English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
contouring shaper U ماشین رنده کاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
armor plate planer U ماشین رنده ورق زرهی
smooth plane U رنده صاف کاری
bevel gear generator U ماشین رنده چرخ دنده مخروطی
saddle U صفحه رنده بند ماشین تراش
saddled U صفحه رنده بند ماشین تراش
saddles U صفحه رنده بند ماشین تراش
planer U دستگاه رنده نجاری میزی ماشین صفحه تراش دروازهای
sowing machine U ماشین تخم کاری
machine time U زمان ماشین کاری
ultrasonic machining U ماشین کاری التراسونیک
seeding machine U ماشین تخم کاری
sanding machine U ماشین سنباده زنی وصیقل کاری
shingler U ماشین چکش کاری اهن گداخته
lubritorium U جایگاه مخصوص روغن کاری ماشین
jointer U رنده دستگاه رنده بلند
burring U برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burred U برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burrs U برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burr U برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
bits U تیغه یا ابزار سوراخ کاری که در داخل گیره یا ماشین گردش می نماید
bit U تیغه یا ابزار سوراخ کاری که در داخل گیره یا ماشین گردش می نماید
spoke shave U رنده مشته رنده کبوتری رنده کبوتری
Short of replacing the engine, I have tried everything to fix the car. U به غیر از تعویض موتور برای تعمیر ماشین من همه کاری را تلاش کردم .
vending machines U ماشین خود کاری که باانداختن پول در سوراخ ان جنس مورد لزوم از ان خارج میشود
vending machine U ماشین خود کاری که باانداختن پول در سوراخ ان جنس مورد لزوم از ان خارج میشود
self binder U ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal U نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed . U نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
napping waste U ضایعات عمل خارزنی [این ضایعات در فرش های دستی بعد از پرداخت و یا در هنگام مقراض کاری بوجود آمده و در فرش های ماشینی پس از خار زدن سطح فرش بوسیله ماشین حاصل می شود.]
machinist U ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinists U ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
shaver U رنده
grates U رنده
planer bed U کف رنده
plane U رنده
turning tool U رنده
bevel U رنده کر دن
planing U رنده
shavers U رنده
grated U رنده
planed U رنده
planer U رنده کش
scraper U رنده
planes U رنده
grate U رنده
oblique edged scraper U رنده کج
chip U رنده کردن
moulding plane U رنده ابزار
rack U میله رنده
chips U رنده کردن
die stock U بدنه رنده
excelsior U رنده چوب
planed U رنده کردن
racked U میله رنده
racks U میله رنده
grooving plane U رنده شیار
rabbet plane U رنده دو راهه
toothing plane U رنده خشخاش
toothing plane U رنده خط گیری
stock U بدنه رنده
stocked U بدنه رنده
plane iron U تیغ رنده
bit U تیغه رنده
rack type cutter U شانه رنده
european type plane U رنده فرنگی
grate U رنده کردن
wracked U میله رنده
wracks U میله رنده
plane U رنده کردن
grates U رنده کردن
round edged scraper U رنده نیمبر
grated U رنده کردن
routing plane U رنده کفرند
routing plane U رنده تهرند
plane knife U تیغه رنده
sash plane U رنده بغل
shave U رنده کردن
cross plane U رنده کردن
grater U رنده آشپزخانه
chipper U رنده نجاری
jointing plane U رنده دستگاه
jointing plane U رنده بلند
bits U تیغه رنده
compass plane U رنده سینه
smooth with the plane U رنده کردن
shaved U رنده کردن
smoothen U رنده کردن
jack plane U رنده دستگاه
spoke shave U رنده مشتی
smoothing plane U رنده دو تیغ
smoothing plane U رنده پرداخت
jack plane U رنده بزرگ
planing U رنده کردن
shaves U رنده کردن
planes U رنده کردن
torches U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torched U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torch U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
blow torch U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torching U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
to know the ropes U راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
grooving plane U رنده کام کنی
tooth plane U رنده دندانه دار
hand plane U رنده کردن دستی
adjustable plane U رنده درجه دار
stick plane U رنده با تیغه گرد
rabbet plane U رنده کام کنی
stick plane U رنده میله دار
planing U با رنده صاف کردن
plane U با رنده صاف کردن
planed U با رنده صاف کردن
jack plane U رنده درشت تراش
rebate plane U رنده کام کنی
planes U با رنده صاف کردن
body of carpenter's plane U کوله رنده نجاری
dado plane U رنده کام کنی
cybernetics U مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading U معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
bench lathe U ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machined U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines U ماشین کردن با ماشین رفتن
machine U ماشین کردن با ماشین رفتن
machine U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machined U ماشین کردن با ماشین رفتن
machines U 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
planing iron grinder U دستگاه تیزکننده تیغه رنده
double housing planner U دستگاه رنده با دو قسمت ساکن
stringing U خطوط خاتم کاری و منبت کاری
pence for any thing U میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
sauerkraut U کلم رنده شده واب پز با سرکه
bevel gear planer U دستگاه رنده چرخ دندانه مخروطی
slotting U شیار دراوردن رنده کردن چاک
slot U شیار دراوردن رنده کردن چاک
slots U شیار دراوردن رنده کردن چاک
faxing U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
fax U مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
cross compiler U کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
disassembler U برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
double column vertical boring mill U ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
double standard planer U دستگاه رنده با دو قسمت ساکن صفحه تراش استاندارددوبل
ricer U رنده مخصوص رشته کردن سیب زمینی وخمیر
glid U تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
assemble U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles U ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler U یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
the machine is in operation U ماشین در گردش است ماشین دایر است
automated teller machine U ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
digital computer U ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
Jacquard loom U ماشین بافندگی ژاکارد [این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
drilling pattern U نمونه مته کاری الگوی مته کاری
mosaics U موزاییک کاری معرق معرق کاری
plumbery U سرب کاری کارخانه سرب کاری
machine U ماشین
machines U ماشین
machanist U ماشین چی
motor- U ماشین
motors U ماشین
runners U ماشین چی
automatons U ماشین
mill U ماشین
motored U ماشین
runner U ماشین چی
machined U ماشین
motor U ماشین
freeze-up U ماشین
mills U ماشین
automaton U ماشین
mechanism U ماشین
gin U ماشین
pressman U ماشین چی
pressmen U ماشین چی
engine U ماشین
gins U ماشین
plant U ماشین
mechanisms U ماشین
plants U ماشین
wheel U رل ماشین
apparatus U ماشین
wheeling U رل ماشین
wheels U رل ماشین
lathes U ماشین تراش
chauffeur U راننده ماشین
tar spraying machine U ماشین قیرپاش
scouring machine U ماشین سایش
scouring machine U ماشین سمباده
stamper U ماشین منگنه
seaming machine U ماشین درزگیری
synchronous machine U ماشین همگام
sequential machine U ماشین ترتیبی
machine instruction U دستورالعمل ماشین
chauffeured U راننده ماشین
teaching machine U ماشین اموزش
teaching machine U ماشین تدریس
synchronous machine U ماشین همزمان
chauffeuring U راننده ماشین
lorries U ماشین باری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com