Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
patrol wagon
U
ماشین مخصوص حمل زندانیان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
universal
U
نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
registers
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register
U
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
embedded code
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
blower
U
ماشین مخصوص دمیدن
blenders
U
ماشین مخصوص مخلوط کردن
blender
U
ماشین مخصوص مخلوط کردن
lubritorium
U
جایگاه مخصوص روغن کاری ماشین
agitator car
U
ماشین گردان مخصوص حمل بتن
aerial ladder
U
نردبان چرخان
[مخصوص ماشین آتش نشانی]
forklift
U
ماشین مخصوص بلند کردن چیزهای سنگین
turntable ladder
U
نردبان چرخان
[مخصوص ماشین آتش نشانی]
tedder
U
ماشین مخصوص پخش وخشک کردن علف درو شده
plater
U
صفحه فلزی ساز ماشین غلتک کاغذ سازی اسب مخصوص مسابقه اسب دوانی
jailers
U
زندانیان
gaolers
U
زندانیان
jailor
U
زندانیان
jailer
U
زندانیان
prison camps
U
اردوگاه زندانیان
prisoners of state
U
زندانیان سیاسی
state prisoners
U
زندانیان سیاسی
prison camp
U
اردوگاه زندانیان
work camp
U
محل کار زندانیان
hospitalized prisoners
U
زندانیان بستری در بیمارستان
prisoner of war cage
U
زندان زندانیان جنگی
tipstaff
U
مامور مسئول زندانیان دردادگاه
disciplinary training center
U
مرکز اموزش زندانیان نظامی
work farm
U
اردوی کار اجباری زندانیان
concentration camp
U
بازداشتگاه زندانیان سیاسی یااسرای جنگی
concentration camps
U
بازداشتگاه زندانیان سیاسی یااسرای جنگی
treadmill
U
چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
rehabilitation training center
U
مرکز اموزش بازاموزی زندانیان جنگی دشمن
treadmills
U
چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
paroled
U
ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
parole
U
ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
paroling
U
ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
paroles
U
ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
lutes
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute
U
گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
writes
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write
U
وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil
U
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
dead line
U
خطی که تجاوز ازان زندانیان نظامی رامحکوم به تیرباران فوری میکند
typeface
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces
U
مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
The prisoners of the terrorist militia were detained under inhumane conditions.
U
زندانیان گروه شبه نظامی تروریستی در شرایط غیرانسانی بازداشت شده بودند.
graphics
U
کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
self binder
U
ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
The letter is well typed .
U
نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
machinists
U
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinist
U
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
carry ship
U
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
cybernetics
U
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading
U
معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
hunger strikes
U
اعتصاب غذای زندانیان وغیره اعتصاب غذا
hunger strike
U
اعتصاب غذای زندانیان وغیره اعتصاب غذا
bench lathe
U
ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machine
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machined
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machined
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machine
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machines
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
deletes
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted
U
کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
faxing
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
fax
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
cross compiler
U
کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
disassembler
U
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
double column vertical boring mill
U
ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
assembled
U
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles
U
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble
U
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler
U
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
the machine is in operation
U
ماشین در گردش است ماشین دایر است
automated teller machine
U
ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
d.c. machine
U
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
digital computer
U
ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
Jacquard loom
U
ماشین بافندگی ژاکارد
[این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
extra special
U
مخصوص
francs
U
حق مخصوص
special
U
مخصوص
franchise
U
حق مخصوص
favorites
U
مخصوص
vest pocket
U
مخصوص
favourite
U
مخصوص
favourites
U
مخصوص
franc
U
حق مخصوص
particulars
U
مخصوص
franchises
U
حق مخصوص
specific
U
مخصوص
particular
U
مخصوص
specifics
U
مخصوص
especial
U
مخصوص
exempted station
U
یکان مخصوص
favorite
U
مخصوص سوگلی
specially
U
مخصوص خاص
parts peculiar
U
قطعات مخصوص
specific weight
U
وزن مخصوص
favourite or vor
U
ویژه مخصوص
special passport
U
پاسپورت مخصوص
proper
U
مخصوص مقتضی
special corrections
U
تصحیحات مخصوص
special damage
U
خسارت مخصوص
marque
U
علامت مخصوص
special drawing right
U
حق برداشت مخصوص
Afro pick
شانه مخصوص فر
chorea
U
تشنج مخصوص
specific search
U
شناسایی مخصوص
habiliments
U
لباس مخصوص
unit weight
U
وزن مخصوص
special services
U
خدمات مخصوص
built in jack
U
جک مخصوص نصب
special session
U
جلسه مخصوص
bolt
U
پیچ مخصوص قفل کردن در
g man
U
بازرس مخصوص
special sheaf
U
مروحه مخصوص
special troops
U
یکانهای مخصوص
heavy duty
U
مخصوص کارسنگین
specific capacity
U
فرفیت مخصوص
heavy-duty
U
مخصوص کارسنگین
specific energy
U
انرژی مخصوص
low resistivity
U
مقاومت مخصوص کم
specific resistivity
U
مقاومت مخصوص
special
U
مخصوص خاص
marque
U
مدل مخصوص
specific gravity
U
ورن مخصوص
specific gravities
U
وزن مخصوص
terminologies
U
اصطلاح مخصوص
specifics
U
مخصوص معین
deffered maintenance
U
نگهداری مخصوص
idiocrasy
U
حالت مخصوص
aide de camp
U
اجودان مخصوص
aide-de-camp
U
اجودان مخصوص
aides-de-camp
U
اجودان مخصوص
game
U
کامپیوتر مخصوص
selective signalling
U
ارتباط مخصوص
density
U
جرم مخصوص
idoneous
U
مختص مخصوص
densities
U
جرم مخصوص
specific gravities
U
ورن مخصوص
terminology
U
اصطلاح مخصوص
specific gravity
U
وزن مخصوص
maid in waiting
U
پیشخدمت مخصوص
bluck density
U
وزن مخصوص
dry gap bridge
U
پل مخصوص اب بریدگی
idiosyncrasies
U
حال مخصوص
idiosyncrasy
U
حال مخصوص
resistivity
U
مقاومت مخصوص
valetdechambre
U
پیشخدمت مخصوص
general
U
معمولی و نه مخصوص
generals
U
معمولی و نه مخصوص
specific
U
مخصوص معین
a special menu
U
صورت غذای مخصوص
jemmies
U
دیلم مخصوص دزدان
hollers
U
صدای مخصوص هر حیوان
melinite
U
مخصوص تهیه چاشنی
jemmy
U
دیلم مخصوص دزدان
registers
U
1-محل مخصوص درCPU
lecterns
U
میز مخصوص قرائت
registering
U
1-محل مخصوص درCPU
register
U
1-محل مخصوص درCPU
harpoon
U
زوبین مخصوص صیدنهنگ
subcaliber range
U
میدان تیر مخصوص
roughshod
U
دارای میخ مخصوص
harpoons
U
زوبین مخصوص صیدنهنگ
tacamahac
U
بلسان مخصوص بخورمعطر
tacamahaca
U
بلسان مخصوص بخورمعطر
valets
U
پیشخدمت مخصوص ملازم
valeting
U
پیشخدمت مخصوص ملازم
valeted
U
پیشخدمت مخصوص ملازم
valet
U
پیشخدمت مخصوص ملازم
commando
U
افراد نیروی مخصوص
commandos
U
افراد نیروی مخصوص
skeeter
U
قایق مخصوص روی یخ
sla
U
انجمن کتابخانههای مخصوص
nipple
U
پستانک مخصوص شیربچه
special weapons
U
جنگ افزار مخصوص
specific electrical conductivity
U
هدایت الکتریکی مخصوص
specific permeability
U
قابلیت نفوذ مخصوص
special operations
U
عملیات مخصوص یا ویژه
spitton
U
فرف مخصوص تف کردن
special libraries association
U
انجمن کتابخانههای مخصوص
special jury
U
هیئت منصفه مخصوص
lectern
U
میز مخصوص قرائت
special area
U
منطقه پرواز مخصوص
special ammunition
U
مهمات مخصوص یا ویژه
nipples
U
پستانک مخصوص شیربچه
target arrow
U
تیر مخصوص تیراندازی
chancels
U
جای مخصوص کشیش
handrail
U
نرده مخصوص دستگیره
handrails
U
نرده مخصوص دستگیره
particle density
U
وزن مخصوص حقیقی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com