Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 179 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
title of territory
U
مالکیت اقلیم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
prior possession
U
تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر انکه خلاف ان ثابت شود
denationalization
U
تبدیل مجدد مالکیت عمومی به مالکیت خصوصی بازگشت به وضع قبل از ملی کردن
joint ownership
U
اشتراک در مالکیت مالکیت مشاع
his right of ownership lapsed
U
حق مالکیت از او سلب شد حق مالکیت او ساقط شد
separation of ownership and control
U
جدائی مالکیت از کنترل جدائی مالکیت از مدیریت
land masses
U
اقلیم
continent
U
اقلیم
continents
U
اقلیم
climate
U
اقلیم
climates
U
اقلیم
land mass
U
اقلیم
hemisphere
U
اقلیم
macroclimate
U
مه اقلیم
acclimatization
U
اقلیم پذیری
acclimation
U
اقلیم پذیری
biome
U
اقلیم زیست
climometer
U
اقلیم سنج
climoscope
U
اقلیم نما
climagram
U
اقلیم نگار
tropical climate
U
اقلیم گرمسیری
climagraph
U
اقلیم نگار
climograph
U
اقلیم نگار
climatograph
U
اقلیم نگاشت
climatograph
U
اقلیم نگار
climatology
U
اقلیم شناسی
climogram
U
اقلیم نگار
climate diagram
U
اقلیم نگار
continental climate
U
اقلیم قارهای
temperate climate
U
اقلیم ملایم
mountain climate
U
اقلیم کوهستانی
oceanic climate
U
اقلیم اقیانوسی
maritime climate
U
اقلیم اقیانوسی
marine climate
U
اقلیم اقیانوسی
macroclimate
U
کلان اقلیم
climatologist
U
اقلیم شناس
equatorial climate
U
اقلیم استوایی
fauna
U
حیوانات یک اقلیم
microclimate
U
خرد اقلیم
temperate climate
U
اقلیم معتدل
submediterranean climate
U
اقلیم نیمه مدیترانهای
bioclimatology
U
زیست اقلیم شناسی
bioclimatology
U
اقلیم شناسی زیستی
submediterranean climate
U
اقلیم زیر مدیترانهای
propritorship
U
مالکیت
right of ownership
U
حق مالکیت
ownership right
U
حق مالکیت
proprietorial right
U
حق مالکیت
proprietorship
U
مالکیت
dominium
U
مالکیت
ownership
U
مالکیت
ownership
U
حق مالکیت
dominion
U
حق مالکیت
support
U
حق مالکیت
possession
U
مالکیت
acquisition
U
مالکیت
acquisitions
U
مالکیت
root of title
U
منشاء مالکیت
literary property
U
حق مالکیت ادبی
joint ownership
U
مالکیت اشتراکی
joint ownership
U
مالکیت مشترک
individual ownership
U
مالکیت فردی
retention of title
U
حفظ مالکیت
retention of title
U
ضبط مالکیت
reconversion
U
اعاده مالکیت
property rights
U
حقوق مالکیت
private property
U
مالکیت خصوصی
private ownership
U
مالکیت خصوصی
title
U
مستند مالکیت
praivate ownership
U
مالکیت خصوصی
possessory title
U
سمت مالکیت
possessory title
U
عنوان مالکیت
possessory right
U
حق تصرف یا مالکیت
public ownership
U
مالکیت عمومی
possessory action
U
دعوی مالکیت
public ownership
U
مالکیت دولتی
personal ownership
U
مالکیت شخصی
qualified property
U
مالکیت محدود
titles
U
مستند مالکیت
ownership and management
U
مالکیت و مدیریت
muniment of title
U
دلیل مالکیت
joint ownership
U
مالکیت مشاع
title deed
U
سند مالکیت
public ownership
U
مالکیت دولتی
collective ownership
U
مالکیت مشاع
collective ownership
U
مالکیت جمعی
public domain
U
مالکیت دولتی
get hold of (something)
<idiom>
U
به مالکیت رسیدن
gen
U
حالت مالکیت
villeinage
U
مالکیت رعیت
confusion
U
مالکیت ما فی الذمه
alienation
U
انتقال مالکیت
title deed
U
قباله مالکیت
title deeds
U
سند مالکیت
ascription
U
تصدیق مالکیت
asset ownership
U
مالکیت دارائی
title deed
U
اسناد مالکیت
accession
U
شرکت در مالکیت
special property
U
مالکیت خاص
estate in common
U
مالکیت مشاع
slaveholding
U
مالکیت برده
condominium
U
مالکیت مشترک
expropriation
U
سلب مالکیت
condominiums
U
مالکیت مشترک
seisin
U
مالکیت اراضی
state enterprise
U
مالکیت دولتی
dispossession
U
سلب مالکیت
state ownership
U
مالکیت دولتی
document of title
U
سند مالکیت
documents of title
U
سند مالکیت
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
title-holders
U
صاحب سند مالکیت
replevin
U
دعوی اعاده مالکیت
title of territory
U
مالکیت قلمرو کشور
share certificate
U
گواهی مالکیت سهام
white elephant
<idiom>
U
ثروت یا مالکیت بیفایده
title-holder
U
صاحب سند مالکیت
repossessed
U
مالکیت مجدد یافتن
collectivity
U
مالکیت اشتراکی جمع
expropriates
U
سلب مالکیت کردن از
expropriated
U
سلب مالکیت کردن از
passing the ownership
U
مالکیت مافی الذمه
expropriate
U
سلب مالکیت کردن از
repossessing
U
مالکیت مجدد یافتن
entitled to owver ship
U
دارای حق مالکیت است
repossess
U
مالکیت مجدد یافتن
estate in common
U
اشتراک در مالکیت زمین
expropriating
U
سلب مالکیت کردن از
mere right
U
حق مالکیت بدون تصرف
beneficial ownership
U
مالکیت به نسبت منافع
prescriptive right or title
U
حق مالکیت از راه مرورزمان
prescriptive right
U
حق مالکیت از طریق مرورزمان
possessory action
U
دعوی اعاده مالکیت
possession by title of ownership
U
تصرف به عنوان مالکیت
disown
U
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
freehold
U
مالکیت مطلق ملک موروثی
disorintate
U
مالکیت چیزی راانکار کردن
disowning
U
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
disowned
U
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
put in a claim for something
U
مدعی مالکیت چیزی شدن
petitory
U
مبنی بردادخواهی نسبت به مالکیت
to put in possession
U
مالکیت دادن متصدی کردن
disowns
U
مالکیت چیزی را انکارکردن ردکردن
socialism
U
مالکیت اجتماعی ابزار تولید
tenancies
U
مدت اجاره مالکیت موقت
tenancy
U
مدت اجاره مالکیت موقت
hold down
U
نصرف به عنوان مالکیت تصرف مالکانه
freeboard
U
حق ادعای مالکیت درمورد زمینهای خالصه
titleholder
U
صاحب سند مالکیت دارای عنوان
p is nine points of the law
U
تصرف شرط عمده مالکیت است
hold down
U
برای اثبات مالکیت در تصرف داشتن
share
U
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
shared
U
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
shares
U
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
Here are my car registration papers.
بفرمائید این مدارک مالکیت اتومبیل من است.
estate in fee
U
مالکیت مطلق و غیر شرطی نسبت به زمین
eminent domain
U
مالکیت مطلق دولت یا پادشاه یا رئیس مملکت
alienability
U
قابلیت نقل وانتقال مالکیت بیگانه سازی
dock warrant
U
سند مالکیت کالای موجود در انبار لنگرگاه
chose in action
U
حق مالکیت نسبت به اموالی که در تصرف فرد نیست
shifting use
U
مالکیت منافع زمین با درج شرط به نفع ثالث
severalty
U
مالکیت انفرادی منافع زمین اجاره داری انحصاری
apostrophes
U
در اخر اسم مضاف برای ثبوت مالکیت مثل book s"Ali
prescriptions
U
دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
property in action
U
مال قابل مطالبه از طریق قانونی مالکیت مورد حمایت قانون
apostrophe
U
در اخر اسم مضاف برای ثبوت مالکیت مثل book s"Ali
prescription
U
دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
executed contract
U
قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
escheat
U
در CLاراضیی را گویند که پس ازفوت مالک به علت عدم وجودوراث قانونی به مالکیت دولت درمی اید
communism
U
کمونیسم نظام اقتصادی مبتنی براندیشههای مارکسیستی که مالکیت و ابزار تولید عمومی و در کنترل دولت قرار دارد
capital stock
U
عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
tenancy in common
U
حالتی که جمعی با عناوین مختلف در اداره ملکی شرکت داشته باشند بدون ان که به وحدت مالکیت ان خللی وارد اید مدت اجاره
fee tail
U
تقسیم مالکیت اراضی بین مالک و دیگری به نحوی که نصف ان برای خود مالک ونیم دیگر به منتقل الیه
genitive
U
حالت مالکیت حالت مضاف الیه
covenant runing with land
U
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
communications stallite corporation
U
یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی وتلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است
root of title
U
منشاء سمت در CL فروشنده اراضی بایدترتیب ایادی را ضمن 03سال گذشته در موقع معامله روشن و منشاء سمت مالکیت خود را مشخص کند
functional distribution of income
U
توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
market socialism
U
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com