچه یای انحصاری
exclusive or element
U
عنصر یای انحصاری
exclusive or gate
U
دریچه یای انحصاری
monopolises
U
امتیاز انحصاری گرفتن
patent right
U
حق انحصاری ثبت شده
monopolized
U
امتیاز انحصاری گرفتن
patented
U
انحصاری به ثبت رساندن
monopolising
U
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolizes
U
امتیاز انحصاری گرفتن
patent
U
انحصاری به ثبت رساندن
exclusive economic zone
U
منطقه اقتصادی انحصاری
sole selling right
U
حقوق فروش انحصاری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com