English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hypermedia U مافوق رسانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
i/o U فایلی که محتوای آن از رسانه ذخیره سازی به رسانه جانبی انتقال می یابد
sequential access U روش بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی با شروع از ابتدای رسانه
optical U رسانه ذخیره سازی داده با استفاده از رسانه هایی مثل دیسک نوری و..
supersonic U هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
trans- U مافوق
upmost U مافوق
superior U مافوق
transcendent U مافوق
trancscendent U مافوق
superordinate U مافوق
superordinates U مافوق
superiors U مافوق
hyperphyscal U مافوق طبیعت
supranational U مافوق ملیت
supersensory U مافوق احساس
superior order U دستور مافوق
superior order U امر مافوق
superconducter U مافوق هادی
hypersonic U مافوق فراصوت
hypertext U مافوق متن
superior U مافوق بالارتبه
superiors U مافوق بالارتبه
ultrasonics U مافوق صوت
past U بعد از مافوق
overlord U سرور مافوق
hereinabove U مافوق این
mandated U دستور مافوق
mandates U دستور مافوق
mandating U دستور مافوق
dominant U مقتدر مافوق
supersonic U مافوق صوت
preternatural U مافوق طبیعی
superhuman U مافوق انسانی
overlords U سرور مافوق
mandate U دستور مافوق
supersonic U علم مافوق صوت
supersonic U سرعت مافوق صوت
beyond one's expectation U مافوق انتظار کسی
above U مافوق واقع دربالا
supranational U مافوق محدودیتهای ملی
suoersonic compressor U کمپرسور مافوق صوت
metagnostic U مافوق علم بشر
supersonic propeller U ملخ مافوق صوت
superman U موجود مافوق انسان
supersonic turbine U توربین مافوق صوت
superconducting computers U کامپیوترهای مافوق هادی
supramundane U مافوق این جهان
supermen U موجود مافوق انسان
hypersonic U سرعت مافوق صوت
ultra U خیلی متعصب مافوق
supersonic nozzle U نازل مافوق صوت
supersonic tunnel U تونل باد مافوق صوت
hyperphysical U خارق العاده مافوق قوه بدنی ومادی
it is past cure U از علاجش گذشته است مافوق انست که بتوان علاج کرد
sonic boom U صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت
sonic booms U صدای برخورد هوا با جلوهواپیمای دارای سرعت مافوق صوت
conical flow U تئوری جریانهای مافوق صوت روی صفحات مسطح گوشه دار
rarefaction U جریان مافوق صوت درمجرای همگرا که در ان فشارکاهش یافته و سرعت شدیداافزایش یابد
bow wave U موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید
super U : پیشوندی است بمعنی مربوط ببالا- واقع درنوک چیزی- بالایی- فوق- برتر- مافوق-ارجح-بیشتر و ابر
moustaches U سطوح ایرودینامیکی که درقسمت جلوی هواپیمای مافوق صوت با بال دلتا شکل و با زاویه حمله زیاد نصب میگردند
ultra U :پیشوندیست بمعنی " ماورا" وماورا فضا" و ماورا حدودوثغور" و برتراز" و"مافوق "و "فرا"
mediums U رسانه
channels U رسانه
medium U رسانه
media U رسانه ها
vehicles U رسانه
vehicle U رسانه
channel U رسانه
channeled U رسانه
channelled U رسانه
channeling U رسانه
critical mach number U عدد ماخی که در ان جریانهای شتابدار اطراف یک جسم دربعضی نقاط رفته رفته به سرعتهای مافوق صوت میرسند
virgin medium U رسانه بکر
vehicle U حامل رسانه
empty medium U رسانه تهی
transfer medium U رسانه انتقال
answer/originate U رسانه ارتباطی
end of medium U انتهای رسانه
data medium U رسانه داده ها
media conversion U تبدیل رسانه ها
magnetic media U رسانه مغناطیسی
output media U رسانه خروجی
media eraser U رسانه پاک کن
media specialist U متخصص رسانه ها
input media U رسانه ورودی
vehicles U حامل رسانه
multimedia U چند رسانه
media U رسانه ها واسطه ها
discs U رسانه مغناطیسی دیسک
disc U رسانه مغناطیسی دیسک
secondary storage medium U رسانه انباره ثانوی
auxiliaries U هر رسانه ذخیره سازی داده
secondary U هر رسانه ذخیره سازی داده
storage U هر رسانه ذخیره سازی داده
auxiliary U هر رسانه ذخیره سازی داده
read U بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی
reads U بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی
multiplex U ترکیب چندین پیام در یک رسانه ارسال
gaps U فضای بین نوک خواندن و رسانه مغناطسی
media hype U تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی
gap U فضای بین نوک خواندن و رسانه مغناطسی
output U کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
media circus U تبلیغات اغراق آمیز رسانه های گروهی
erase U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
play back U خواندن داده یا سیگنال از رسانه ذخیره سازی
peripheral U انتقال داده بین CPU و رسانه جانبی
erasing U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
erases U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
erased U پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی
physical U توان و رسانه ارسال سیگنال را بیان میکند
mfm U روش ذخیره داده روی رسانه مغناطیسی
outputs U کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
variable geometry engine U موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
communication U رادیو یا هر رسانه قابل حمل سیگنال انجام میشود
read U رسانه ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن است
writes U وسیله ارسالی که میتواندداده راسوی رسانه مغناطیسی بنویسد
ends U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
ended U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
write U وسیله ارسالی که میتواندداده راسوی رسانه مغناطیسی بنویسد
deleting U پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
delete U پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
deleted U پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
modified frequency modulation U روش ذخیره سازی داده روی رسانه مغناطیسی
magneto optical recording U رسانه ذخیره سازی که از دیسک نوری استفاده میکند
deletes U پاک کردن متن یا فایل از یک رسانه ذخیره سازی
input/output U کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد.
sequential access U رسانه ذخیره سازی که داده در آن به ترتیب دستیابی میشود
media U خطا در رسانه ذخیره سازی که داده را خراب میکند
reads U رسانه ذخیره سازی که قابل خواندن و نوشتن است
answer U زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
end U کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
peripheral U رسانه جانبی که با سرعت بالا با کامپیوتر کار میکند
check U خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
channeling U رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
answers U زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
checked U خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
checks U خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی
answering U زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
channeled U رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
channelled U رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
saturation U خطای ناشی ازاشباع رسانه ذخیره سازی مغناطیسی
channel U رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
channels U رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
answered U زمانی که رسانه دریافت کننده به سیگنال پاسخ میدهد
reproducing U کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
effective U نرخ یافتن یک بخش مشخص از اطلاع از یک رسانه ذخیره سازی
machined U ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
share U برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی
shared U برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی
transcribing U کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
transcribes U کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
transcribed U کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
transcribe U کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
shares U برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی
acoustic U تاخیر ایجاد میکند و داده نیز در رسانه جریان دارد
cryogenic memory U رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
magnetic U و امکان ذخیره سازی آنها را در رسانه مغناطیسی فراهم میکند
machine U ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
gaps U فضای باریک بین نوک ضبط یا چرخش و رسانه مغناطیسی
externals U سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
writes U وسیله ارسالی که میتواند داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
record U رکورد و داده کنترلی ذخیره شده روی رسانه پشتیبان
processor U که طبق سرعت پردازنده و نه رسانه جانبی تنظیم شده است
external U سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
gap U فضای باریک بین نوک ضبط یا چرخش و رسانه مغناطیسی
write U وسیله ارسالی که میتواند داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
reproduces U کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
air gap U فاصله باریک بین نوک ضبط یا چرخش و رسانه مغناطیسی
encoding U ذخیره سازی سیگنالهای داده دودویی روی رسانه مغناطیسی
media U کپی کردن داده از یک بایت رسانه ذخیره سازی به دیگری
reproduced U کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
machines U ذخیره شده روی یک رسانه که مستقیما وارد کامپیوتر میشود
reproduce U کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
destructive cursor U نوعی رسانه ذخیره سازی که پس از خواندن داده اش آن را از دست میدهد
acoustic U تابلوی صوتی که پشت رسانه برای کاهش صدا قرار دارد
storage U رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
channel U اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
bpi U تعداد بیتهایی که در یک اینچ از رسانه ذخیره سازی قابل ضبط است
signalled U پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
signaled U پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
signal U پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
demount U کنار گذاشتن یک رسانه ذخیره مغناطیسی از دستگاهی که روی ان نوشته و از ان می خواند
dro U حالتی از رسانه ذخیره سازی که پس از خواندن داده خود را از دست میدهد
kb U واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا با معنای هزار بایت
Kbyte U واحد اندازه گیری رسانه با فرفیت بالا معادل هزار بایت
nonerasable storage U رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
random access U رسانه ذخیره سازی که امکان دستیابی به هر مرحله با هر ترتیبی را فراهم میکند
scsi U استاندارد واسط موازی سریع برای اتصال کامپیوتر به رسانه جانبی
channeled U اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
channeling U اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
recorders U قطعهای که قادر به ارسال سیگنالهای ورودی به رسانه ذخیره سازی است
recorder U قطعهای که قادر به ارسال سیگنالهای ورودی به رسانه ذخیره سازی است
mediums U رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است
medium U رسانه مغناطیسی خالی و فرمت شده که آماده پذیرش داده است
empty U رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
emptiest U رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
empties U رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
emptier U رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
channelled U اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com